نقد و بررسی Summer of Rockets
تابستان موشکها؛ جنگ سرد، تعلیق و چالشهای اخلاقی
به گزارش فیلمنت نیوز، سریال «تابستان موشک ها» را به دلیل کیلی هاوس دیدم. برای بازی درخشانش در «خانواده دارل» که چندین بار نگاهش کرده بودم. می دانید، اغلب، بازیگر خوب در هر فیلمی که باشد برای کار شناسنامه می شود. مخاطب می آورد. «تابستان موشک ها» مجموعه ای از چیزهای میخکوب کننده است. سرگردانی و تعلیق هایی میان واقعیت، دروغ و خیانت. مجموعه ای ۶ قسمتی در گونه درام-تاریخی که محصول ۲۰۱۹ انگلستان است و استیون پولیاکوف آن را کارگردانی کرده است. قصه ای که در دوره جنگ سرد می گذرد. با فیلمنامه ای که غافلگیری در آن به درستی انجام شده است.
تا نیمههای چند قسمت اول، داستان مجاب کردن مردی است برای جاسوسی از خانوادهای سرشناس، متمول و مردی که قهرمان است چون برای کشورش جنگیده است. چگونه می شود از چنین خانواده ای که نهایت لطف و مهربانی را به آقای ساموئل پتروکین و خانوادهاش دارند و در تمام مهمانی های باشکوه خود، آنها را دعوت می کنند، جاسوسی کرد. پتروکین، میان جان خانواده خودش و جاسوسی از آن خانواده دیگر، باید یکی را انتخاب کند. او در حالی به ذلت جاسوسی تن می دهد که باوری به کاری که انجام میدهد، ندارد. اما چیدمان فیلمنامه، ورق ها را برمی گرداند. این بار ساموئل پتروکین یهودی روسی ساکن انگلستان نیز، همراه با مخاطب غافلگیر می شود. حقیقت همیشه آن چیزی نیست که در ظاهر نشان داده می شود. پستوهای تاریک یک به یک گشوده می شود و تکه های کوچک، خیلی خیلی کوچک، رازهایی بزرگ را برملا می سازد. کشوری در آستانه کودتا، توسط کهنه سربازان، ژنرال های وفادار، اعضای مخفی و قسم خورده یک انجمن و البته سربازانی که فکر می کنند، نادیده گرفته و فراموش شده اند. قصد آنها نجات بریتانیای بزرگ از نفوذ جاسوس های شوروی است که در عالی ترین سطوح امنیتی، حتی ام آی فایو و ام آی سیکس هم نفوذ کرده اند. پشت باغ های وسیع، زیبا و شکوهمند، تانک های زرهی مسلح و سلاح های جنگی، آماده شروع یک نبرد شهری هستند. کودتایی بدون هیچ خونریزی به قصد هشدار به یادآوری و اهمیت جایگاهشان و بیرون ریختن کمونیست های کثیف و جاسوس های شوروی.
مانور نظامی در حضور تعدادی فراوان از سربازان حاضر به رزم. کجا و کی چنین رزمایشی را تمرین کرده اند؟! پتروکین از دیدن فوجی از سربازان مسلح آماده حمله همان قدر جا می خورد که مخاطب. او شاهد یک رزمایش مخفی است که معلوم است، مدت های مدید به طور مخفیانه در حال ساماندهی بوده است. مردان متوهمی که می خواهند کشور را که به زعم شان آلوده به جاسوس های شوروی است، با انجام کودتا پاکسازی کنند و بریتانیا را نجات دهند.
شاید اگر ساموئل پتروکین مخترع دستگاه بوق زن نبود، پایش به آن جمع باز نمی شد. او اختراع عجیبی دارد که می تواند آدم ها را پیدا کند. او مخترع چیزی است که امروزه به آن پیجر می گویند و حالا همین پیجرها، قرار است بخش تکنولوژی کودتا باشد. آدم ها را به هم مرتبط و هماهنگ سازد. پیجر، تنها اختراع پتروکین نیست. او پیشتر نوع پیشرفته ای از سمعک را نیز اختراع کرده است و مشهورترین مشتری اش، چرچیل بوده است. تا مدت ها درباره او این بدبینی وجود داشته که در سمعک چرچیل یک شنود قرار داشته است. معنایش این است که فکر می کردند او یک مخترع جاسوس است اما این بار، او واقعا کارکرد یک جاسوس را پیدا می کند. چون کل کشور را در خطر می بیند. او مجهز به ابزار جاسوسی می شود. در سکانسی از فیلم به مکانی برده می شود که محل نگهداری انواع ابزارهای جاسوسی است. پتروکین به مامور ام آی سیکس می گوید: فکر می کردم بیش از این ها پیشرفت کرده باشید!
فیلم گرههای دیگری هم دارد مثل ناپدید شدن مرموز پسر خانواده و مخفی نگه داشتن آن از دیگران، چون علاوه بر آنکه قهرمان جنگ است، وکیل مجلس نیز هست و خبر گم شدن فرزندش آنتونی، می تواند جایگاه سیاسی اش را به خطر بیندازد.
پتروکین نیز برای ارتقای جایگاهش در طبقه اشراف تلاش میکند. اصلا یکی از عوامل دوستی او با خانواده همین موضوع است، او پسر کوچکش را به یک مدرسه شبانه روزی بسیار سخت گیرانه انگلیسی می فرستد و دختر جوانش هانا را نیز وادار میکند آداب اجتماعی طبقه اشراف را بیاموزد تا به مجلس رقص ملکه راه یابد و به این ترتیب با مردی نجیب زاده آشنا شود تا بتواند ازدواج مناسبی داشته باشد. یعنی موقعیت علمی او در مقام یک مخترع، نمی تواند به تنهایی عاملی برای ارتقای جایگاه اجتماعی او باشد بلکه نزدیکی به قدرت و ثروت است که می تواند، در تغییر طبقه و جایگاه او و خانواده اش تاثیرگذار باشد، اما همسرش ماریا از شرکت در چنین میهمانی های اکراه دارد زیرا فکر می کند متعلق به آنها نیست و برای همین از همراهی همسرش سرباز می زند.
کودتا در غیرمنتظرهترین شکل و زمان ممکن برملا میشود. کودتاگران تصویر به سخره گرفته شده خود را در یک برنامه طنز تلویزیونی در حالی می بینند که درست تا چند دقیقه قبل فقط باید تاریخ و ساعت حمله را اعلام میکردند.
«تابستان موشک ها» پر از نشانه هایی است که می تواند در دنیای امروز ما نیز معناهای پر رنگی داشته باشد. درست مثل نقشه های GIS که لایه لایه بر هم منطبق میشود و انباشته از اطلاعاتی می شود که امکان وقوع هر رویدادی را گزارش می کند! پخش «تابستان موشک ها» به عهده شبکه تلویزیونی BBC است!
زهرا مشتاق منتقد سینما
تابستان موشکها در فیلمنت تماشا کنید