مصاحبه اخیر عادل فردوسیپور با مهدی طارمی حسابی بحثبرانگیز شده است. مهاجم تیم ملی کشورمان در این گفتگو مطالبی به زبان آورده که حسابی جنجال به پا کرده؛ مخصوصا از این جهت که او بار دیگر به شکل کاملا عریان علیه دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی موضع گرفته و چارت سازمانی رایج در فوتبال حرفهای را زیر سوال برده است. این مصاحبه غیر از خود طارمی، برخی واکنشهای منفی را متوجه عادل فردوسیپور هم کرده است. برخی او را متهم میکنند که عمدا موقعیت را فراهم کرده تا طارمی علیه کادرفنی موضع بگیرد و شاید هم راه برای بازگشت کارلوس کیروش، مربی محبوبش باز شود. برخی دیگر اما عقیده دارند فردوسیپور فقط به شکل حرفهای کارش را انجام داده است.
نگاه اول در مذمت عادل است. این دسته میگویند بهتر بود او در فاصله چهار ماه تا جامجهانی آتش به خرمن تیم ملی نمیانداخت یا دستکم فضای مصاحبه را اینقدر تند پیش نمیبرد. شاید فردوسیپور میتوانست چند جمله ملتهب طارمی را قبل از پخش بیرون بیاورد و هر چیزی شبیه این. اگر هیچکدام اینها را قبول نداشت، دستکم میتوانست یکی، دو جا به نفع مربی کروات حرف بزند و جو حاکم بر گفتگو را متعادل کند، اما عادل هیچکدام از این کارها را نکرد.
نگاه دوم اما در ستایش عادل است. این دسته میگویند مجری و گزارشگر قدیمی فوتبال ایران فقط کارش را به درستی انجام داده و او مسوول این نیست که میهمانش در چه شرایطی چه حرفی میزند. این گروه پا را فراتر از این گذاشته و حتی میگویند عادل دلسوزی هم داشته، چرا که حقایق تیم ملی را افشا کرده و شاید با تغییر کادرفنی شرایط بهتری برای این مجموعه به وجود بیاید.
جمعبندی: شما فکر میکنید کار عادل فردوسیپور درست بود یا غلط؟ آیا او فقط نقش حرفهایاش را بازی کرد یا خواست «کیروشیپور»بازی در بیاورد و دل به دل طارمی داد برای زدن سرمربی فعلی؟ قضاوت در چنین مواردی واقعا کار سختی است. مخصوصا وقتی در جایی مثل ایران کار میکنی، باید بندبازی و رعایت مرزهای ظریف را خوب بلد باشی. اتفاقا استاد این کار خود عادل است؛ مردی که بیست سال محبوبترین برنامه تلویزیون را اجرا کرد، اما یک کلمه در مورد حق پخش حرف نزند! شاید اگر او دلش میخواست، این بار هم میتوانست به مصلحت سکوت کند، اما دلش نخواست…