گیلرمو دل تورو کارگردان:

«فرانکنشتاین» سمبلی از روح سرکش انسان است/ فیلمم ترسناک نیست!

- 20 دقیقه مطالعه
گیلرمو دل تورو کارگردان مکزیکی پیش از اولین نمایش «فرانکنشتاین» درباره انتظاری ۳۰ ساله برای ساخت این فیلم، انتخاب اسکار آیزاک و جیکوب الوردی به عنوان بازیگر، طراحی ظاهر هیولا، هوش مصنوعی و موضوعات دیگر صحبت کرده است.

به گزارش فیلم نت نیوز، «فرانکنشتاین» (Frankenstein) گیلرمو دل تورو تمام عناصری را که رمان گوتیک سال ۱۸۱۸مری شلی را بسیار دلهره‌آور می‌سازند، در خود جای داده است: یک هیولای عظیم‌الجثه که بدنش از اجساد مردگان ساخته شده است، یک مخترع وسواسی که راهی برای خلق زندگی از دل مرگ پیدا می‌کند و سپس عواقب خشونت‌بار جاه‌طلبی‌اش را تجربه می‌کند، سردابه‌های وهم‌انگیز، یک آزمایشگاه کوهستانی که مستقیم از یک فیلم هَمِر بیرون آمده و چندین سطل خون در صحنه‌هایی که ویکتور فرانکنشتاین بزرگ‌ترین خلق خود را سر هم می‌کند.

فیلم «فرانکنشتاین» به همان اندازه که یک فیلم هیولایی است، یک درام خانوادگی نیز محسوب می‌شود. این فیلم نشان می‌دهد که چگونه ویکتور فرانکنشتاین (اسکار آیزاک) توسط پدر مستبدش (چارلز دنس) به یک دانشمند بی‌پروا تبدیل شد، اما دل تورو «فرانکنشتاین» را که همین مهرماه در جشنواره فیلم ونیز به نمایش در آمد، یک فیلم ترسناک نمی‌داند.

هَمِر فیلم پروداکشنز (Hammer Film Productions) یک استودیوی فیلمسازی معروف بریتانیایی است که به طور ویژه برای ساخت سری فیلم‌های ترسناک گوتیک بین دهه‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ شهرت یافت. نتفلیکس پشتیبان مالی این حماسه ۱۲۰ میلیون دلاری است و آن را در ۱۷ اکتبر (۲۵ مهر ۱۴۰۴) به مدت سه هفته در سینماها اکران می‌کند و سپس در ۷ نوامبر (۱۴ آبان) در پلتفرم استریم خود به نمایش درمی‌آورد. این روزها که اکثر فیلم‌های ژانری با بودجه کم ساخته می‌شوند، نتفلیکس امیدوار است که «فرانکنشتاین» دل تورو هم مورد توجه مشترکان قرار گیرد و هم رای‌دهندگان اسکار.

بلا باجاریا، مدیر ارشد محتوای نتفلیکس می‌گوید: «گیلرمو از کودکی به ساخت این فیلم فکر می‌کرد و این همان چیزی است که باعث شد او در وهله اول بخواهد فیلمساز شود. او می‌خواهد کشف کند که هیولا بودن و انسان بودن به چه معناست».

دل تورو پیش از اولین نمایش «فرانکنشتاین» در جشنواره ونیز امسال، با ورایتی درباره انتخاب آیزاک و الوردی، طراحی ظاهر هیولا و سرانجام به تصویر کشیدن پروژه مورد علاقه‌اش صحبت کرده است.

* واقعا ساخت «فرانکنشتاین» چند دهه طول کشیده است؟

– بله. ۳۰ سال طول کشید. «فرانکنشتاین» فیلمی است که قبل از اینکه حتی دوربین داشته باشم، می‌خواستم بسازمش. دی‌ان‌ای «فرانکنشتاین» در بقیه فیلم‌هایم یعنی «کرونوس» (Chronos)، «بلید دو» (Blade Two) و «پسر جهنمی» (Hellboy) وجود دارد. حتی داشتیم این فیلم را در کمپانی یونیورسال می‌ساختیم که خب آنها کنار کشیدند. برای این فیلم به همه استودیوها سر زدم. ساخت «فرانکنشتاین» هدف نهایی من بود مثل صعود به قله اورست برای کوهنوردان.

گیلرمو دل تورو در حال دریافت جایزه شیر طلایی ونیز برای فیلم «شکل آب»

* چه چیزی در این داستان شما را تا این حد مسحور کرد؟

– وقتی فیلم «فرانکنشتاین» (۱۹۳۱) ساخته جیمز ویل را در کودکی دیدم، تمام روحم را در وجود آن موجود پیدا کردم. به خودم گفتم: «این منم». برایم مثل یک مکاشفه مذهبی و روحانی بود. در کودکی کاتولیک سفت‌وسختی بودم و فکر می‌کردم دارم یک قدیس یا یک شخصیت اسطوره‌ای را می‌بینم که نماینده من است. حتی در آن سن پایین، احساس می‌کردم دیدن این موجود و معصومیتش برایم بسیار آرامش‌بخش است. فرانکشتاین بین مردم غریبه بود، در این دنیا جای نمی‌گرفت، در جای نامناسبی بود؛ درست همان حسی که من در کودکی تجربه می‌کردم.

تصویری از فیلم «فرانکنشتاین» با بازی بوریس کارلف ساخته جیمز ویل به سال ۱۹۳۱

* جالب است که این فیلم را «آرامش‌بخش» می‌دانید. از کاراکتر اصلی‌اش نمی‌ترسیدید؟

– نه، به هیچ‌وجه. داستان این فیلم هم شبیه «پینوکیو» (Pinocchio) است. درباره موجودی که توسط پدرش خلق شده و وارد دنیا می‌شود طوری که انگار به عمیق‌ترین قسمت استخر پرتاب می‌شود. تلاش می‌کند شنا کردن را با دست‌وپازدن بیاموزد. «فرانکنشتاین» آوای تجربه انسانی است. داستان یک پدر و پسر است. بخش زیادی از زندگینامه شخصی من در دی‌ان‌ای رمان و دی‌ان‌ای این فیلم‌ وجود دارد.

* زندگینامه شما از چه نظر با داستان فرانکنشتاین پیوند خورده است؟

– از هر نظر که فکر کنی. ارتباط من با این داستان مربوط به آسیب‌های زندگی است. من از این کاراکتر یاد گرفتم که اگر یک آسیب در خانواده‌تان نسل‌به‌نسل منتقل شده باشد، همیشه فرصت التیام آن را دارید. می‌توانید گوش دهید و بیاموزید. «فرانکنشتاین» روایت شنیدن و بخشیدن است؛ اینکه زیبایی تنها در چیزهایی وجود ندارد که مردم فکر می‌کنند، بلکه در نهاد وجودی نهفته است. مثلا در دنیای حشرات، موجوداتی زیبا وجود دارند که می‌توانند همزمان وحشی و کشنده هم باشند. این داستان هم همین‌طور است.

* جایی خواندم که شما می‌خواستید این فیلم را به صورت یک مینی‌سریال بسازید. درست است؟

– نه، به عنوان مینی‌سریال بهش فکر نکردم، اما می‌خواستم دو تا فیلم بسازم. اول می‌خواستم یک فیلم یکسان را از دو زاویه دید بسازم و آنچه را که مخاطب در فیلم اول دیده، با فیلم دوم نقض کنم، ما بعد احساس کردم خیلی بهتر است فیلمی داشته باشیم که در نیمه و کمی پس از خلق موجود، یک لحظه محوری داشته باشد که زاویه دید در آن تغییر کند.

تیزر فیلم «فرانکنشتاین» ساخته گیلرمو دل‌تورو

* چرا اسکار آیزاک را برای نقش ویکتور فرانکنشتاین در نظر گرفتید؟

– می‌خواستم فیلم حس‌وحال گذشته را نداشته باشد، بلکه بسیار مدرن و پر جنب‌وجوش باشد و با چالش‌های امروزی زنده بماند. از نظر بصری، یک دوران ویکتوریایی می‌خواستم که پر از رنگ و گِل و بخار و کثیفی و علم پیشرفته باشد. نمی‌خواستم یک دانشمند دیوانه داشته باشم. می‌خواستم یک نوع راک استار نابغه را بسازم. تمام آن اعتمادبه‌نفس و قدرت اغواگری که ویکتور در ذهن من داشت، در میمیک و کاراکتر اسکار ایزاک دیده می‌شود. مثل یک قهرمان بایرونی (Byronic Hero) است و همه ویژگی‌هایش را دارد: عصیانگر، شوریده و تنها و مرموز و البته جذاب. این کار را با لباس‌هایش هم انجام دادیم و تیپش را بر اساس لباس‌های لندن حدود دهه‌های شصت و هفتاد میلادی طراحی کردیم: کلاه‌های لبه‌پهن زیاد، شلوارهای دمپا گشاد، کفش‌های پاشنه‌دار…

اسکار ایزاک در نقش ویکتور فرانکشتاین

اسکار انسان فوق‌العاده‌ایست. می‌تواند اغواگر باشد. یک حالت گربه‌طوری دارد‌ که آدم را مجذوب می‌کند و همین ویژگی باعث می‌شود جذب حامی مالی برای آزمایش‌هایش برای مخاطب باورپذیر باشد.

* ابتدا قرار بود اندرو گارفیلد نقش این موجود را بازی کند. پس از انصراف او، چه چیزی باعث شد به جیکوب الوردی فکر کنید؟

– فیلم «سالتبرن» (Saltburn) را دیدم و معصومیت و رک‌بودن او را دوست داشتم. او نقش قربانی یک شخصیت شبیه تام ریپلی (کاراکتر اصلی سریال ریپلی با بازی اندرو اسکات) را بازی می‌کند و به نظرم رسید که آن نقش را با طیف گسترده‌ای از احساسات ایفا کرده است. شخصیت او همچنین قادر بود طبقه بالا و بی‌رحم باشد. چشمان جیکوب پر از انسانیت است. من او را برای چشمانش انتخاب کردم.

جیکوب آلوردی در نقش هیولا

* چطور در مورد ظاهر موجود تصمیم گرفتید؟

– از زمانی که در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد میلادی، طراحی موجود را شروع کردم، می‌دانستم که زخم‌ متقارن و بخیه‌ یا گیره‌های فلزی نمی‌خواهم. چیزی که به نظرم بسیار جالب آمد این بود که او را شبیه یک پازل جورچین بسازم. از این‌هایی که تکه‌ها را کنار هم می‌چینی تا تصویر کامل شود. می‌خواستم مثل یک موجود تازه‌متولد شده زیبا به نظر برسد، چون در بسیاری از مواقع، فرانکنشتاین وارد کادر می‌شود و شبیه قربانی یک تصادف است. ویکتور هم جراح است و هم هنرمند، بنابراین برش‌ها باید از نظر زیبایی‌شناختی منطقی باشند. همیشه این کاراکتر را ساخته‌شده از مرمر سفید تصور می‌کردم. یک چیز را هیچ‌وقت در مورد نسخه‌های دیگر درک نمی‌کردم؛ اینکه چرا ویکتور از قطعات زیادی از بدن‌های مختلف استفاده می‌کند؟ چرا مثلا یک‌نفر که دچار حمله قلبی شده را احیا نمی‌کند؟ بعد خودم به این فکر کردم که اگر تکه‌های اندام را از یک میدان نبرد پیدا کند، چی؟ باید راهی برای کنار هم قرار دادن اجساد به شکلی هماهنگ پیدا کند.

* شما این فیلم را در دکورهای عظیم و با استفاده از جلوه‌های اجرایی به جای جلوه‌های ویژه کامپیوتری (CGI) فیلمبرداری کردید. چرا چنین تصمیمی گرفتید؟

– برایم بسیار مهم است که صنعت دستی فیلم زنده بماند. من دکور واقعی می‌خواهم. دیجیتال نمی‌خواهم. هوش مصنوعی نمی‌خواهم. شبیه‌سازی نمی‌خواهم. صنایع دستی سنتی می‌خواهم. می‌خواهم عوامل دکور را بسازند، چکش بزنند، گچ‌کاری کنند. خودم می‌روم و وسایل صحنه را رنگ‌آمیزی می‌کنم. بر ساخت دکورها نظارت می‌کنم. وقتی همه‌چیز را با دست می‌سازید، یک زیبایی اپرایی ایجاد می‌شود. انگار که صدها نفر دارند به صورت هماهنگ کاری را انجام می‌دهند و این باعث می‌شود شکوه و عظمت به کار تزریق شود.

* ساخت این فیلم چقدر هزینه داشت و فیلمبرداری چقدر طول کشید؟

– حدود ۱۲۰ روز طول کشید و حدود ۱۲۰ میلیون دلار هزینه داشت. بودجه‌ام هرچقدر باشد، همیشه طوری فیلم را می‌سازم که به نظر برسد دو برابر هزینه داشته است. «شکل آب» (The Shape of Water) را با ۱۹ میلیون دلار ساختم و می‌خواستم شبیه یک فیلم ۵۰ میلیون دلاری باشد. «حاشیه اقیانوس آرام» (Pacific Rim) که ۱۹۰ میلیون دلار هزینه داشت، می‌خواستم شبیه یک فیلم ۴۰۰ میلیون دلاری به نظر برسد. فکر می‌کنم این وظیفه مالی من به عنوان تهیه‌کننده و وظیفه هنری من به عنوان کارگردان است که جاه‌طلبی‌هایم همیشه از بودجه پیشی بگیرند.

* می‌خواستم در مورد صحنه تولد هیولا از شما بپرسم. به نظرم یک لحظه فرهنگی و سینمایی نمادین است. چطور کار را در آوردید؟

– تقریبا در هیچ‌کدام از فیلم‌های قبلی «فرانکنشتاین»، هیچ‌ کارگردانی لحظه خلق هیولا را نشان نمی‌دهد. همه رعد و برق را نشان می‌دهند و بعد هیولای سرهم‌شده نمایان می‌شود. با توجه به نگاهم به این کاراکتر، فکر می‌کنم فیلمبرداری کنسرت یک راک استار برای مخاطب از زندگینامه‌اش مهم‌تر است بنابراین به‌جای نمایش وحشتناک سرهم شدن اجساد، آن را به یک نمایش باشکوه والس تبدیل کردم: یک کنسرت شاد، مفرح و تا حدی دیوانه‌وار. او در آزمایشگاه می‌دود، بدن را سر هم می‌کند، این قسمت را می‌گیرد و اینجا یا آنجا قرار می‌دهد…

* فضای آزمایشگاه را چطور انتخاب کردید؟

– برج‌های آب در آن زمان سازه‌های نوستالژیک و وهم‌برانگیزی بودند. برای همین هم آزمایشگاه را در یکی از این برج‌ها قرار دادم. یکی از رازهای طراحی صحنه این است که باید دائم تغییر کند. باید هربار که بیننده به آن نگاه می‌کند، متفاوت به نظر برسد. نباید مثل نمای برش‌خورده‌ای از یک آپارتمان خسته‌کننده باشد. برای انجام این کار، باید به عناصر نور و طراحی صحنه فکر می‌کردم و به این نتیجه رسیدم که یک پنجره بزرگ قرار است نور خنک صبح را به فضای درونی بدهد و سپس در اواخر روز اتاق را در غروب آفتاب غرق کند. باید به چهار ستون برای تامین نور محیط فکر می‌کردم. این ستون‌ها سبز و مسی به نظر می‌رسند، اما با نورپردازی به چهار خط قرمز روشن تبدیل ‌می‌شوند. از این جزییات در طراحی صحنه زیاد داشتیم.

* گفتید در کودکی با این هیولا ارتباط برقرار کردید، اما وقتی فیلم را تماشا کردم، در خیلی از صحنه‌ها ویکتور در حال طراحی موجود دیده می‌شود. این موضوع مرا به یاد شما انداخت و اینکه چگونه هیولاهای فیلم‌هایتان را طراحی می‌کنید. بخشی از خودتان را در ویکتور نیز دیدید؟

– بسیار زیاد. برای من، ویکتور مثل یک کارگردان فیلم است و هارلندر (حامی مالی ویکتور که کریستوف والتز نقشش را بازی می‌کند) مثل استودیوی فیلمسازی است. من عاشق شخصیت‌های فیلم‌هایم نیستم، بلکه بیشتر سعی می‌کنم همه آن‌ها را درک کنم. هیچ کس کامل نیست. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که خطا‌پذیری تقریبا یک گناه است، اما به نظرم اشکالی ندارد ویکتور و موجود مرتکب اشتباه های بزرگ شوند. اگر کارم را درست انجام داده باشم، مخاطب در پایان فیلم درک می‌کند که چرا این دو مرتکب این خطاها شدند.

«فرانکنشتاین» را پس از انتشار در فیلمنت ببینید

* آیا به نظر شما بین خلق هیولا و هوش مصنوعی شباهتی وجود دارد؟ از این منظر که هر دو در نهایت ممکن است غیرقابل‌کنترل شوند.

– به نظر من نه. گفتمان معمول فرانکنشتاین مربوط به علمی است که از کنترل خارج شده است، اما از دیدگاه من، این کاراکتر سمبلی از روح سرکش انسان است. ماجرایی که رخ می‌دهد هشداری در مورد علم نیست. داستان فرانکشتاین، در مورد بخشش، درک و اهمیت گوش دادن به یکدیگر است.

* از آنجایی که نتفلیکس این فیلم را می‌سازد، اغلب بیننده‌ها آن را به جای پرده بزرگ سینما، در صفحه تلویزیون خواهند دید. در حالی که شما عملا روی بوم بزرگی نقاشی کشیده.‌اید. این موضوع شما را آزار نمی‌دهد؟

– خب، ما بزرگ‌ترین اکران سینمایی را که نتفلیکس به فیلم‌هایش می‌دهد، خواهیم داشت. تعداد دقیقش را نمی‌دانم، اما سه هفته انحصاری است و بعد بسته به استقبال عمومی می‌تواند بیشتر در سینماها بماند. هم‌زمان البته در تلویزیون نمایش و سی‌دی آن را هم منتشر خواهد کرد، دقیقا به همان شیوه که «پینوکیو» (Pinocchio) به نمایش در آمد. تجربه سینمایی بسیار مهم است. من تماشای فیلم روی پرده را ترجیح می‌دهم، اما اینطوری هم نیست که اگر قرار باشد فیلم فقط روی تلویزیون پخش شود، آن را نسازم. یک فیلمساز همیشه می‌خواهد داستانش را تعریف کنید.

* بخش زیادی از عمر حرفه‌ای شما صرف آوردن این داستان به پرده سینما شده است. در آستانه نمایش آن چه حسی دارید؟ نگران شکست فیلم نیستید؟

– احساس رهایی دارم. فکر می‌کنم فیلم خودش بسیار گویاست. اینکه مردم موضع فیلم در مورد جهان فعلی را بپذیرند یا نه، نمی‌دانم. یک بار یک خبرنگار از آلفرد هیچکاک پرسید: «آیا نگران آیندگان هستید؟» و هیچکاک گفت: «آینده، الان چه کاری برای من انجام داده است؟» من فیلمم را ساخته‌ام و حرفم را زده‌ام و الان هم در مورد آینده همین حس را دارم. آینده، در این لحظه به چه کار من می‌آید؟

‌ترجمه و تنظیم: جهانگیر شاه‌ولد

بیشتر بخوانید

فرانکشتاین به سینماها می‌آید

تصاویر جدید «فرانکنشتاین» گیرمو دل تورو

پوستر جدید «فرانکشتاین» منتشر شد

 

 

برچسب‌ها: فرانکشتاین،گیلرمو دل تورو
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها