سینما آنلاین
از سینما جا موندی؟
· تماشای فیلمهای روز سینمای ایران
· ۸ ساعت، مدت زمان تماشای فیلم پس از خرید بلیت
· با هم فیلم دیدن را در خانه تجربه کنید
· تماشای همزمان در ۳ دستگاه
چرا گریه نمیکنی؟
کارگردان:
علیرضا معتمدی
چرا گریه نمیکنی؟ روایت زندگی فردی به نام علی شهناز است که پدر و مادر خود را از دست داده و خود را موظف به مراقبت از برادر کوچکترش که بهتازگی ازدواج کرده میداند، اما بنابر اتفاق و حادثهای برادر کوچک او نیز از دنیا میرود. علی شهناز حال در یاس و ناامیدی بر پیله تنهایی خود تمام احساسهای جهان را از خود دور کرده و به پوچی مطلق رسیدهاست. در این میان مهمترین معضل او این است که گریه نمیکند! تمامی توصیه همراهان از دوست و همکار او گرفته تا عمهاش و دختری که با او رابطه عاطفی جدیدی را آغاز کردهاست و همزاد او که شتربانی در یکی از نقاط کویری فلات مرکزی کشور است؛ در مواجهه با او تمام هم و غمشان را بر این گذاشتهاند که در نهایت امر او را به گریه کردن دعوت کنند و مدام از او میپرسند چرا گریه نمیکنی؟
قلهک
کارگردان:
مصطفی شایسته
فیلم قلهک، روایتی
کمدی از زندگی چند خانواده در محله قلهک تهران است.
جوجه تیغی
کارگردان:
مستانه مهاجر
فیلم جوجه تیغی، ماجرایی طنز از زندگی ناخواسته یک جوان متعصب را روایت میکند که پیشنهادی عجیب، گذشته و آینده او را تحتتاثیر قرار میدهد و از سوی دیگر ماجراهای زنی است که تصمیم دارد اولین رئیس جمهور زن ایران شود.
مسافری از گانورا
کارگردان:
سید احمد علمدار
مسافری از گانورا داستان موجودی فضایی است که به زمین میآید و با کمک دوستانش، به دنبال فرمانروای سیاره گانورا که در زمین گم شده میگردد تا صلح را به سرزمینشان برگرداند.
سلفی با رستم
کارگردان:
حسین قناعت
فیلم سلفی با رستم داستان هلیا، دختر 10 سالهای است که زندگی آرام و بیآزاری را با پدرش سپری میکند. اما هنگامی که رازهای پنهان پدرش به طور ناگهانی فاش میشود، زندگی آرام هلیا دگرگون میشود. او در مواجهه با حقیقتهای ناگفته، در مسیری پر از چالش قرار میگیرد و باید با این شرایط جدید مقابله کند تا به آرامش و اطمینان خود بازگردد.
عامه پسند
کارگردان:
سهیل بیرقی
فهیمه میربُد بعد از بیست و هشت سال زندگی مشترک، در آستانه شصت سالگی از همسرش جدا میشود؛ چک مهریهاش را تحویل میگیرد و با وسایل شخصیاش که اندازه یک چمدان است راهی میشود به مقصد زادگاهش. شهرستانی کوچک که همه ساکنین یکدیگر را میشناسند و همچنان فضایی سنتی در آنجا حکمفرماست. فهیمه حالا با یک برگ چک در شهری کوچک میخواهد دوباره از صفر شروع کند و زندگی که خودش دوست دارد را بسازد؛ او میخواهد برای خودش فقط برای خودِ خودش زندگی کند!