«جان سخت» و عشق و حال جوانی
به گزارش فیلمنت نیوز، آنچه که از کارگردانی مصطفی تقیزاده در آثار «زرد» و «حرفهای» دیده شده، میتوان به سریال «جان سخت» بهعنوان یک اثر درگیرکننده و مخاطبپسند با قلابهای رمانتیکِ رفاقتیِ چند جوان، تراژیکِ جنایت ناخواسته و درونمایه مساله هویت عشق امیدوار بود. تقیزاده نشان داده که این گرهاندازی بر سر چنین خردهپیرنگهایی را منوط به پیرنگ اصلی بلد است و امضایش را در سریال «حرفهای» تا انتها حفظ کرد. ولی در کنار این نقاط قوت، «جان سخت» در نام گذاری، ایده و سوژه دستش خالی است و حداقل در چهار قسمت ابتدایی اینگونه نشان داده است.
«جانسخت» یک ملودرام عاشقانه تینیجریطور است که در سبک، همانند اکثر آثار مشابه ایرانی و خارجی عمل کرده است و دوستی و رفاقت چند جوان هممحلی را که برای تفریح به کویرگردی میروند خط اولیه قصه خودش قرار داده که با کلکل و کینهتوزی دو گروه به دلیل یک مساله ناموسی قدیمی، ماجرایشان به یک جنایت ناخواسته میرسد. این خط داستانی را شاید در اکثر آثار تینیجری جهانی دیده باشیم که فقط بزنگاه بحرانی آن متفاوت بوده است. اصولاً ساخت چنین مدل آثاری نیاز به یک قصه پرکشش با تعلیقهایی حیرتانگیز دارد که بتوان گفت تکراری و قابل پیشبینی نیست و میشود به یک نو الگویی در روایت دلخوش کرد؛ نو الگویی که قربانی بسامدهای تعابیر و تعاریف کهنه از واژههای جوانی، خامی، عشق، قتل، تعصب، رفاقت و انتقام نباشد و بتواند مدلی جدید با تعهد به عناصر اصولی در دل ادبیات و فرهنگ ارائه کند. در واقع، اگر قرار است در یک جمله داستان را تعریف کنیم که اصطلاح سینمایی آن میشود «سیناپس»، باید سیناپس آن با توجه به تکراری بودن عناصر و واژگان، اما طرح و ایدهای جدید و خاص داشته باشد که مخاطب همه ردهها در همه سنین و سلیقهها را جذب روایت و قصه خودش کند. اینکه ما چند جوان را نشان دهیم که به تفریح میروند و سر یک ماجرای عاشقانه/ناموسی با هم درگیر میشوند و تبعات بعدی آن، این تکرار مکررات در فهم تعاریف مضمونی است و نمیشود به آن دلخوش کرد.
گرچه «جانسخت» تا به اینجای کار و چهار قسمت اول همین بوده ولی باید دید در ادامه جریان پیشرونده و گرههایی به خط اصلی داستان اضافه می شود که بتوان گفت هدف سازنده، تفاوت در بیان و تفهیم خاص تعابیر بوده است.
بیشتر بخوانید
«جانسخت»؛ بندبازی موفق روی سوژه ملتهب
«جان سخت»؛ یک مثلث عاشقانه مرگبار!
«جان سخت» آغاز یک روایت پرتنش با آیندهای امیدوارکننده
آیا «جان سخت» میتواند برگی برنده در کارنامه فیلمساز باشد؟
دوئل عاشقانه در «جان سخت»
جان سختها!
غیر از این موارد، کلاً در نوع چینش و پرداخت داستان نیز سازندگان قربانی نگاههایی خاص و جریانسازی بر اساس مدلهای تعریفی جدید در القای سلیقه شدهاند، به این نحو که اکثر آثار شبکه نمایش خانگی، اگر در ژانر معمایی-جنایی و ملودرام-تراژیک تعریف شوند و به استانداردهای آن نزدیک و متعهد باشند، ماهیت اصلی خود را بر پایه خون، جنون و تباهی بنا میکنند. چیزی که در سینمای هالیوود، بدون گزارههای اخلاقی، عاطفی و خانوادگی بیشتر به چشم میخورد و در آثار ایرانی معطوف به ادای خانوادگی و عاطفی اما کاملاً علیه ساختار آن بنا نهاده میشود. در واقع، این روزها ما با چندین اثر پشت سر هم در نمایش خانگی مواجه هستیم که خانواده از هم پاشیده، بحران به جنون رسیده و جنایت راهحل اصلی آن برای خلق درام است در حالیکه درامیزه کردن یک اثر نیاز به تعمیقسازی بعد عاطفی و انسانی آن دارد که بر پایه آن، مولفههای ناهنجاری دیگری مابهازای آن چیده شده و در میانه این دوگانه، قصه با شور و شکوه فراوان روایت میشود.
اما چیزی که ما شاهد آن بودهایم، نگاه سلبی به نهاد خانواده و شکلگیری یک جنایت له متزلزل آن بوده و نه علیه چالشهای بیرونی و یا درون انسانی آن. به عبارت سادهتر، سازندگان آثار معمایی-جنایی نقطه عطف تنش قصه خود را روی ستون سست یک خانواده، پدر و مادر خطاکار و یا عشقی متلاشیشده بنا میکنند و نه اینکه بیایند یک فضاسازی غیر از این را ایجاد و بحران و چالش را بر اساس برآیند نواقص بیرونی یا درون فردی بچینند. در این حالت مخاطب با شالودهای از یک خانواده یا رابطهای که ذاتاً سمی است مواجه میشود و نه اینکه این سم ممکن باشد از طریق یک عنصر خارج از نهاد آن شکل گرفته باشد.
«جانسخت» با توجه به تجربه مصطفی تقیزاده در دو اثر دیگری که اشاره شد، میتواند در ادامه جذاب و قابلقبول باشد، اگر همان مواردی که در دل قصه، داستانپردازی و نوع روایت ذکر کردم، رخ دهد وگرنه دچار همان چرخه تکراری خواهد شد.
مسعود کارگر منتقد سینما
سریال «جان سخت» را هم اکنون در فیلم نت تماشا کنید