«غیبت موجه»؛ تمنای تعلق

- 7 دقیقه مطالعه

در فیلم‌نت نیوز بخوانید

نویسنده فیلمنامه «غیبت موجه» معتقدست این فیلم تلاشی‌ست برای مکث؛ برای بازبینی خود، نقش‌ها و مسئولیت‌هایی که شاید سال‌هاست از آنها غایب شده‌ایم.

به گزارش فیلم نت نیوز، منیژه صالح‌پناه نویسنده فیلم سینمایی «غیبت موجه» ساخته عباس رافعی که در سینما آنلاین فیلم نت اکران آنلاین شده است در یادداشتی به روند نوشته شدن این فیلمنامه پرداخت.

متن وی بدین شرح است: «غیبت موجه» از آن روایت‌هاست که نه ناگهانی که در سکوت و طی سال‌ها شکل گرفت؛ تکه‌تکه، بی‌صدا، از دل تجربه‌ها، شنیده‌ها و پرسش‌هایی که بی‌پاسخ ماندند.

جرقه‌ی نخست از تصویری ساده آغاز شد: ظهر یک روز عادی، مدرسه‌ای با درِ نیمه‌باز و حیاطی تهی. آمده بودم پسرم را ببرم اما ناگهان اندیشیدم: «اگر او این‌جا نباشد چه؟» همین پرسش، بذر داستان را در ذهنم کاشت، اما ایده مرکزی، پیش‌تر در ذهنم ریشه زده بود؛ زمانی‌که از زبان نوجوانی شنیدم در مدرسه‌شان رخدادهایی عجیب در جریان است؛ پشت دیوارهای نهاد آموزشی، ماجراهایی شخصی، پیچیده و گاه نگران‌کننده.

مینو، شخصیت محوری فیلم، نه صرفا یک زن که تبلور خواستنی عمیق و خطرناک است؛ تمنای تعلق. او مادر نیست اما می‌خواهد باشد. نه به معنای زیستی‌اش که در مفهومی عاطفی، نمادین و شاید حتی بیمارگونه. رابطه او با نوجوان داستان، در سطح ظاهر، نشانه‌هایی از مادری دارد اما رفته‌رفته روشن می‌شود که آن‌چه مینو می‌طلبد، نه مراقبت که مالکیت است؛ نه پرورش، که تأیید هویت خالی خویش.

و در همین مسیر است که او، ناخودآگاه، تبدیل به ابزاری برای افشین می‌شود؛ نوجوانی که با وجود سن کم، خوب آموخته چگونه در خلأ محبت، از تمنای دیگران برای پرکردن جای خالی، برای بقا و نیازهای خودش استفاده کند.

در دل فیلم، جمله‌ای هست که سال‌ها در ذهنم مانده بود: «کودکی که مادرش او را در آغوش نگیرد، روستا را می‌سوزاند تا گرم شود». این جمله درباره شخصیت افشین است؛ نوجوانی که سال‌هاست مادرش رهایش کرده و حالا با پدری خسته و بی‌حوصله زندگی می‌کند. او در بی‌مهری رشد کرده، با عطشی خاموش برای دیده‌شدن، برای محبت … و همین کمبود است که او را به سوی موقعیت‌هایی آسیب‌زا سوق می‌دهد.

یکی از ساختارهای مورد علاقه‌ام، تمرکز زمان و مکان است به همین دلیل، تمام روایت فیلم در یک هنرستان و در بازه‌ای محدود، از ظهر تا غروب، رخ می‌دهد. این انتخاب فرمی، در واقع ترجمان بصری همان حس فشردگی، اضطراب و فرصت‌روبه‌پایانی‌ست که شخصیت‌ها را احاطه کرده. مثل آفتابی که آرام‌آرام فرو می‌نشیند و چیزی را با خود به تاریکی می‌برد.

مدرسه در «غیبت موجه»، صرفا محل وقوع رخداد نیست؛ خودش یک کاراکتر زنده است. مدیری که با همه‌ی پاک‌دستی‌اش در امور مالی، در تلاش است تا بخشی از فضای مدرسه را به کلاس‌های کنکور اجاره بدهد؛ تلاشی ناامیدانه برای جبران کمبود منابع یا شاید ایجاد ظاهری از موفقیت. بابای مدرسه‌ای که ساختمان را ملک شخصی خود می‌داند و آن را شبانه به مهاجران اجاره می‌دهد. معاون‌هایی که به جای تمرکز بر نظم و آموزش، درگیر مهریه، حسرت‌ها، رویاهای تحقق‌نیافته و روزمرّگی‌های فرساینده‌اند؛ کسانی‌که پشت سیگارها و سکوت‌ها، فراموش کرده‌اند که زمانی الگو بوده‌اند.

در یکی از صحنه‌ها، یکی از شاگردان در تماس تلفنی با مدیر می‌گوید: «منو وارد این ماجرا نکنید، بابام کلی پول داده که بتونم برم کنکور تجربی بدم و به کم‌تر از دندون‌پزشکی هم راضی نیست!» این جمله، بیانی‌ست از واقعیت امروز آموزش؛ جایی‌که خانواده‌ها، از راه‌های پرهزینه، تلاش می‌کنند فرزندان‌شان را از مسیر فنی و هنر به شاخه‌ی تجربی منتقل کنند تا امکان شرکت در کنکور رشته‌های پرطرفدار را داشته باشند. برای من، این جمله دقیقا همان‌قدر واقعی و تلخ بود که باقی عناصر فیلم؛ چون از زبان یک نوجوان واقعی شنیده شد، نه از ذهن خیال‌پرداز یک فیلمنامه‌نویس.

و در میانه‌ی این آشوب، دیالوگی بر جا می‌ماند؛ جایی‌که مدیر به مینو می‌گوید: «کتاب مدیر مدرسه جلال آل‌احمد رو بخونید خانوم… اندر مصائب همین شغل نوشته!» ارجاعی درخشان به ادبیات اجتماعی ما و زخمی ناسور بر تن آموزش و پرورش. زخمی که هنوز هم، پس از دهه‌ها التیام نیافته. با همه تلاش‌ها و زحمات مجموعه آموزش و پرورش در سال‌های اخیر، مسیر ما تا آن مدرسه آرمانی، هنوز دور و پرسنگلاخ است.

فیلم‌نامه‌ی «غیبت موجه» در مسیر تولد خود، بارها دگرگون شد. آقای رافعی،کارگردان اثر، با دقت، درایت و صبوری، بارها پیشنهاد بازنویسی دادند و خود نیز با نگاهی عمیق، بازنویسی نهایی را برعهده گرفتند. بی‌تردید، انسجام، ریتم دراماتیک و پرداخت سینمایی فیلم‌نامه، وام‌دار حضور خلاقانه ایشان در نگارش آن است.

برای من، نوشتن این اثر، بازکردن دری بود به مدرسه‌ای استعاری؛ جایی‌که آدم‌ها ـ چه مسئول، چه والد، چه دانش‌آموز ـ هر یک، به نوعی غایبند؛ غیبتی که شاید در ظاهر، موجه باشد اما در باطن، پژواکی‌ست از بحران معنا، بحران توجه، بحران دوست‌داشته‌شدن.

«غیبت موجه»، تلاشی‌ست برای مکث؛ برای بازبینی خود، نقش‌ها و مسئولیت‌هایی که شاید سال‌هاست از آنها غایب شده‌ایم.»

غیبت موجه را در فیلم نت تماشا کنید

برچسب‌ها: سینما آنلاین،غیبت موجه
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

نت مگ