هواپیمای «سران دولت» سقوط کرد
به گزارش فیلمنت نیوز، فیلم سینمایی «سران دولت» نوشته جاش آپِلبام، آندره نِمِک و هَریسون کوئِری و به کارگردانی ایلیا نایشولِر و با بازی جان سینا، ادریس اِلبا، پریانکا چوپرا، کارلا گوجینو، جَک کوآید، استیفِن روت، پَدی کونسیدین، محصول سال ۲۰۲۵ سینمای هالیوود است که از ۲ جولای ۲۰۲۵ در پلتفرم پرایم ویدئو عرضه شد و هم اکنون در پلتفرم فیلمنت در حال پخش است.
«سران دولت» دومین اثری است که در یک سال اخیر در سینمای هالیوود ساخته شده و مبحث سقوط هواپیمای رسمی رئیسجمهوری آمریکا موسوم به «هواپیمای شماره یک»، نجات رئیسجمهور از توطئه سوقصد به جان او و رو کردن دست توطئهگران را پیش میکشد. در سال ۲۰۲۴، فیلمی به نام «سقوط هواپیمای شماره یک» نوشته استیون پاول و به کارگردانی جِیمز بامفورد به نمایش در آمد و خط داستانی مشابهی را دنبال میکرد؛ تروریستها طی یک عملیات تروریستی، کنترل «هواپیمای شماره یک» را به دست میگیرند و قصد دارند تا از امضا شدن یک معامله انرژی سرنوشتساز جلوگیری کنند.
در خلاصه داستان «سران دولت» چنین آمده است: «نخستوزیر بریتانیا سَم کلارک و رئیسجمهور آمریکا ویلیام دِرینجر وقتی هر دو هدف یک دشمن خارجی قرار میگیرند، مجبور میشوند برای خنثی کردن این توطئه جهانی به یکدیگر تکیه کنند.»
ترور روسای جمهور در آمریکا قدمتی طولانی دارد و در تاریخ آمریکا، بارها، چنین اتفاقی رخ داده و فضای جامعه را ملتهب ساخته است که از جمله مهمترین آنها میتوان به ترور آبراهام لینکلن شانزدهمین رئیسجمهوری آمریکا در سال ۱۸۶۵، ترور جان. اِف. کِنِدی سی و پنجمین رئیسجمهوری آمریکا در سال ۱۹۶۳ و همچنین، ترور نافرجام دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ و رئیسجمهوری کنونی آمریکا اشاره کرد، از اینرو این وقایع خمیرمایه خوبی در اختیار سینماگران قرار میدهد تا بتوانند با الهام از این اتفاقات، یک اثر سینماییِ مهیج را به مخاطبان عرضه کنند.
به تازگی، خاندان سلطنتی قطر به دونالد ترامپ رئیسجمهوری کنونی آمریکا، یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار اهدا کرد و این بوئینگ قرار است تا زمان تحویل هواپیماهای ریاستجمهوری نسل جدید بوئینگ، «هواپیمای شماره یک» چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا نام بگیرد و سپس، با پایان دوره ترامپ، به کتابخانه عمومی وی انتقال یابد؛ تصمیمی که مقامات امنیتی درباره استفاده از هدیه خاندان سلطنتی قطر به عنوان «هواپیمای شماره یک» ابراز نگرانی کردند زیرا ممکن است با نفوذ خارجی به ساختار هواپیما، ابتدا، امنیت رئیسجمهور و در وهله بعد، امنیت ملی آمریکا به خطر بیفتد. همانطور که در سطور فوق مشاهده کردید، موضوع ترور روسای جمهور در آمریکا و امنیت «هواپیمای شماره یک» هنوز نُقلِ محافل آمریکاست بنابراین دور از انتظار نیست که هالیوودی ها به سراغ چنین موضوعی برای ساخت فیلم بروند.
جان سینا در نقش ویلیام دِرینجر، کاراکتری را بازی میکند که ستاره سینمای اکشن است و توانسته علاوه بر فتحِ گیشهها، رای رایدهندگان را به دست بیاورد و به کاخِ سفید راه یابد؛ کاراکتری که میتوان گفت ارجاع به شخصیت دونالد ترامپ رئیسجمهوری کنونی آمریکا دارد که سالها در صنایع سرگرمی گوناگون فعالیت داشته و به عنوان نخستین رئیسجمهوری توانسته به دفتر بیضی شکل راه پیدا کند که هیچ سابقه مدیریت اجرایی در دولت آمریکا نداشته است. پیش از این، آرنولد شوارتزنگر بازیگر مجموعه سینمایی «نابودگر» در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱، در مقام سی و هشتمین فرماندار ایالت کالیفرنیا فعالیت داشته و اینکه یک بازیگر بتواند به مقام اجرایی در دولت آمریکا برسد، اتفاقی بیسابقه نیست. ولادیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین نیز پیش از کسب مقام ریاستجمهوری، به حرفه بازیگری مشغول بوده است بنابراین نوک پیکان انتقادها به کاراکتر ویلیام دِرینجر و حرفه بازیگری او میتواند علاوه بر ترامپ، به سمت زلنسکی باشد زیرا حامیان روسیه در آمریکا، وی را مسبب حمله روسیه به اوکراین قلمداد میکنند.
در ابتدای روایت، نخستوزیر بریتانیا با نقشآفرینی ادریس آلبا، ویلیام دِرینجر را به علت نداشتن سابقه خدمت در ارتش و همچنین، نداشتن سابقه سیاسی مورد تمسخر قرار میدهد آنقدر که نشست خبری مشترک آنها به یک جدالِ لفظی بین آن دو تبدیل میشود و خبرنگاران، رسانهها را از وجود اختلاف بین آنها پُر میکنند و اینجاست که روسای دفتر آنها تصمیم میگیرند تا هر دو را در «هواپیمای شماره یک» در کنار هم بنشانند تا آبی بر آتشِ جنجال رسانهای به پا شده باشد؛ امری که منتج به سو قصد به آنها میشود.
در فیلم سینمایی «سقوط هواپیمای شماره یک» ساخته جِیمز بامفورد، سوقصد فقط به جان رئیسجمهوری آمریکا صورت میگیرد در صورتی که در اثر مورد اشاره، سوقصد به جان دو مقام بلندمرتبه در آمریکا و بریتانیاست و این فاحش ترین تفاوت بین دو فیلم نامبرده شده است. همین تفاوت فاحش باعث شده است تا «سران دولت» بتواند تعلیق افزونتری به نسبت به آن فیلم بیافریند چون پایِ امنیت ملی دو کشور و بعد، سرنوشت دو ملت به میان میآید و در ادامه، تا آستانه انحلال پیمان ناتو پیش میرود. اینجاست که «سران دولت» باید اختلافات را کنار بگذارند تا در کنار هم، دنیا را نجات دهند.
ویلیام دِرینجر رئیسجمهوری آمریکا و سَم کلارک نخستوزیر بریتانیا پس از سقوط هواپیمای حامل آنها در نخستین رویارویی با یک دشمن مشترک با چند اوباش بلاروسی مواجه میشوند و کِلارک با استفاده از آموزشهای نظامی خودش و دِرینجر با بهرهگیری از جثه ورزیدهاش از پس شان برمیآیند. از نکات جالب توجه مبارزه آنها با این اوباش این است با اینکه قصد دارند وارد نزاع نشوند و به آنان صدمه نزنند، با جا خالی دادن، گارد گرفتن و ضدحمله های ساده، پیروزی را به دست آورند. هنگامی که دِرینجر و کلارک به خانه امن در لهستان میرسند، با مارتی کومِر مامور CIA مستقر در ورشو روبرو میشوند و او در یک نبرد خلاقانه میتواند با استفاده از یک مانیتور قدیمی متصل به دوربینهای مداربسته خانه امن با سیمی چند متری و یک تفنگ، مزدورهای تاجر سلاحِ روسی ویکتور گرادوف را تار و مار کند و صحنههای جالبی را بیافریند. آنچه که بر جذابیتهای دو صحنه مورد اشاره میافزاید، موسیقی است که به طور کامل، با اتمسفر صحنهها عجین است. در کل، این صحنههای اکشن و شیوه کارگردانی آنها، از مهمترین نقاط قوت اثر به شمار میرود.
جان سینا، ادریس آلبا، پریانکا چوپرا، جَک کوآید، الکساندر کوزنتسکوف، کاترینا دوردن و پَدی کونسیدین در نقشهای محوله میدرخشند و استیفن روت در نقش آرتور هَموند بازی ضعیفی را از خودش ارائه میدهد به ویژه در صحنهای که قرار است بمیرد و کارلا گوجینو به علت پرداخت نامناسب شخصیت در فیلمنامه، فرصت عرض اندام نمییابد.
«سران دولت» به علت اینکه در فاصله زمانی اندکی نسبت به «سقوط هواپیمای شماره یک» عرضه شده است، به طور ناخودآگاه، بخش اعظمی از پیچش های داستانی کارکرد خودشان را از دست میدهند و با این وجود، گروه سازنده اثر میتوانند از این ورطه رختِ خویش را به سلامت بیرون کشند. سازندگان «سران دولت» با وجود تشابه های غیرقابل انکار با «سقوط هواپیمای شماره یک» در خط داستانی، میتوانند با ارائه خلاقیتهای بصری، افزودن چاشنی طنز و اندکی جنبههای رُمانتیک به اثر و حضور بازیگران چهره، گوی سبقت را از رقیب بربایند و تماشاگران را مقهور هنرنمایی خویش کنند.
در بخش پایانی، یادداشت اندرو لارِنس منتقد روزنامه گاردین را از نظر خواهیم گذراند که معتقد است: «این یک فیلمِ سرگرمکننده، تند و آتشین و سبکسرانه است که حال و هوای متناسب با تعطیلات تابستانی را دارد و از قابلیتهای فراوانی برای دنبالهدار شدن برخوردار است. اما اگر «سران دولت» دفعه بعد، پیش از عرضه در پلتفرمها، در سینماها اکران شود بهتر است چون ممکن است بتواند منجر به یک ائتلاف جهانی شود. کسانی که با من همرای هستند، اعلام حضور کنند.»
فرزاد جمشیددانایی