به مناسبت نمایش فیلم «ارواح اینیشرین» در فیلمنت نیوز، خواندن این یادداشت را در معرفی فیلم به شما توصیه میکنیم.
به گزارش فیلمنت نیوز، فیلم «ارواح اینیشرین» (یا «بنشیهای اینیشرین») به کارگردانی مارتین مکدونا، یکی از تحسینشدهترین فیلمهای ۲۰۲۲، در پلتفرم فیلمنت منتشر شده است. شما میتوانید این فیلم را، به انتخاب خود، با دوبله یا زیرنویس فارسی اختصاصی در فیلمنت از طریق این لینک تماشا کنید. به مناسبت موفقیتهای فیلم مکدونا در فصل جوایز، ترجمه یادداشتی به قلم پیتر برادشاو، منتقد سرشناس گاردین، را در مورد این فیلم تقدیم شما میکنیم.
مارتین مکدونا بار دیگر کالین فارل و برندن گلیسون را در دورافتادهترین جای ایرلند و با فیلمی غریب درباره زخم و انزوا کنار هم قرار میدهد.
فیلم تازه مارتین مکدونا یک کمدی سیاه هولناک از غرور سمی و احساسات پیچیده مردانه است. فیلم ماجرای بدبختیهای پیدرپی و ناقوس مرگ در دل خشونت و خودآزاری در جزیرهای تخیلی به نام اینیشرین، در سواحل ایرلند است. داستان در سال ۱۹۲۳ و در طول جنگ داخلی اتفاق میافتد؛ تلخی نمادین دیگر فیلم در قالب رویکرد “خواستی بخواه، نخواستی به سلامت” ارائه میشود.
مانند بسیاری دیگر از کارهای مکدونا، جلوه کینههای میانشان بیش از حد نمایان است و صحنه طنزآمیز و سنتی روستایی ایرلندی فیلم هم که از کارهای جان میلینگتون سینج چندان دور نیست. قطع عضو موتیف آشنایی است. لحظات طنز نابی در این فیلم وجود دارد اما گویی هرکدام از آنها به زاری و شیون بنشی از دردی گره خورده است.
مکدونا کالین فارل و برندن گلیسون را بار دیگر مقابل هم قرار میدهد، آنها بازیگران مقابل هم در فیلم «در بروژ» ساخت سال ۲۰۰۸ درباره دو قاتل که در آن شهر اروپایی زیبا گیر میکردند هم بودند. فارل در نقش پادرایک بازی میکند، یک مزرعهدار که با خواهر مجردش، سیوبان (کری کندون) در کلبهای ساده با گاوها و الاغ دوستداشتنیشان زندگی میکند.
هرروز درست رأس ساعت ۲، پادرایک دست و پا چلفتی و خوشاخلاق با کسی که او را در تمام دنیا بهترین دوستش میداند تماس میگیرد تا با هم بیرون بروند. کُلم (برندن گلیسون) مردی محتاطتر و متفکرتر است که ویولون مینوازد و روی آهنگی که در حال ساختش است، با نام «بنشیهای اینیشرین»، کار میکند. از دیگر افراد در این جزیره دومینیک کرنی است (با اجرایی فوقالعاده از بری کیوگن)، که پسر ابله افسر پلیس نفرتانگیز، پیدار کرنی (گری لیدن) است.
او از پیشنهاد مبلغ شش شیلینگی برای یک نظارت اجرایی در خاک اصلی هیجانزده است؛ میل دارد بنوشد و در رخوت عصرگاهی در برهنگیاش سرخوش شود، اینجاست که دومینیک پاورچین وارد اتاق روبروییاش میشود، مشروبش را میدزدد تا با پادرایک بنوشد و درباره پدرش زیر لب هی غرولند کند که “لعنت بهش”. دومینیک هم همچنان عاشق دلخسته سیوبان است.
روزی اتفاق وحشتناکی میافتد: کُلم به سادگی تصمیم میگیرد که دیگر نمیخواهد با پادرایک دوست باشد. پادرایک بیچاره خشکش زده است. کُلم میخواهد در جمع هرچه دورتر از پادرایک بنشیند و تا زنده است دیگر نمیخواهد حتی کلامی میانشان رد و بدل شود. دلیلش، به طرز متفرعنانهای این است که در طول سالها پی برده که مرگ در چندقدمی است، از این رو میخواست تا روی اثر موسیقاییاش تمرکز کند و نمیخواست که بیش از این وقتش را برای گفتگو با آن پادرایک ابله، مزاحم و کلهپوک هدر دهد. پادرایک در ابتدا آزرده و سپس خشمگین شد و همچنان سعی در حرف زدن با کُلم داشت، که با عصبانیت اظهار میکرد که در ازای این اصرار برای هر مکالمه ناخواسته یکی از انگشتانش را خواهد برید.
شاید مناسبترین نظر در مورد دست رد کُلم بر سینه پادرایک به خاطر دومینیک بود که با خود فکر میکرد: اون چیه دیگه؟ ۱۲؟ پایانِ روابط احساسی در دادگاه طلاق و غیره، کاری است که بزرگسالان اغلب انجام میدهند. اما در دوستیهای معمولی چطور؟ خب بچههای کوچک در مدرسهها بیخیال این مسئلهها شدهاند اما از بزرگسالان انتظار میرود یا دوستیها را حفظ کنند یا به نحوی بادرایت و سنجیده حذفش کنند. اما شما چگونه به دوستی که جایگاهش از ازدواج هم برایتان مهمتر بود پایان میدهید؟ مردها به لحاظ احساسی برای این مواجهه چندان آمادگی ندارند.
البته، بنا به اعتراف کُلم در نزد کشیش (دیوید پیرس)، تمام اینها شاید ربطی به پادرایک نداشته باشد: بلکه این تنها در اثر افسردگی خودش باشد، چیزی که پادرایک هم تا حدی به آن آگاه است. اما باز هم تسکینی در کار نیست؛ چرا که پادرایک دیگر خودش هم درگیر افسردگی است. او حالا احساس میکند یک مرد بِتای بازنده در این بازی رفاقت است، و در هر صورت، کُلم دیگر فکر میکند که تمام این مدت ابله مشوشی بیش نبوده. انگار در میانه نمایشنامه بکت، ولادیمیر رو به استراگون گفته که چه گودو بیاید چه نیاید، آن دو حالا دشمنان ابدی هماند. فیلم بهعنوان تحقیقی روی تنهایی مردان و خشم فروخوردهشان، به طرز عجیبی مجابکننده است و اغلب خیلی هم بامزه است.
«بنشیهای اینیشرین» در جشنواره فیلم ونیز رونمایی شد و در تاریخ ۲۱ اکتبر هم در سینماها به نمایش درآمد.
نویسنده: پیتر برادشاو
امتیاز نویسنده: ۴ از ۵
ترجمه اختصاصی فیلمنت نیوز
منبع: گاردین