در شماره امروز «گوشههای کم پیدای سینمای ایران» مروری اجمالی داریم بر کارنامه سینمایی بیژن امکانیان که در دهه شصت و هفتاد دوران پرکاری را رقم زده است
به گزارش فیلمنتنیوز، سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود دیگر خبری از سوپر استارهای محبوبی چون بهروز وثوقی، فردین، بیک و ناصر ملک مطیعی نبود و حاکمیت جدید فعالیت آنها را ممنوع اعلام کرده است. هنوز خبری از حضور بازیگری همچون ابوالفضل پورعرب و یا نیکی کریمی نیست. سینمای ایران در برهوت یک ستاره محبوب و مردمی و خوش سیما گرفتار است در چنین شرایطی است که فیلمی با نام «گلهای داودی» ساخته رسول صدرعاملی و در سال ۱۳۶۲ اکران عمومی میشود. این فیلم علاوه بر اینکه برای اولین بار در سینمای پس از انقلاب که واژه عشق تقریبا به یک لغت ممنوعه بدل شده بود از این مضمون سخن گفت بلکه توانست خلا یک جوان اول را در سینمای آن دوران جبران کند.«گلها داودی» علاوه بر حضور بازیگران پیشکسوت و نام آشنایی همچون پروانه معصومی، داود رشیدی و جمشید مشایخی بازیگری جوان و تازه نفسی با نام بیژن امکانیان را نیز داشت بازیگری که اگر چه در چند فیلم از دوستان و همشهری های سابقه اش همچون مهدی صباغزاده ایفای نقش کرده بود اما با «گلهای داودی» مسیر چند ساله را یک شبه پیموده بود و در کنار جمشید هاشمپور (یا به تعبیر دهه شصت جمشید آریا) به اولین سوپر استار سینمای پس از انقلاب بدل شد.
«گلهای داودی» فروش فوق العاده ای را در گیشه کسب کرد و همین بهانه ای شد تا در خلا نبود جوان اول در سینمای پس از انقلاب سیل پیشنهادها به سوی بیژن امکانیان ۳۰ ساله روانه شود. نتیجه آن دوران حضور در آثاری همچون «دبیرستان»، «گمشدگان»، «شب حادثه» و «صعود» بود. که جز فیلم «دبیرستان» ساخته اکبر صادقی هیچ کدام از آثار نتوانستند موفقیت «گلهای داودی» را تکرار کنند.
اما در اواخر دهه ۶۰ امکانیان در دو فیلم جریان اصلی بسیار مهم ایفای نقش میکند که تا سالها نام او را در سینمای ایران طنین انداز میکند نخست «آواز تهران» ساخته کامران قدکچیان که به نوعی دنبال رو فیلمی همچون «دبیرستان» بود و دوم «در آرزوی ازدواج» ساخته اصغر هاشمی که جزو ملودرامهای رایج آن دوران به شمار میآمد. فروش بالای هر دو فیلم و اقبال نسبی منتقدین به این دو اثر سبب شد تا بار دیگر نام بیژن امکانیان روی زبانها بیوفتد. دهه هفتاد هم برای امکانیان دهه پر کاری بود او حضور در آثاری همچون «راز گل شبو»، «راههای افتخار»، «خفاش»، «هفت سنگ» و «نابخشوده» را تجربه کرد ولی هیچ کدام نتوانستند به پای آثار دهه ۶۰ این بازیگر برسند حتی همکاری دوباره با کامران قدکچیان در فیلم «دیوانهوار» هم نتوانست اتفاق ویژه ای را در کارنامه هنری این بازیگر رقم بزند. شاید تنها حضور مهم و قابل توجه او را در این دهه بتوان بازی در نقش ابن عقیل در سریال «ولایت عشق» ساخته مهدی فخیم زاده تلقی کرد که نسخه سینمایی آن هم روانه پرده سینماها شد.
دهه هشتاد برای امکانیان که حالا در آستانه میان سالگی بود با فیلم «سربازهای جمعه» ساخته مسعود کیمیایی آغاز میشود. فیلمی که از هر جهت اثر مهم و کنجکاوی بر انگیزی در همان سالها محسوب می شود از اینکه کیمیایی پس از چهار سال غربت نشینی این فیلم را ساخته تا حضور سوپراستارهای جوان آن دوران مثل بهرام رادان، مریلا زارعی و محمد رضا فروتن در این فیلم. اما در نهایت «سربازهای جمعه» نشد آن چیزی که باید میشد اما برای امکانیان نامزدی بهترین بازیگر مکمل مرد را از جشن خانه سینما به ارمغان آورد. سال ۱۳۸۴ امکانیان یکی دیگر از شاه نقشهایش را بازی کرد و آن حضور در فیلم سینمایی «تقاطع» ساخته ابوالحسن داودی بود که بسیاری تماشاگران آن فیلم مبهوت بازی امکانیان در نقش حمید که پدری دلسوز اما با زندگی متلاشی است. امکانیان برای بازی در این فیلم سینمایی نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر شد و توانست تندیس حافظ و خانه سینما را را برای بازی در فیلم سینمایی «تقاطع» دریافت کرد.
اگرچه دهه نود برای امکانیان آثاری همچون «رخ دیوانه»، «قصه پریا» و سریال «دل» را به ارمغان داشت اما اغراق نیست که اگر بگوییم او در این دهه از بازی کناره گیری کرد و در حد قدر و منزلت واقعیاش بها ندید البته او در اواسط دهه نود به تهیه کنندگی هم روی آورد و نتیجه اش معرفی کارگردان مهمی همچون آیدا پناهنده در سینمای ایران با فیلم «ناهید» بود که مورد توجه اهالی مطبوعات و جشنواره های بین المللی همچون کن قرار گرفت.
در مجموع باید گفت که امکانیان بازیگر مهمی در سینمای پس از انقلاب ایران است و بی تردید او را باید جزو چند سوپر استار ابتدایی سینمای پس از انقلاب تلقی کرد که در کارنامه هنری خود انبوهی از آثار خاطره انگیز و ماندگار را ثبت کرده است. در پایان آرزو داریم بیژن امکانیان مجددا به عرصه تصویر بازگردد و این طلسم چند ساله را بشکند.
نویسنده: پویا نبی