در شماره امروز «گوشههای کم پیدای سینمای ایران» در نشریه اینترنتی فیلمنتنیوز نگاهی اجمالی داریم به کارنامه سینمایی غلامحسین لطفی کارگردان و بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون ایران که چند سالی است از عرصه تصویر فاصله گرفته است.
به گزارش فیلمنتنیوز، یکی از فیلمهای مهم و توامان مهجور تاریخ سینمای ایران فیلم «سرخپوستها» نخستین ساخته غلامحسین لطفی است. فیلمی که به دلیل شرایط اجتماعی و سیاسی سال ۱۳۵۷ و همچنین نداشتن ستارههای پولساز آن دوران، آنگونه که شایسته و لیاقتش را داشت مورد توجه قرار نگرفت. غلامحسین لطفی در نخستین ساخته سینمایی اش نور به دلان تاریک دنیای سیاهی لشکرها و اهالی ارباب جمشید میاندازد و راوی شخصیتهای میشود که تمام زندگی خود را در راه بازیگری و رسیدن به مرتبه سوپر استاری گذاشتهاند. «سرخپوستها» با نگاهی تلخ و همدلی برانگیز قصه آدمهای ارباب جمشید و روابط بین آنها را بازگو میکند و در بیانی رئالیستی یکی از بهترین فیلمهای دهه پنجاه خورشیدی رقم میخورد.
حضور غلامحسین لطفی در پشت دوربین فیلم سینمایی «سرخپوستها» و بازی در نقشی به نسبت کوچک در سریال «دلیران تنگستان» ساخته مرحوم همایون شهنواز نوید یک سینماگر صاحب تفکر و دغدغهمند به سینمای ایران را میداد اما با وقوع انقلاب انگار مسیر حرفه ای لطفی هم دستخوش تغییراتی می شود سینماگری که اواخر دهه پنجاه از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده بود و فیلم مهمی مثل «سرخپوستها» را به عنوان اولین ساخته سینمایی اش کارگردانی کرده بود به ناگاه چه در حوزه کارگردانی و چه در حوزه بازیگری به سمت سینمای طنز و تا حدی عامه پسند سوق پیدا می کند. اگر چه در این ژانر نیز آثار مهمی چون «محله برو بیا» و «جیب برها به بهشت نمی روند» را دارد اما کارنامه کاری او در اوایل دهه شصت در حد انتظاری که از او داشتیم نبود.
در همان دهه و پس از سالها سینمای ایران متوجه حضور و وجود استعداد بازیگری و کارگردانی غلامحسین لطفی میشود و نقطه عطف کارنامه سینمایی و تلویزیونی او حد فاصل سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۷ با چند فیلم شاخص از جمله «سرب» ساخته مسعود کیمیایی، «پرده آخر» ساخته واروژ کریم مسیحی، «رسول پسر ابوالقاسم» ساخته داریوش فرهنگ، «بوی خوش زندگی» ساخته ابوالحسن داودی و «دیوانهوار» ساخته کامران قدکچیان در مقام بازیگر و ساخت دو فصل از مجموعه محبوب و پرطرفدار «آیینه» برای شبکه یک سیما در مقام کارگردان، حضوری مقتدرانه را برای او رقم میزند و برای چندمین بار ثابت میکند که غلامحسین لطفی یکی از با استعدادترین و با دانشترین سینماگران ایرانی است که هر زمان فرصت بروز استعدادش فراهم شده آن را به بهترین نحو به نمایش گذاشته است.
اما با آغاز دهه هشتاد کارنامه بازیگری و کارگردانی غلامحسین لطفی هم به مرور رو به افول می رود، شاید تنها شاه نقش کارنامه او را بتوان بازی در نقش باجناق بد ذات آقا ماشالله در سریال مناسبتی «خانه به دوش» ساخته رضا عطاران و کارگردان هوسران فیلم سینمایی «تسویه حساب» ساخته تهمینه میلانی دانست.
غلامحسین لطفی در دهه نود وضعیتی متفاوتتر پیدا میکند و تقریبا به انزوا میرود و سینما، تئاتر و تلویزیون ایران از نعمت وجودش بی بهره میماند. آخرین حضور جدی و تاثیر گذار او بر پرده سینماهای ایران ایفای نقشی کوچک اما مهم در فیلم سینمایی «خفگی» ساخته فریدون جیرانی است. او این روزها فیلم سینمایی «نارگیل» ساخته داود اطیابی را که فیلمی کودکانه است را بر پرده سینماهای ایران دارد.
در پایان امیدواریم آقای غلامحسین لطفی عزیز دوباره به عرصه هنرهای تصویری این سرزمین بازگردند و مخاطبان این هنر از نعمت وجود چنین سینماگر ارزنده ای بهرمند شود.