بازگشت به چرنوبیل در سالگرد یک فاجعه بشری

تاوان دشوار دروغ‌ها در «چرنوبیل»

- 9 دقیقه مطالعه
«چرنوبیل» بیش از آنکه یک سریال تاریخی باشد، چالشی است درباره دروغ و قدرت.

به گزارش فیلم نت نیوز، «وقتی حقیقت آزاردهنده می‌شود، دروغ می‌گوییم. دروغ می‌گوییم تا جایی که دیگر یادمان نمی‌آید حقیقتی هم وجود داشته، اما حقیقت هنوز آنجاست. هر دروغی که می‌گوییم، بدهی‌ای به حقیقت است که دیر یا زود باید پرداخت شود.» از دیالوگ‌های چرنوبیل

۶ اردیبهشت ۱۳۶۵، رآکتور هسته‌ای شماره چهار نیروگاه چرنوبیل، در نزدیکی شهر پریپیات در شمال جمهوری سوسیالیستی اوکراین (از کشورهای اتحاد جماهیر شوروی) منفجر شد؛ حادثه‌ای که به یکی از دو بحران هسته‌ای تاریخ بدل شد که بر اساس مقیاس بین‌المللی رویدادهای هسته‌ای و رادیولوژیک، بالاترین سطح شدت (سطح ۷) را دریافت کرد. حادثهٔ دیگر در این مقیاس، فاجعهٔ اتمی فوکوشیما در سال ۲۰۱۱ است. چرنوبیل از بدترین فجایع هسته‌ای تاریخ، هم از نظر هزینه و هم از نظر تلفات، به شمار می‌آید. چرنوبیل، یکی از تلخ‌ترین اتفاقات هسته‌ای جهان، سال‌ها بستر روایت‌های مختلف بوده و به‌واسطهٔ پنهان‌کاری شوروی، بسیاری از حقایق و آمارها همچنان در هاله‌ای از ابهامند.

میخائیل گورباچف، آخرین رهبر شوروی، می‌گوید: «انفجار چرنوبیل عامل اصلی سقوط شوروی بود. نقطه‌عطفی که راه را برای آزادی بیان بیشتر باز کرد تا جایی که سیستمی که ما می‌شناختیم دیگر امکان ادامه حیات نداشت.»

مینی‌سریال «چرنوبیل»، درامی تاریخی است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. این مجموعه، فاجعه هسته‌ای چرنوبیل و تلاش‌های بی‌سابقه پاک‌سازی پس از آن را به تصویر می‌کشد. نویسنده و خالق این سریال کریگ مازن است و یوهان رنک کارگردانی آن را بر عهده داشته است. جرد هریس، استلان اسکاشگورد و امیلی واتسون از بازیگران اصلی‌اند. این اثر، محصول مشترک شبکه آمریکایی HBO و شبکهٔ بریتانیایی Sky است که پس از پخش، با استقبال بی‌نظیر منتقدان و مخاطبان مواجه شد و همچنان در صدر فهرست بهترین مینی‌سریال‌ها در IMDb قرار دارد.

«چرنوبیل» به عنوان یکی از برترین سریال‌های تاریخ، نه فقط به‌ دلیل فضاسازی دقیق، فیلمنامه تاثیرگذار و بازی‌های باورپذیر، بلکه به دلیل روایتی دقیق و آگاهی‌بخش از واقعه‌ای که قرار نبود علنی شود و هنوز هم سیاستمداران شوروی آن را انکار می‌کنند، اثر مهمی است.

سریال چرنوبیل، تراژدی‌ای بی‌همتاست، بدون قهرمان؛ مجموعه‌ای که از همان دقایق ابتدایی، مخاطب را در دل هسته داستانی خود غرق می‌کند.

سازندگان سریال در بازسازی فضای تیره و تار شوروی سابق بسیار موفق عمل کرده‌اند. همچنین تصویری که از کنترل مردم و کارگزاران از سوی نهادهای امنیتی همچون کا.گ.ب ارائه می‌شود، واقع‌گرایانه و هولناک است. با این‌حال، تمرکز اصلی مجموعه بر عواقب یک فاجعه اتمی است. بخش‌هایی از سریال چنان با مهارت ساخته شده‌اند که گاه از هزاران مستند تاثیرگذارترند.

سریال، بینندگان را از همان ابتدا با مفاهیم علمی و اصطلاحات تخصصی هسته‌ای آشنا می‌کند، اما آن‌قدر روایت قدرتمند است که دیدن واقعیت‌های فاجعه‌بار، ارزش تحمل بخش‌های علمی را دارد. آن‌هم در جهانی که بسیاری از اخبار، به نوعی با مسائل هسته‌ای گره خورده‌اند و اینجاست که «چرنوبیل» بدل به یک تراژدی کامل است.

هرچند سازندگان سریال از نظر شخصیت‌پردازی و پیشینهٔ افراد دست به خلاقیت‌هایی زده‌اند و کاملاً به واقعیت تاریخی وفادار نمانده‌اند، اما از حیث بازسازی روند وقایع از لحظات نخست انفجار، مبتنی بر اسناد علمی و تاریخی‌اند.

در «چرنوبیل»، همه قربانی‌اند. پیروزی در کار نیست. فقط قرار است این تراژدی، به‌نحوی پایان یابد. در همین بستر است که عملکرد و حضور افراد، معنا پیدا می‌کند. شخصیت‌هایی چون شربینا، خومیوک و لگاسف که با فداکاری در پی کاهش آثار فاجعه‌اند؛ اما این فداکاری نه حمایت می‌شود و نه تأیید، و همین موجب کم‌اثر شدن آن می‌شود.

«چرنوبیل» بیش از آنکه یک سریال تاریخی باشد، چالشی است درباره دروغ و قدرت. جالب آنکه سریال‌های مهم دیگری چون بریکینگ بد یا بازی تاج‌وتخت نیز درباره دروغ، پنهان‌کاری و قدرت‌اند. شاید چون این مفاهیم در همه ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی ما ریشه دارند.

تحلیل و بازآفرینی واقعیت، دشوار است. نمایش آدم‌هایی مثل لگاسف و شربینا با تمام ترس‌ها و تردیدهای انسانی، سخت‌ترین بخش بازسازی چنین روایتی است. خلق شخصیت زنی دانشمند به نام خومیوک –که نماینده‌ای تخیلی از بسیاری دانشمندان آگاه است– یکی از درخشان‌ترین جنبه‌های سریال است؛ شخصیتی که آن‌قدر منطقی و باورپذیر پرداخت شده که گویی بخشی از واقعیت تاریخی است.

«چرنوبیل»، با گذر از یک فاجعه تلخ، مردم را در سوی بی‌خبری، و نظام شوروی را در سوی دیگری نشان می‌دهد؛ جایی که حفظ ساختار آهنینش، به بهای مرگ میلیون‌ها نفر، هیچ ارزشی ندارد.
و این تصویری است که بسیاری دیگر از نظام‌های جهان نیز با آن هم‌داستان‌اند.

مینی سریال چرنوبیل با زیرنویس فارسی در فیلم نت

«چرنوبیل»، بازآفرینی واقعیتی تلخ از دل تاریخ است. تلخ، همچون جنازه‌هایی مدفون در بتن، یا حیواناتی که باید با گلوله کشته شوند. دیالوگ‌نویسی درخشان و شخصیت‌پردازی‌های دقیق از نقاط قوت اصلی سریالند. نویسندگان «چرنوبیل» موفق شده‌اند مسائل دشوار علمی را با زبانی ساده و روایتی جذاب، به مخاطب منتقل کنند. مخاطب، همانند شربینا، از همان ابتدا در دل ماجرا و آینده غرق می‌شود. دیالوگ‌ها بر پایه شخصیت‌پردازی، به‌خوبی عمل می‌کنند. جایی که جوانی تازه‌کار، از کشتن اولین سگ خانگی غمگین است، افسری که سابقهٔ جنگ افغانستان دارد، به او می‌گوید: «وقتی اولین انسان یا حیوان رو می‌کشی، تصور می‌کنی دیگه خودت نیستی، انگار هرگز نبودی. اما صبح که بیدار می‌شی، می‌بینی هنوز خودتی… و همیشه خواهی بود.»

تحول شخصیتی شربینا از لحظه‌ای که با عمق فاجعه روبه‌رو می‌شود تا تبدیل شدن به انسانی شکننده، از نقاط قوت درخشان روایت است. تغییراتی که او، لگاسف و خومیوک تجربه می‌کنند، در دل آشوب، آن‌ها را به قهرمانانی واقعی بدل می‌سازد و شاید مهم‌ترین هدف این سریال پنج‌قسمتی، نمایاندن حقیقتی است که ممکن است سال‌ها پنهان بماند، اما سرانجام روزی فاش خواهد شد. جهان با هر دروغ، به حقیقت بدهکار می‌شود؛ بدهی‌ای که روزی باید پرداخت.

شاید بهترین پایان این یادداشت، بخشی از همان دیالوگ‌های ماندگار باشد جایی که لگاسف و شربینا در استراحتی میان دادگاه، روی نیمکتی نشسته‌اند:

بوریس شربینا: «در مورد این شهر چیزی می‌دونی؟ درباره چرنوبیل؟»
والری لگاسف: «نه، واقعاً!»
بوریس شربینا: «مردم اینجا بیشتر یهودی و لهستانی بودن. یهودی‌ها توی قتل‌عام کشته شدن و استالین لهستانی‌ها رو مجبور کرد شهر رو ترک کنن. بعد نازی‌ها اومدن و هر کی مونده بود رو کشتن. بعد جنگ، یه عده اومدن اینجا زندگی کردن. می‌دونستن زمین زیر پاشون غرق خونه، ولی براشون مهم نبود…»

نوید جعفری

برچسب‌ها: مینی سریال
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها