چیزهایی که از The Usual Suspects نمی دانید!
حقایقی که در پسزمینه فیلم «مظنونین همیشگی» نهفتهاند
به گزارش فیلمنت نیوز، «مظنونین همیشگی رو جمع کنید»، اگر طرفدار سینمای کلاسیک هالیوود باشید احتمالا این جمله شما را ذوق زده خواهد کرد؛ دیالوگی که در لحظات پایانی یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما یعنی «کازابلانکا» از زبان کاراکتر لویی رنو (کلود رینس) برای محافظت از جانِ ریک بلین (همفری بوگارت) ادا میشود. این جمله بهانه ای میشود تا یک نویسنده در مجله «اسپای» تیتری با عنوان «مظنونین همیشگی» (The Usual Suspects) را روی مطلب خود درج کند و سینگر هم با دیدن این تیتر، تصمیم میگیرد عنوان فیلم تریلر جنایی خود را که براساس فیلمنامه ای از کریستوفر مککوری بود «مظنونین همیشگی» بگذارد؛ فیلمی که سال ۱۹۹۵ گیشههای سینما و همینطور فصل جوایز سینمایی را تحت تاثیر قرار داد و ساختار فیلمنامه اش چنان مرعوبکننده بود که تا سالها بعد از خود تبدیل به معیاری برای فیلمهای معمایی جنایی شد.
البته در سالهای اخیر حواشی به وجود آمده برای دو چهره تاثیرگذار فیلم یعنی کوین اسپیسی یکی از بازیگران کلیدی این اثر و همینطور برایان سینگر کارگردان فیلم باعث شده است تا امروز بسیاری از منتقدان و مردم در جامعه غرب «مظنونین همیشگی» را وارد فرهنگ کنسل کنند و به نوعی از تمجید و تعریف از فیلم طفره بروند با این حال احتمالا همان دسته نیز معترفند که تجربه تماشای اولین باره «مظنونین همیشگی» بدون تردید یکی از لذت بخش ترین تجربههای سینمایی هر علاقهمند به سینما است.
مظنونین همیشگی را در فیلم نت تماشا کنید
برایان سینگر جایی گفته این فیلم ترکیبی از دو شاهکار «غرامت مضاعف» بیلی وایلدر و «راشومون» کوروساوا است. احتمالا پیچیدگی های قصه و فضاسازی تیره و تارش را از فیلم وایلدر و بازیهای زمانی و نوع روایتگریاش را از اثر کوروساوا به ارث برده است. داستان «مظنونین همیشگی» با رفت و برگشتهای مکرر زمانی بین صحنههای مربوط به گذشته و حال رخ میدهد. پنج خلافکار حرفهای به نامهای دین کیتون، وربال کینت، تاد هاکنی، فنستر و مکمانیوس به جرم سرقت دستگیر میشوند. پس از آزادی موقت آنها از زندان، شخصیت وربال پیش دین کیتون میرود و از نقشهای برای دزدی جواهر بدون آن که کسی کشته شود میگوید، در ادامه داستان پای کاراکتر مرموزی به نام کایزر شوزه به فیلم باز میشود، در بخش دیگری از فیلم که در زمان حال رخ میدهد، وربال کینت که دستگیر شده روبروی افسر پلیسی به نام کوجان نشسته و بخش هایی از اتفاقات پیرامون گروه شان را بازگو میکند.
حالا در این مطلب تصمیم گرفته ایم به تعدادی حقیقت یا همان فکتهای مربوط به فیلم که ممکن است تا به حال نشنیده باشید، اشاره کنیم.
نام مظنونین همیشگی از کجا آمد
همانطور که در مقدمه اشاره شد، برایان سینگر مقاله ای را در مجله «اسپای» خواند که تیتر آن این بود: «مظنونین همیشگی». مظنونین همیشگی بخشی از دیالوگ معروف کلود رینس در «کازابلانکا» بود. سینگر با خود فکر کرد مظنونین همیشگی نام خوبی برای یک فیلم خواهد بود. (باید اشاره کنیم کسانی که فیلم کازابلانکا را با دوبله فارسی قدیمی مشهورش تماشا کرده اند، این عبارت را نشنیده اند چون در نسخه دوبله فارسی به جای این دیالوگ چنین گفته میشود، «برش دارین بذارینش توی ماشین!»)
کوین اسپیسی چطور به فیلم آمد
اولین فیلم بلند برایان سینگر با عنوان «دسترسی عمومی» در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه بزرگ هیات داوران جشنواره فیلم ساندنس شد. پس از این موفقیت، سینگر در یک مهمانی با کوین اسپیسی که به تازگی در فیلمهای «بزرگسالان راضی» آلن جی. پاکولا و «گلن گری گلن راس» اقتباس موفق از نمایشنامه دیوید ممت بازی کرده بود، آشنا شد، کوین اسپیسی به قدری تحت تاثیر فیلم «دسترسی عمومی» قرار گرفته بود که به سینگر گفت حاضر است در هر کاری که این کارگردان میسازد، بازی کند.
آل پاچینو چرا نیامد
گفته میشود به رابرت دنیرو و کریستوفر واکن پیشنهاد بازی در نقش افسر پلیس دیو کوجان داده شد اما آنها بلافاصله این نقش را رد کردند، به آل پاچینو هم این پیشنهاد داده شد تا نقش کوجان را بازی کند. با این حال، پاچینو که به تازگی در فیلم «مخصمه» در نقش یک افسر پلیس ظاهر شده بود تصمیم گرفت که این نقش را بازی نکند. ستاره «پدرخوانده» و «صورت زخمی» بعدها گفت که رد کردن نقش دیو کوجان یکی از بزرگترین حسرتهای دوران کاریاش بوده است.
خیلیها کایزر شوزه را اشتباه گرفتند
* هشدار برای آنهایی که فیلم را ندیده اند ممکن است این پاراگراف موجب لو رفتن قصه شود.
اگر فیلم را تماشا کرده باشید قطعا میدانید شخصیت اسرارآمیز و مرموز کار با نام کایزر شوزه چه کسی است با این حال در مراحل پس از تولید فیلم چند کار صورت گرفت تا خیلی از تماشاگرها به این باور برسند که احتمالا شخصیت کیتون با بازی گابریل بایرن کایزر شوزه است. گابریل بایرن نیز در مصاحبه ای گفته بود خودش فکر میکرده او کایزر شوزه است!
موفقیت تجاری و انتقادی
موفقیت اصلی «مظنونین همیشگی»به فروش فیلم برمیگردد جایی که فیلم توانست بیش از ۱۰ برابر بودجه ساخت خود بفروشد و یک رقم درخشان ثبت کند با این حال موفقیت انتقادی فیلم هم دست کمی از بخش اقتصادی آن نداشت. «مظنونین همیشگی» توانست در دو بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین فیلمنامه نامزد جایزه اسکار شود که هر دوی آنها را نیز تصاحب کرد و باید اشاره کرد دو جایزه اسکار برای یک فیلم مهیج جنایی اتفاق مرسومی نیست برای مثال در همان سال فیلم درخشان «مخصمه» بدون هیچ جایزه با اعتباری فصل جوایز سینمایی را به پایان رساند.
منتقد مشهوری که از فیلم بدش آمد
بسیاری از دوستداران سینما احتمالا بعد از تماشای اولین باره «مظنونین همیشگی» چنان شیفته قصه و روایت فیلم شده اند که بلافاصله دومین بار به تماشای آن نشسته اند تا بسیاری از کدهای فیلم را رمزگشایی کنند و از دل این رمزگشاییها به فیلمساز و فیلمنامه نویس آفرین بگویند، با اینحال جالب است بدانیم مشهورترین منتقد آن سالهای سینمای آمریکا یعنی راجر ایبرت اصلا فیلم را دوست نداشت، ایبرت به فیلم سینگر امتیاز نازل یک و نیم ستاره داد و نوشت: «تا آنجایی که فهم و درک من میرسد فیلم برایم بی اهمیت است.»
مظنونین بالیوودی
اگر فکر میکنید ایده و همینطور قصه جذاب مظنونین همیشگی برای بالیوود جذاب نبوده و آنها را به سنت همیشه به دنبال ساخت یک بازسازی از فیلم وادار نکرده است سخت در اشتباه هستید برخلاف فیلمهای کازابلانکا یا مثلا فارست گامپ، مظنونین همیشگی خیلی زود توجه اهالی بالیوود را به خود جلب کرد و یک دهه بعد از موفقیت آن در سال ۲۰۰۵، اقتباسی از این فیلم به زبان هندی ساخته شد. عنوان این فیلم «شکلات» بود و بازیگران مطرح هندی از جمله آنیل کاپور و عرفان خان در آن بازی کردند. با این حال، این بازسازی مورد توجه قرار نگرفت.
جمله کلیدی فیلم از چه کسی بود
شارل بودلر شاعر نامدار فرانسوی جمله ای دارد که در فیلم از سوی کاراکتر وربال نقل میشود و عملا مهم ترین دیالوگ فیلم است: «بزرگترین حیله شیطان این است که دنیا را متقاعد کرده که وجود ندارد.» این نقل قول بعد از موفقیت مظنونین همیشگی در فیلم «پایان روزها» محصول ۱۹۹۹ نیز توسط آرنولد شوارتزنگر به کار برده شد. نکته جالب اینکه دو بازیگر فیلم مظنونین همیشگی یعنی گابریل بایرن و کوین پولاک نیز در آن فیلم حضور دارند و فصل مشترک این دو فیلم هستند.
محمدامین شکاری