به بهانه عرضه «مصائب شیرین ۲» در سینما آنلاین فیلم نت
انسان انسان است به اضافه شرایطش!
به گزارش فیلمنت نیوز، همانطور که در سینمای جهان دنبالهسازی رونق فراوانی دارد و دلایل مختلفی مانند جذب مخاطب بیشتر و بحث اقتصادی آن مدنظر است، در ایران هم در سالهای اخیر بحث دنبالهسازی رونق گرفته است. در یک رصد کلی، وقتی به دنبالهسازی در سینمای جهان و ایران نگاه میکنیم، نکتهای که میشود دریافت کرد این است که دنبالهسازیها بیشتر مربوط به سینمای تجاری، بلاکباسترها یا سینمای کمدی مرسوم در ایران هستند. اما کم پیش آمده که شاهد دنبالهسازی برای سینمای موسوم به هنری، یا سینمایی که نگاه تازه و فرم متفاوتی با سینمای جریان اصلی دارد، باشیم.
به نظرم فیلم «مصائب شیرین ۲» جزو همان معدود فیلمهای هنری است که برایش دنباله یا قسمت دومی ساخته شده و یکی از باکیفیتترین و خوشساختترین دنبالههای سینما است. سینمای داودنژاد، سینمای درهمتنیدگی است؛ درهمتنیدگی واقعیت و نمایش، درهمتنیدگی زندگی و سینما. جابهجا کردن موقعیتهای این دو مقوله و بازی با خود سینماست. سینما گویی خودش از اعضای خانواده و یک کاراکتر جداگانه است و یک جور نگهدارنده و دورهم جمعکننده اعضای فامیل است و به نوعی میتواند نقش یک ناجی را هم داشته باشد.
کمتر فیلمی انقدر زیبا و درست از ابزار سینما به نفع خود سینما استفاده کرده است. در «مصائب شیرین ۱» سینما باعث وصال میشود و در «مصائب شیرین ۲» هم به همین شکل، سینما به نوعی در ظاهر باعث جدایی است اما با دیالوگ مونا رو به دوربین در سکانسهای پایانی: «مگه مامان اقدس تونست منو تغییر بده؟!» انگار به یک پذیرش در قبال رفتار مانا میرسد. این بار هم «مصائب شیرین ۲» مثل «مصائب شیرین ۱» در ثنای پذیرفتن است؛ پذیرش تغییرات، که آدمی بدون انعطاف و هضم تغییرات، زندگی سختی خواهد داشت.
دومینویی از شرایط مختلف بود که مونا، رضا و مانا را به این کنش و واکنش منتج کرد. نمیدانیم که اگر ما جای مونا بودیم و تنها به جایی مثل لندن مهاجرت میکردیم و چند سال با سختترین شرایط و تحمل دوری از عزیزانمان میزیستیم و بالاخره شرایطی را فراهم میکردیم که همسر و دخترمان را به آنجا بیاوریم، چقدر برای حفظ شرایطی که با مشقت به دست آوردهایم، مثل مونا تلاش میکردیم و تند میشدیم. جوابش دشوار است. جمله معروفی است که میگوید: «انسان، انسان است به اضافه شرایطش!»
نکته دیگر که این فیلم را واجد ویژگیهای مثبتی میکند این است که داودنژاد اِلمانهایی از فیلمهای قبلیاش را به گونهای پخته و خوشپرداخت به این فیلم آورده است که یکی از این اِلمانها، بازیهای رهای ناتورالیستی به شدت آشناست. همه کاراکترها و به نوعی خانواده داوودنژاد گویی با تمام وجود لحظه به لحظه فیلم را زندگی میکنند. مونا دغدغههایش، غر زدنهایش و بگو مگوهایش دلنشین است. رضا داوودنژاد آرامش دادنهایش، عشق ایران بودنش و رفاقت با دخترش فراتر از زندگیوارگی است.
با همه کاراکترهای «مصائب شیرین ۲» میتوانیم همذاتپنداری کنیم، همراه شویم و همدلی کنیم. از کاراکتر مونا و رضا تا مانا و دایی و زندایی و باقی فامیل. از تفاوتهای مثبت و مهم فیلمهای داودنژاد که در این فیلم به درستی استفاده شده، بازیگوشیها و شیطنتهای سینمایی است. چقدر زیبا در دل فضای رئالیستی کار، یک خروجی پستمدرنیستی غریب ثبت میکند.
دیالوگها و نحوه ادای دیالوگها درخشان است. هارمونی بازی بازیگران به قدری درست است که بازی هیچ کدام از بازیگران از فیلم بیرون نمیزند؛ از لهجه لری دایی همایون که چقدر خوب در دیالوگها جاری است، تا دیالوگهایی که بین رضا، مانا و مونا به قدری واقعی ادا میشوند که فراتر از خودشان میروند!
«مصائب شیرین ۲» به نظرم کمی مهجور بوده است. اتفاقات تلخ و عجیبی را هم پشت سر گذاشته است؛ بعد از ۶ سال به اکران رسیده و رضا داودنژادش از میان ما رفته است. به نظرم اگر «مصائب شیرین» دیگری هم قرار بر ساختش باشد، «مصائب شیرینِ» نوستالژیکِ تلخ و دریغانگیزی خواهد بود. همانطور که پیر شدن زندایی و تغییرات زمان بر چهره دیگران، دریغانگیز بود.
رضا کوهپور فیلمساز
مصائب شیرین ۲ را در فیلم نت تماشا کنید