فیلم‌های موزیکال برتر: از آواز در باران تا لا لا لند

- 9 دقیقه مطالعه
سینمای موزیکال، ژانری غنی و متنوع است که با تلفیق موسیقی، رقص و روایت داستانی، تجربه‌ای منحصر به فرد را برای مخاطبان خود رقم می‌زند.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، هالیوود در سال‌های اخیر ایمان خود را به جذابیت فیلم‌های موزیکال برای مخاطبان از دست داده است اما این ژانر که قدمتی به اندازه تاریخ سینما دارد، همواره یکی از ارکان اصلی هالیوود بوده است. اولین فیلم ناطق سینما، در اصل یک موزیکال بود. با این حال، از زمان فیلم «خواننده جاز» در سال ۱۹۲۷، ژانر موزیکال مسیر طولانی پیموده است. بسیاری از بهترین فیلم‌های دوران طلایی هالیوود موزیکال هستند. بهترین فیلم‌های موزیکال، آهنگ‌ها و صحنه‌های رقص ماندگاری را ارائه می‌کنند که می‌توانند از خود سینما فراتر روند. بهترین موزیکال‌های تمام دوران، مانند بهترین بازیگران تئاتر موزیکال، در سه زمینه خودنمایی می‌کنند: رقص، آواز و بازیگری. این فیلم‌ها با دارا بودن این سه عنصر، به آثار کلاسیک واقعی تبدیل شده‌اند.

بیایید با هم برترین فیلم‌های موزیکال تاریخ را مرور کنیم.

۱. آواز در باران (Singin’ in the Rain – ۱۹۵۲)

«آواز در باران» بدون شک یکی از مشهورترین آثار ژانر موزیکال به حساب می‌آید. صحنه رقص مشهور این فیلم با همین عنوان، که بعدها به طرز ماهرانه‌ای در فیلم «پرتقال کوکی» مورد استفاده قرار گرفت، از جمله المان‌های فراموش‌نشدنی این اثر به شمار می‌رود. منتقدان بسیاری این فیلم را به عنوان برترین کمدی موزیکال قرن بیستم قلمداد می‌کنند. «آواز در باران» در عین حال، با ظرافتی مثال‌زدنی، به چالش‌ها و مشکلات فنی متعددی که استودیوهای هالیوود در دوران گذار از سینمای صامت به ناطق با آن روبرو بودند می‌پردازد و لحظات سرگرم‌کننده و مفرحی را برای تماشاگر رقم می‌زند.

ژان کلود کلی و استنلی دونن، سکان‌داران این اثر، از گنجینه‌ای از آهنگ‌های ساخته شده توسط آرتور فرید، تهیه‌کننده فیلم، بهره بردند. آهنگ اصلی فیلم پیش از این در «نمایش هالیوود ۱۹۲۹» به کار رفته بود و دیگر قطعات نیز در فیلم‌های متعددی از جمله «بی‌تجربه‌ها» به روی پرده رفته بودند. فیلمنامه این اثر توسط زوج هنرمند و نامدار، بتی کامدن و آدولف گرین، نگاشته شده بود که با خلق ترانه ماندگار (Moses supposes)، جان تازه‌ای به فیلم بخشیدند. در این ترانه، ستارگان سینمای صامت و دوستان صمیمی، کلی و دونالد اوکانر، معلم فن بیان خشک و جدی خود را به روشی طنزآمیز و غیرمنتظره به چالش می‌کشند.

«آواز در باران» از جذابیت، پویایی و ظاهری بی‌عیب و نقص برخوردار است که مرهون هنرنمایی گروه اصلی آن شامل کلی، اوکانر و دبی رینولدز، معشوقه با طراوت و سرزنده کلی، است. رینولدز با ظرافت، صدای خواننده اصلی فیلم، ژان هاگن «که صدایی شبیه به پارس سگ دارد» را دوبله می‌کند. هاگن با وجود صدای نامناسب خود، در هر صحنه‌ای که حضور دارد، به شدت می‌درخشد و لحظات به‌یادماندنی را خلق می‌کند. جمله کلیدی او که با لحنی طعنه‌آمیز ادا می‌شود، به خوبی گویای شخصیت اوست: «من بیشتر از کلین کولیج پول دارم… همه شون باهم!». «آواز در باران» تصویری کامل و بی‌نقص از خوشبختی را در قالب یک فیلم موزیکال به تصویر می‌کشد و تماشاگر را با رنگ‌های درخشان تکنیکالر مسحور خود می‌کند.

فیلم سریال سینما اخبار

۲. داستان وست‌ساید (West Side Story – ۱۹۶۱)

فیلم «داستان وست ساید» در محله‌ای از نیویورک فیلمبرداری شده که دیگر اثری از آن باقی نمانده و حول تنش‌های نژادی می‌چرخد که با ظهور جنبش حقوق مدنی در چند سال بعد رنگ و بوی کهنگی به خود گرفته؛ بنابراین به نظر می‌رسد که باید اثری نوستالژیک و قدیمی تلقی شود. این فیلم از مخاطب می‌خواهد باور کند که اعضای گروه‌های خیابانی قادر به رقص باله هستند، یک راه‌پله فرار می‌تواند میزبان یک قرار عاشقانه زیر نور ماه باشد و ناتالی وود با کمی برنزه شدن شبیه به یک پورتوریکویی به نظر می‌رسد. «داستان وست ساید» سرشار از ایده‌های عاشقانه است و در حالی که از پایان خونین و مشهور اثر شکسپیر دوری می‌کند، به بازگویی داستان رومئو و ژولیت می‌پردازد.

با وجود این، «داستان وست ساید» همچنان از هر یک از موزیکال‌های برنده اسکار دهه ۶۰ و یا حتی می‌توان گفت اکثر موزیکال‌های ساخته شده پس از آن، مدرن‌تر به نظر می‌رسد. فیلم‌های موزیکال از آهنگ‌های‌شان برای بیان احساسات عمیق استفاده می‌کند، اما تعداد کمی از آن‌ها به اندازه «داستان وست ساید» جاه‌طلبانه عمل می‌کنند. این اثر با ترکیب شور و هیجان جوانی، نبرد قلمروها و عشق نوپا را به حماسه تبدیل می‌کند.

موسیقی این فیلم که توسط لئونارد برنستاین آهنگسازی شده، عمدتاً عین نسخه برادوی باقی مانده و طیف وسیعی از سبک‌ها را شامل می‌شود؛ از بازی‌های کلامی هوشمندانه «آمریکا» همراه با رقص‌های خیره‌کننده جروم رابینز تا آهنگ ساده‌تری مانند «چیزی در راه است».

به سختی می‌توان باور کرد که فیلمی با چنین تولید پرماجرایی که نیمی از بازیگرانش حتی آواز نمی‌خوانند، تا این حد اصیل ساخته شده، اما «داستان وست ساید» همچنان قدرتمند و تاثیرگذار باقی مانده است. این اثر، مانند نقاشی‌های مارک روتکو یا صندلی‌های ایِمز، نمونه‌ای از مدرنیسم اواسط قرن است که هرگز از مد نمی‌افتد.

فیلم سریال سینما اخبار

۳. بانوی زیبای من (My Fair Lady – ۱۹۶۴)

فیلم «بانوی زیبای من» به کارگردانی جرج کیوکر، اقتباسی از نمایشنامه مشهور جرج برنارد شاو با عنوان «پیگمالیون» است که در سال ۱۹۶۴ به روی پرده سینماها رفت. عنوان فیلم، از همان ابتدا برای بسیاری از مخاطبان گیج‌کننده بود، در حالی که عنوان اصلی نمایشنامه، «پیگمالیون»، به مراتب گویاتر و رساتر به مضمون داستان اشاره می‌کند. محتمل‌ترین تفسیر برای عنوان فیلم که با طنز هوشمندانه شاو همخوانی دارد، ترکیبی از عنوان ابتدایی که شاو در نظر داشت یعنی «الیزای زیبا» و تلفظ عامیانه کوچه بازاری «بانوی مِیفِر» است.

بانوی مِیفِر با بازی آدری هپبورن، همان چیزی است که شخصیت اصلی مرد فیلم، هنری هیگینز با بازی رکس هریسون، به دنبال آن بود: این که بتواند الیزا دولیتل، یک گل‌فروش ساده را به عنوان یک دوشس جا زده و او را در طبقات بالای جامعه جا دهد.

فیلمنامه و اشعار «بانوی زیبای من» توسط آلن جی لرنر و موسیقی متن آن توسط فردریک لووی، همان تیم خلاق پشت آثاری چون «کملوت» و «بریگادون» خلق شده است. این فیلم با حفظ وفاداری به نمایشنامه اصلی شاو و الهام از اسطوره یونانی «پیگمالیون»، به اثری ماندگار تبدیل شده است. داستانی درباره مجسمه‌سازی که مجسمه زنی زیبا را می‌آفریند و مجسمه جان می‌گیرد و او عاشقش می‌شود. این فیلم در هم آمیختگی ظریفی از عاشقانه و ایده‌های سوسیالیستی را به تصویر می‌کشد که به جذابیت و عمق آن می‌افزاید. رکس هریسون در نقش هنری هیگینز، زبان‌شناس نخبه و متکبر، بازی درخشان و به یاد ماندنی‌ای را ارائه می‌دهد.

انتشار فیلم با حواشی متعددی همراه بود، از جمله بحث بر سر اینکه آیا نقش الیزا در ابتدا به جولی اندروز، بازیگر نقش اصلی نمایشنامه، تعلق داشته یا خیر، و همچنین محرومیت آدری هپبورن از نامزدی اسکار به دلیل دوبله شدن صدایش توسط مارنی نیکسون.

اما جدال اصلی حول محور آخرین خط شیطنت‌آمیز فیلم است: «الیزا؟ دمپایی‌های من کجاست؟» که پس از اجرای آهنگ «به چهره‌اش عادت کرده‌ام» توسط هیگینز، گفته می‌شود. این ابهام، به پویایی و جاودانگی اثر می‌افزاید. فیلم کیوکر به جای به تصویر کشیدن یک پایان خوش کلاسیک، با صحنه‌ای از درگیری‌های خانگی به پایان می‌رسد که هر زوجی می‌تواند آن را درک کند.

فیلم سریال سینما اخبار

۴. گریس (Grease – ۱۹۷۸)

«گريس» که در سال ۱۹۷۸ به روی پرده سینما رفت و به طور غیرمنتظره‌ای به پدیده‌ای جهانی تبدیل شد، معمائی است که رمزگشایی آن دشوار به نظر می‌رسد. در سالی که گروه «سکس پیستولز» از هم پاشید، یک نمایش موزیکال نوستالژیک با آهنگ‌های پاپ دهه ۵۰ و با بازیگران سی‌ساله‌ای که نقش نوجوانان را ایفا می‌کردند، به پرفروش‌ترین فیلم موزیکال تاریخ آمریکا تبدیل شد و تا به امروز هم این رکورد را حفظ کرده است. جان تراولتا، سوپراستار رقص دیسکو که با فیلم «تب شب یکشنبه» به شهرت رسیده بود، در این فیلم هم سلطنت خود را ادامه داد و الیویا نیوتن-جان، که دوران بازیگری او تقریبا بلافاصله رو به افول گذاشت، به او پیوست.

ایده اصلی فیلم یعنی پسر شرور از طبقه پایین که عاشق دختر «وسپ» یا قشر مرفه سفیدپوست» می‌شود، تجسم عینی آهنگ «رهبر گروه» از گروه «شانگ-ری-لاس» است و داستان به روایت دنیای موازی‌ای می‌پردازد که در آن تمام نمادهای کیش‌گونه دهه ۵۰ در جریان اصلی جامعه قرار دارند: چاقوهای ضامن‌دار، مدل موی زنبوری، راک‌اندرول، بزهکاری نوجوانان، بارداری در سن کم و سیگار کشیدن. گرچه کارگردانی رندل کلیزر بسیاری از این عناصر را در نسخه سینمایی خوش‌ساخت خود سانسور کرده، اما همچنان سایه آن‌ها به طور محسوس بر فیلم حاکم است.

درک این موضوع که چنین فیلم خانوادگی نه تنها پر از کنایه‌های دوپهلو بلکه سرشار از اشارات جنسی است، امروزه دشوار به نظر می‌رسد: از جشن گرفتن «گاری خوشگله» در آهنگ «روغن‌کاری برق‌آسا» تا تمسخر ساندرا دی، ستاره ظاهرا معصوم، در آهنگ «نگاه کن من ساندرا دی هستم» که او را «رنج‌برنده از باکرگی» معرفی می‌کند.

فیلم سریال سینما اخبار

۵. ماما میا! (Mamma Mia! – ۲۰۰۸)

فیلم «ماما میا!» که در سال ۲۰۰۸ بر روی پرده‌های سینما رفت، اقتباسی از موزیکال صحنه‌ای به همین نام محصول سال ۱۹۹۹ است. این اثر که با آهنگ‌های گروه افسانه‌ای (ABBA) ساخته شده، از ابتدا تا انتها تماشاگران را سرگرم می‌کند. فیلمبرداری ماما میا! در دو لوکیشن لندن و جزیره یونانی اسکوپلوس انجام شده و ستارگان برجسته‌ای همچون مریل استریپ، آماندا سیفرید، پیرس برازنان، کالین فرث، استلان اسکارشگورد و دومینیک کوپر در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

داستان فیلم حول محور زنی به نام دونا با بازی مریل استریپ می‌چرخد که صاحب هتلی در جزیره اسکوپلوس است. او به تنهایی دخترش سوفی با بازی آماندا سیفرید را بزرگ کرده و حالا که سوفی ۲۰ ساله شده و قصد ازدواج دارد، شناختی از پدرش ندارد. سوفی با یافتن دفترچه خاطرات قدیمی، سه مردی که احتمالاً پدرش هستند را به عروسی خود دعوت می‌کند و مطمئن است که در اولین دیدار می‌تواند پدر واقعی‌اش را شناسایی کند.

این سه مرد که هر کدام به نوعی در گذشته با دونا رابطه داشته‌اند، سم با بازی پیرس برازنان، بیل با بازی استلان اسکارشگورد و هری با بازی کالین فرث هستند. با وجود فضایی شاد و سرگرم‌کننده، فیلم ماما میا! فاقد ظرافت‌های داستانی است و می‌توان روند کلی داستان را به راحتی پیش‌بینی کرد.

با این حال، نقاط قوت فیلم به قدری زیاد هستند که می‌توان از ضعف‌های داستانی آن چشم‌پوشی کرد. موسیقی متن فیلم، به شدت جذاب و خاطره‌انگیز است و به خوبی حال و هوای شاد و رمانتیک فیلم را القا می‌کند. علاوه بر این، بازی‌های درخشان بازیگران آن نقش مهمی در موفقیت فیلم داشته‌ است.

فیلم «ماما میا!» به دلیل استقبال چشمگیر تماشاگران، در سال ۲۰۱۸ با قسمت دوم خود با عنوان «ماما میا! دوباره شروع کنیم» (Mamma Mia! Here We Go Again) به روی پرده‌ها رفت.

فیلم سریال سینما اخبار

۶. لا لا لند (La La Land – ۲۰۱۶)

از دورانِ راجرر و آستیر تاکنون، فیلم‌های موزیکال بسیاری ساخته شده‌اند؛ اما فیلم‌های کمی وجود دارند که بتوانند حس سیال و جادویی آن دوران را بازآفرینی کنند؛ دورانی که در آن شخصیت‌ها به‌اندازه کلام، یا شاید هم بیشتر، احساسات خود را با حرکات بدنشان منتقل می‌کردند.

یکی از وجوه برجسته فیلم «لا لا لند» به کارگردانی دیمین شزل، صرف زمان و انرژی فراوان به مقوله حرکت و موسیقی است، و نه صرفاً ترانه. فیلم‌های موزیکال مدرن که اغلب اقتباسی از نمایش‌های برادوی هستند، به‌شدت بر ترانه‌هایی تمرکز دارند که داستان را پیش می‌برند. اما در دنیای شزل، رقص از اهمیتی خاص برخوردار است و یک ملودی ساده پیانو می‌تواند قدرتی به‌مراتب بیش‌تر از یک بیت شعر داشته باشد.

این فیلم، اثری زیبا در باب عشق و رویاهاست و به واکاوی تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر می‌پردازد. لس‌آنجلس مملو از آدم‌های رویایی است و گاه برای تحقق آرزو، به یک یار نیاز دارند.

«لالالند» با شیوه هنرمندانه‌ای آغاز می‌شود؛ چرا که با یک اجرای دسته‌جمعی عظیم آغاز می‌گردد که در ادامه فیلم نظیرش را نمی‌بینیم. رانندگانی که در ترافیک طاقت‌فرسای لس‌آنجلس گرفتار شده‌اند، ناگهان شروع به خواندن ترانه‌ای با عنوان «یک روز دیگر از آفتاب» می‌کنند. آنها از اتومبیل‌ها بیرون آمده و در دلِ بزرگراه به رقص می‌پردازند.

کارگردانی شزل و طراحی رقص فیلم، از همان ابتدا حسی متمایز به مخاطب القا می‌کند. او در طول فیلم از برداشت‌های بلند و بدون کات بهره می‌برد. در این نوع فیلم‌برداری، نه تنها حرکات رقص، بلکه کل بدن رقصنده حین اجرا به‌خوبی به نمایش گذاشته می‌شود.

پس از مقدمه گروه کُر، با دو تن از این آدم‌ها ملاقات می‌کنیم: سپاستین  با بازی رایان گاسلینگ نوازنده پیانو و میا «اما استون» بازیگر. همانند هر فیلم موزیکال خوب دیگری این دو در سکانس‌های ابتدایی چند باری با یکدیگر کلنجار می‌روند و با طنازی به نقاط ضعف همدیگر کنایه می‌زنند. با این حال، تماشاگر به‌خوبی می‌داند که در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد و گاسلینگ و استون با کمیستری قوی بین خود، اشتیاق تماشاگر را برای پیوند این دو شخصیت دوچندان می‌کنند.

معمولا رسیدن عاشق به معشوق در فیلم‌های موزیکال در انتهای فیلم رخ می‌دهد اما هنر اصلی شزل در این جا رخ می‌دهد. او در میانه‌های فیلم، این دو عاشق‌پیشه را به یکدیگر می‌رساند. در ادامه فیلم، شاهد ترکیب المان‌های ملودرام با المان‌های موزیکال هستیم. المان‌هایی که به ما می‌گویند در قرن بیست و یکم دیگر جایی برای دنیای رنگین موزیکال نیست. دیگر باید واقع‌بینانه به مسائل نگریست و در صورتی که نیاز باشد، باید از یار خود فاصله گرفت. شزل با نوشتن چنین فیلمنامه‌ای، روح تازه‌ای به ژانر موزیکال دمید و واکنش‌های زیادی را از سوی منتقدان و مخاطبان سینما دریافت کرد.

فیلم سریال سینما اخبار لالالند

سخن آخر

گرچه ریشه بسیاری از فیلم‌های موزیکال در نمایش‌های برادوی نهفته است، این ژانر از خاستگاه‌های متعددی برخوردار بوده است و شامل زیرشاخه‌های گوناگونی می‌شود. برای تماشاگرانی که با این ژانر آشنایی ندارند، انتخاب نقطه شروع می‌تواند دشوار باشد. با این حال، فیلم‌های حاضر در این فهرست، گزیده‌ای از بهترین آثار این ژانر را به نمایش می‌گذارند. پس آماده باشید تا نوای موسیقی را در سینما تجربه کنید.

امیر صنایعی

برچسب‌ها: معرفی فیلم و سریال،موزیکال
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها