اولین قسمت از «ناتو»، رئالیتی شوی تازه پلتفرم فیلمنت روز دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ منتشر شد.
در رئالیتی شوی «ناتو» ۶ بازیکن حضور دارند. در طول مسابقه ۱۰ پرسش سخت و گاهی اوقات خندهدار از آنها پرسیده میشود و بازیکنان باید با هم به پاسخ درست برسند. از میان این بازیکنان، یک نفر نقش «ناتو» را برعهده دارد. ناتو کسی است که جواب تمام سوالات را از قبل میداند. به غیر از بازیکنی که نقش ناتو را ایفا میکند هیچکس حتی مجری برنامه، از هویت این بازیکن اطلاعی ندارد.
بهنام تشکر، سیما تیرانداز، امیرحسین رستمی، هومن برقنورد، متین ستوده و شهرزاد کمالزاده بازیکنان حاضر در اولین قسمت «ناتو» بودند. محمدرضا علیمردانی هم گرداننده این بازی است.
در این مطلب نگاهی به ویژگیهای مهم اولین قسمت از رئالیتی شوی جدید فیلمنت انداختهایم.
- الگوی کلی «ناتو» بیشباهت به رئالیتی شوی قبلی فیلمنت («پدرخوانده») و بهطور کلّی بازی مافیا نیست. اگر در مافیا با دو گروه مافیا و شهروند روبهروییم که بازیکنان هر گروه باید بازیکنان دسته دیگر را به اشتباه بیاندازند، اینجا با یک ناتو روبهروییم که باید بتواند هویت خود را تا انتهای مسابقه مخفی نگاه داشته و بازیکنان دیگر را دچار اشتباه کند. بنابراین «ناتو» این قابلیت را دارد که از بخشی از جذابیتهای همیشگی بازی مافیا استفاده کند.
- با این وجود رئالیتی شوی «ناتو» روی پای خود میایستد و فاصله مشخصی با الگوهای بازی مافیا پیدا میکند. «ناتو» در مجموع از فضای مفرحتری نسبت به مافیا برخوردار است. در رئالیتی شوی هیجانانگیزی همچون «پدرخوانده»، بخش عمده جذابیت کار ناشی از تعلیقی بود که در مسیر بازی ایجاد میشود. اما فضای «ناتو» بیشتر همچون یک دورهمی دوستانه است. هر چند لحظه افشای هویت ناتو لحظه هیجانانگیزی است اما اگر (بهعنوان مثال) شوخیهای امیرحسین رستمی در آخرین قسمت «پدرخوانده» لحظاتی جذاب را رقم میزند، در قسمت اول «ناتو» به یکی از جذابیتهای تماموقت مسابقه تبدیل میشود بهطوری که بهسختی میتوان این قسمت را با حذف شوخیهای رستمی (و دیگر بازیکنان) تصور کرد. همچنین در «پدرخوانده» شناختی که بازیکنان در حین تمرینات و مسابقات از همدیگر پیدا میکنند لااقل بهاندازه شناخت قبلی آنها از همدیگر اهمیت دارد. اما در «ناتو» بهنظر میرسد این نکته که برقنورد، تشکر، تیرانداز و رستمی در سریال «دودکش» با همدیگر همبازی بودهاند نقشی کلیدی در انتخاب آنها بهعنوان تعدادی از بازیکنان قسمت اول این مسابقه ایفا کرده است.
- شباهت دیگر «ناتو» و «پدرخوانده»/ مافیا، حضور یک گرداننده است. با این وجود در این زمینه نیز تفاوت مهمی میان این دو بازی وجود دارد. اگر در بازی مافیا، گرداننده یک همهچیزدان است که مشارکتی در بازی ندارد و نقش اصلیاش مدیریت درست مسابقه و، در مواردی، کنترل حالوهوای رقابت است (کاری که کامبیز دیرباز بهخوبی در «پدرخوانده» انجام داد)، در «ناتو» حتی خود گرداننده هم اطلاعی از هویت واقعی ناتو ندارد و این امر میتواند به جذابیت کار اضافه کند. بهتبع این تفاوت، زاویه نگاه تماشاگر به مسابقه هم متفاوت است. در «پدرخوانده» ما نیز همراه با گرداننده نقش هر کدام از بازیکنان را درک میکردیم و در شب اول از هویت هر بازیکن باخبر میشدیم اما اینجا ناتوی مسابقه را تا آخرین لحظه نمیشناسیم و خودمان هم، همچون گرداننده و بازیکنان دیگر مسابقه، درگیر شناخت هویت ناتو میشویم.
- با توجه به این توضیحات، بهنظر میرسد قابلیت اولیهای برای تبدیل «ناتو» به یک رئالیتی شوی جذاب وجود دارد. اما در قسمت اول این مسابقه نواقصی وجود دارد که بهنظر میرسد بخشهای زیادی از این موارد را میتوان در قسمتهای بعدی حذف یا کمرنگ کرد. از یک طرف، گرداننده «ناتو»، علیرغم بیاطلاعی از هویت واقعی شخصیت ناتو، مشارکت چندانی در تغییر مسیر مسابقه ندارد و بیشتر نقشی همچون مجریان مسابقههای تلویزیونی ایفا میکند که در مواردی با راهنماییهایی همچون حذف یک گزینه، کمکهایی عمومی به شرکتکنندهها میکنند.
- مشکل دوم به تفاوتی اساسی میان امکانات در دسترس پیش روی بازیکنان مافیا در رئالیتی شوی «پدرخوانده» (و دیگر نمونههای مشابه بازی مافیا) با شخصیت ناتو برمیگردد. بازیکنی که نقش مافیا را بازی میکند، باید جوری نقش بازی کند که نظراتش کاملا مستدل و منطقی بهنظر برسند اما در واقع نقشی انحرافی ایفا کنند. بنابراین در طول مسابقه (بهخصوص وقتی با بازیکنانی حرفهای و باهوش سروکار داشته باشیم) با جذابیتی دائمی در یافتن کوچکترین نشانههای انحراف روبهروییم. ضمن اینکه تعدد بازیکنان مافیا باعث میشود تا با یک کار تیمی روبهرو باشیم و هماهنگی میان بازیکنان هم نقشی کلیدی در افزایش جذابیت مسابقه ایفا میکند. اما شخصیت ناتو میتواند با استراتژیهایی نهچندان پیچیده (لااقل نه به پیچیدگی بازی مافیا) تفاوت میان خود و دیگر بازیکنان را تا حد زیادی پاک کند.
- اینجا به مشکل سومی میرسیم که در قسمت اول «ناتو» وجود دارد. گرداننده «ناتو» پیش از هر سوال، یکی از ویژگیهای شخصی شخصیت ناتو را مطرح میکند. اما سوال این است که ویژگیهای مطرحشده چقدر میتوانند سرنخهایی برای تماشاگر در راه تشخیص ناتو ایجاد کنند؟ بهعنوان مثال این ویژگی که ناتوی قسمت اول میتواند گوشهایش را تکان دهد، چند درصد از بینندگان را به حدسهایی در مورد ناتوی احتمالی میرساند؟ این ویژگیها صرفا برای کسانی مفید واقع میشوند که شناختی شخصی از بازیکن نقش ناتو داشته باشند. به همین دلیل است که «ناتو» (در صورت ادامه این مسیر) بیشتر برای بازیکنان مسابقه (تازه با این پیشفرض که بازیکنان شناختی شخصی از یکدیگر دارند) جذاب خواهد بود تا بینندهای که بیشتر ناچار است به تعلیق لحظهای اعلام نام ناتو و شوخیهای گاه بامزه شکلگرفته در طول مسابقه اکتفا کند. درست است که در این شرایط هم تماشای بازی «ناتو» میتواند تجربهای سرگرمکننده باشد اما این تجربه کماکان قابل مقایسه با هیجان و تعلیق نمونهای همچون «پدرخوانده» نیست.
- «ناتو» هنوز در ابتدای راه قرار دارد. نباید فراموش کنیم که رقابتی همچون «پدرخوانده» هم با الگویی بر اساس یک بازی قدیمی و تثبیتشده خلق شد و هم حاصل تجربههایی همچون «شبهای مافیا» بود. همین دو نکته کمک فراوانی به قوامیافتگی کار کرد. این در حالی است که «ناتو» تجربهای جدید است که باید به مرور زمان راه خود را پیدا کند. میتوان امیدوار بود که در ادامه راه و با در نظر گرفتن ایدههایی همچون مشارکت فعالانهتر گرداننده در مسیر مسابقه و طراحی سوالات و ذکر ویژگیهایی که مخاطب را بیشتر درگیر رقابت کند، با مسابقهای جذابتر روبهرو باشیم.
سارا شاهرودیان