به بهانه موفقیت شهاب حسینی در سریال «پوست شیر» مروری داریم بر آثار موفق کارنامه او.
به گزارش فیلمنت نیوز، شهاب حسینی از جمله بازیگرانی است که مدام میخواهد از خودش جلو بزند و معمولا نقشهایی را انتخاب میکند که برای بازی در آنها با چالشی جدی و مهم روبهرو شود و اثر جدیدی از خودش به نمایش بگذارد. حسینی را این روزها در نقش پلیسی تنها و مغموم به نام «محب» در سریال «پوست شیر» میبینیم؛ پلیسی که به خاطر رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیرهای دخترش را از دست داده و هنوز نتوانسته است به زندگی معمولیاش بازگردد. محب از زندگی، خدا و شغلی که داشته، خشمی عمیق دارد و نمیتواند دنیا را بدون حضور دخترش تحمل کند اما هرطور شده میخواهد قاتل دختر نعیم را پیدا کند گرچه خود نعیم حاضر به همکاری با او نیست. محب با تصویر کلیشهای که همیشه از پلیس در ذهن داریم متفاوت است و حسینی به خوبی توانسته است این سرگشتگی و خشم و عصیان را در قالب شخصیت محب به نمایش بگذارد.
با اینکه بیشتر تمرکز داستان سریال «پوست شیر» روی عصیان و انتقام نعیم و صدرا، رفاقت و انسانیت رضا پروانه و بازی درجه یک ژیلا شاهی است اما شهاب حسینی هم یکی از ضلعهای قدرتمند این سریال به حساب میآید. به بهانه بازی قابل قبول او در این سریال مروری داریم بر آثار موفق کارنامهاش.
♦ شمعی در باد | پوران درخشنده | ۱۳۸۲
نام شخصیت: بابک
مختصات نقش: شهاب حسینی در این فیلم نقشی به نسبت فرعی دارد. او دوست فرزین (شخصیت محوری فیلم با بازی بهرام رادان) است و از آنجایی که فرزین به خاطر ازدواج مجدد مادرش از خانه فرار میکند به او پناه میدهد. معتاد است و حتی در پایان فیلم مشخص میشود که ایدز دارد. تمام مدت به همراه یک پزشک قلابی مواد تولید میکند و پای فرزین را به مهمانیهای مختلف باز میکند.
قدرت بازی: «شمعی در باد» حکم یک اثر مهم را در کارنامه شهاب حسینی دارد. کاملا مشخص است برای همین نقش فرعی زحمت زیادی کشیده و بالاخره هم توانسته است موفق شود. با وجود اینکه نقش یک معتاد حرفهای را دارد اما در ظاهرش چنین چیزی نشان نمیدهد. او در یک بنگاه معاملات ملکی کار میکند و ظاهرا بسیار هم موفق است اما رفته رفته اطلاعاتی دربارهاش به دست میآوریم که این موفقیت برایمان زیر سوال میرود. گاهی اوقات او را بسیار عصبی میبینیم و گاهی اوقات بیش از اندازه خوشحال. شهاب حسینی این فیلم را درحالی بازی کرد که کارنامه چندان درخشانی نداشت. او برای بازی در «شمعی درباد» نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
♦ مدار صفردرجه | حسن فتحی | ۱۳۸۴
نام شخصیت: حبیب
مختصات نقش: محور اصلی داستان شخصیتی به نام حبیب پارساست؛ دانشجویی که پدرش سالها پیش در کنسولگری ایران در فلسطین بوده و ابتدای سریال برای اعزام به خارج دچار مشکل میشود. نهایتا اعزام میشود و به سفارتخانه آلمان در فرانسه میرود. به علت حضور در سفارتخانه بخشی از وقایع را شاهد است و از طرف دیگر به واسطه سفر به فرانسه و آشنایی با چند دختر و پسر یهودی و آلمانی، به طور مستقیم وارد زنجیره اتفاقاتی میشود که با ورود نیروهای آلمان به فرانسه در زندگی آنها رخ میدهد. سارا استروک، دختر موردعلاقه حبیب، یک یهودی ساکن پاریس است. آن هم در شرایطی که بعد از نفوذ آلمانها، یهودیها مجبورند ستارهای روی سینه بزنند تا از سایر مردم شناخته شوند. حبیب تلاش میکند هرطور شده سارا و مادرش را به تهران بیاورد و پناه دهد اما این ماجرا برای خودش مشکل ایجاد میکند و …
قدرت بازی: شهاب حسینی در «مدار صفر درجه» هم از ابتدا تا انتها با تحول شخصیتی روبهرو است. ابتدای سریال او را به عنوان جوانی خام که فقط به تحصیل فکر میکند میشناسیم اما در طول زمان رفته رفته بعد از اینکه وقایع زیادی را از سر میگذراند به مرز پختگی میرسد.
♦ درباره الی| اصغر فرهادی| ۱۳۸۷
نام شخصیت: احمد
مختصات نقش : بازگشت احمد به ایران بعد از سالها باعث شکلگیری این جمع میشود. همه تصمیم میگیرند حالا که آمده برایش آستین بالا بزنند و برای همین هم سپیده از مربی مهدکودک بچههایش میخواهد تا همراهشان به شمال بیاید؛ مربیای به نام الی که اطلاعات دیگری از او در دست نیست و با گم شدن غیرعادیاش همه چیز به هم میریزد و وضعیت عجیبی رخ میدهد.
قدرت بازی: در «درباره الی» با مسئلهای به نام اندازه نقش مواجه نیستیم و نکته قابل توجه اینجاست که میتوانیم درباره بازی تک تک شخصیتها به عنوان یکی از مهمترین دلایل موفقیت فیلم نام ببریم. احمد مردی است که بعد از اتمام یک رابطه حالا تصمیم به ازدواج مجدد دارد و ابتدای فیلم از نوع بازیاش میفهمیم از الی خوشش آمده. با این حال این حس را بروز نمیدهد و سعی میکند اشتیاق فقط از نگاه و شاید در حد خیلی کمرنگ در لحن حرف زدنش مشخص شود. در ادامه وقتی وضعیت تغییر میکند و الی گم میشود، باز هم آشفتگیاش را به همان اندازه ظریف به نمایش میگذارد. رفتار اغراقشده از او نمیبینیم و انگار زندگی مداوم در آلمان از او فردی متعادل ساخته است. شهاب حسینی در جشنواره فجر سیوهشتم علاوه بر اینکه برای «سوپراستار» سیمرغ گرفت برای بازی در «درباره الی» هم تقدیر شد.
♦ سوپراستار | تهمینه میلانی | ۱۳۸۷
نام شخصیت: کوروش
مختصات نقش : کوروش زند یک بازیگر مطرح سینماست. بسیار خوشگذران و عیاش است و به خاطر شهرتش میتواند دست به هرکاری بزند. در میان روابط گستردهای که دارد، روزی با دختری نوجوان مواجه میشود که برخلاف سایر طرفدارانش رفتار میکند و میخواهد رفته رفته به او نزدیک شود. او ادعا میکند دخترش است و این مسئله به لحاظ روانی، زندگی کوروش را تحت تاثیر قرار میدهد. او در وهله اول به حرف دختر بهایی نمیدهد و او را از خودش میراند اما بعد از اینکه به مشکلات دیگری در زندگی دچار میشود حس میکند دختر تنها نقطه اتصال او با زندگی است و به همین دلیل تلاش میکند هرطور شده او را پیدا کند و برگرداند.
قدرت بازی: مواجهه با یک واقعیت و تبدیل شدن یک شبه از مردی عیاش و خوش گذران به به پدر یک دختر نوجوان اتفاق مهمی بود که شهاب حسینی باید برای «سوپراستار» با آن کنار میآمد. حسینی با آرامش مخصوص به خودش توانست از مرز میان این دو دوره مهم زندگی عبور کند. او در طول مسیر فیلم وضعیتهای سخت زیادی را از سر گذراند و به اوج فروپاشی رسید. همین هم قدرت بازیگری شهاب حسینی را بیش از پیش در این فیلم آشکار کرد. شهاب حسینی برای فیلم «سوپراستار» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
♦ پرسه در مه | بهرام توکلی | ۱۳۸۸
نام شخصیت: امین
مختصات نقش : داستان از زبان امین، شخصیت اصلی داستان روایت میشود آن هم درحالی که روی تخت بیمارستان است و به خاطر حادثهای در کما به سر میبرد. میخواهد با مرور خاطرات و گذشتهاش نکاتی مبهم را برای خودش حل کند و انگار گذشتهاش را تغییر دهد. امین آهنگساز و نوازنده پیانو است که برای نوشتن یک قطعه موسیقی که مهمترین هدف زندگیاش شده است خود را به آب و آتش میزند اما با شنیدن صدای ممتد یک سوت در سرش، سرگردان میشود و در بین راه کم آورده و به پوچی میرسد و زندگیاش به هم میریزد.
قدرت بازی: درک شخصیت امین و بازنمایی حالات روحی و روانی که با آن روبهروست و سیر تدریجی او به سمت فروپاشی از جمله مسائلی است که از عهده هر بازیگری برنمیآید. از این جهت است که بازی شهاب حسینی در نقش امین یکی از مهمترین چالشهایی است که او در مسیر بازیگریاش از سر گذرانده است. حسینی بعد از «پرسه در مه» در «حوض نقاشی» و «برادرم خسرو» هم چنین چالشی را تجربه کرد اما هنوز هم وقتی این فیلمها را مقایسه میکنیم به روشنی درمییابیم که به لحاظ نمایش اختلال روحی و روانی، کارش در «پرسه در مه» سختتر از دو اثر دیگر بوده است.
♦ جدایی نادر از سیمین | اصغر فرهادی | ۱۳۸۹
نام شخصیت: حجت
مختصات نقش : همسر حجت بدون اینکه او را در جریان بگذارد پرستاری از پدر آلزایمری نادر را به عهده میگیرد اما روزی که دست پدر را به تخت بسته و بیرون رفته نادر سر میرسد و از او شکایت میکند. حالا پای حجت به میان میآید. مردی از طبقه فرودست اما قابل احترام. اولین بار که او را در بانک و در مواجهه با نادر میبینیم چیزی جز احترام و ادب از او درک نمیکنیم اما وقتی متوجه میشود نادر همسرش را هل داده و جنین توی شکم همسرش مرده است، دیگر نمیتواند سکوت کند. او مقابل نادر میایستد و حاضر نمیشود به این راحتی از حقش بگذرد.
قدرت بازی: بدون شک یکی از بهترین بازیهای شهاب حسینی در فیلم «جدایی نادر از سیمین» رقم خورده است. او به خوبی در جایگاه یک مرد از طبقه خودش قرار میگیرد. رفتارش با توجه به موقعیتی که در آن قرار دارد کاملا منطقی است و حتی از موقعیت و جایگاهش در مقابل نادر دفاع میکند. حسینی بازی یک دست، باورپذیر و کاملا قابل درکی از خودش به نمایش میگذارد و با اینکه در مقابل نادر شخصیتی عصبیتر و تندخوتری به نظر میرسد اما در نهایت تصویر بدی در ذهنمان از او باقی نمیماند. در جشنواره سیونهم برای این نقش دیپلم افتخار گرفت. در جشن خانه سینما و انجمن منتقدان تندیس گرفت و جزو گروه بازیگران «جدایی» هم خرس نقرهای برلین نصیبش شد.
♦ شوق پرواز | یدالله صمدی | ۱۳۹۰
نام شخصیت: عباس بابایی
مختصات نقش : شهاب حسینی سال ۱۳۹۰ ایفاگر نقش خلبان شهیدعباس بابایی شد. فرمانده شهیدی که زندگی پرفراز و نشیبی داشته است؛ از تحصیل در ایران و رفتن به آمریکا برای ادامه تحصیل و بازگشت و جنگ. نکته قابل توجه اینجا بود که شهاب حسینی باید ابعاد مختلف این شخصیت را به نمایش میگذاشت تا تصویری یک جانبه از او ارائه نشود.
قدرت بازی: حسینی برای جان دادن به شخصیت مهمی چون شهید بابایی کاری بسیار سخت داشت که مهمترین بخش آن عبور از پوستهای به نام شهاب حسینی بوده. این بازیگر باید ابتدا همه ذهنیتهای پیشین از خود و کاراکترها را پس میزد و بعد به شمایل شهید بابایی جان میداد. شهاب حسینی به خوبی از عهده این کار برآمد و این نقش را طوری بازی کرد که حالا دیگر تصور حضور بازیگری دیگر در این نقش محال به نظر میرسد.
♦ شهرزاد | حسن فتحی | ۱۳۹۴
نام شخصیت: قباد
مختصات نقش : قباد شخصیتی بیریشه و بیهدف داشت. همیشه گوش به فرمان بزرگ آقا بود و از خودش اختیاری نداشت. بخش مهمی از زندگیاش را در قماربازی و شرطبندی میگذراند. رابطه عاطفی با همسرش نداشت، مدام عصبی بود، او را تحقیر میکرد و کتک میزد. درواقع تا پیش از مواجهه با شهرزاد، شخصیتی منفور بود. با ورود شهرزاد به زندگی قباد، شخصیتش تغییر کرد. از یک شخصیت منفور به یک فرد عاشق تبدیل شد که حاضر است برای برگرداندن محبوبش دست به هرکاری بزند. از اینجا به بعد قباد که شخصیتی لاابالی داشت ناگهان جای خودش را با فرهاد عاشقپیشه عوض کرد. تلاشی که قباد برای به دست آوردن شهرزاد کرد، هیچ وقت فرهاد برای او انجام نداد. از طرف دیگر قباد هم یکی از دارودسته بزرگ آقا بود. ابتدا شخصیتی منفعل و گوش به فرمان داشت. بخشی از شکنجهها و قتلهایی که بزرگ آقا دستورش را صادر میکرد به دست قباد انجام میشد.
قدرت بازی: شهاب حسینی با کاراکتر قباد مسیر حرکت دقیق یک مرد عیاش و خوشگذران به یک مرد عاشق و سپس مردی شکست خورده و عصیانگر را به درستی روایت کرد. درست است که در جایگاه بزرگ آقا نشست و دستور قتلهای زیادی را صادر کرد اما به خاطر تبحر در نمایش عاشقپیشگی، نهایتا به چهره محبوب سریال تبدیل شد.
♦ فروشنده | اصغر فرهادی | ۱۳۹۴
نام شخصیت: عماد
ویژگی شخصیت: عماد مردی فرهنگی از طبقه متوسط جامعه است؛ خوشبرخورد و خوشبین و دارای خلاقیت. عماد در مدرسه ادبیات تدریس میکند و رابطه خوبی با بچهها دارد. با اخلاق است و صبور و خوشبین به زندگی. زندگی عادی او با تجاوز یک ناشناس به حریمش بهم میخورد. مردی که درواقع مشتری مستاجر قبلی خانه بوده و به گمان اینکه هنوز خانه در اختیار همان زن است به حریمش تجاوز میکند. عماد با اینکه میپذیرد همه چیز کاملا اتفاقی بوده و همسرش هیچ دخالتی در این مسئله نداشته اما تحت تاثیر قرار میگیرد و هرکار میکند نمیتواند این مسئله را هضم کند. عماد از مردی مهربان و صمیمی در طول مدت زمانی کوتاه به فردی بدبین و خشن تبدیل میشود که دیگر نمیتواند منطقی رفتار کند.
قدرت بازی: شهاب حسینی استاد بازی در نقشهایی است که قرار است به تدریج تغییر کنند. این بار هم ابتدای فیلم تصویری از یک مرد فرهیخته و فرهنگی و شاد و سرزنده را میبینیم که سعی میکند مبادی آداب باشد و رفتاری در شان و منزلت خودش به نمایش بگذارد اما وقتی پای تجاوز به میان میآید، به فردی عصیانگر تبدیل میشود که از آنچه پیشتر بوده کاملا فاصله گرفته است. حسینی برای «فروشنده» جایزه نخل طلای بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به دست آورد. در جشن خانه سینما و جشن حافظ هم برنده جایزه شد.
♦ برادرم خسرو | احسان بیگلری | ۱۳۹۴
نام شخصیت: خسرو
مختصات نقش : خسرو جوانی مبتلا به بیماری دوقطبی است. او از کودکی تحت سلطه پدر و بعدها برادری سختگیر بزرگ شده و هیچ وقت نتوانسته است به آنچه در زندگی میخواسته برسد. حالا با اینکه در سنی است که باید مستقل زندگی بگذراند اما به خاطر بیماریاش مجبور است با خواهرش زندگی کند. خواهرش مجبور است به سفری برود و خسرو باید مدتی در خانه برادر سختگیرش زندگی کند. زندگی ناصر، برادر بزرگتر خسرو دارای نظم و ترتیب زیادی است و مدام ساعتهایش را با مطالعه و گوش دادن به موسیقی فاخر میگذراند و نمیتواند بینظمی را تحمل کند. خسرو اما با ورودش به خانه ناصر سبک دیگری از زندگی را به همراه میآورد؛ سبکی که با استقبال همسر و پسر ناصر روبهرو میشود اما او را به شدت میرنجاند.
قدرت بازی: نمایش حالات یک بیمار دوقطبی کار بسیار دشواری است. شهاب حسینی باید در قالب خسرو، میتوانست به خوبی از پس ایفای دو حالت متضاد افسردگی و شیدایی بربیاید. مواقعی بیش از حد هیجانزده به نظر برسد و مواقعی آرام در خودش فرو رود. نمایش دقیق این دو احساس، شیوه انتقال احساسات از طریق نگاه و همچنین ارتباط جذابی که با برادرزادهاش برقرار میکرد از جمله نکات مهم این نقش بود.
منبع: فیلمنیوز