«حس آشنا»؛ سفر با زنی درگیر آلزایمر
در فیلمنت نیوز بخوانید
به گزارش فیلم نت نیوز، فیلم بلند «حس آشنا» (Familiar Touch) ساخته سارا فریدلند، تجربهای است کمنظیر، شاعرانه و عمیق در دنیای سینمای امروز؛ اثری که به شکلی استادانه نه تنها داستان یک زن سالخورده را روایت میکند بلکه ذهن و روح او را بهطور کامل در برابر گذر زمان، خاطرات از دست رفته و مواجهه با آلزایمر بازمیگشاید و مخاطب را به سفری احساسی و پرجزئیات در دل تنهایی، اضطراب، امید و خودشناسی دعوت میکند.
«حس آشنا» فیلمی است که توانسته با موفقیت در دوره هشتاد و یکم جشنواره ونیز جایزه بهترین فیلم اول و همزمان جایزه بهترین کارگردانی بخش افقها را از آن خود کند و بدین ترتیب، نشان دهد که فریدلند حتی بهعنوان یک فیلمساز تازهکار، قدرت خلق جهانی پیچیده و شاعرانه را دارد که هر قاب، هر حرکت دوربین و هر سکوت در آن معنایی عمیق دارد و نه تنها روایت را پیش میبرد بلکه تجربه درونی شخصیتها را به مخاطب منتقل میکند و حس همذاتپنداری را در او زنده نگه میدارد.

داستان فیلم حول روت گلدمن شکل گرفته است. او زنی است که روزگاری مادر، همسر و آشپز حرفهای بوده و حتی چند کتاب دستور غذایی منتشر کرده و اکنون در دهه هشتم زندگی خود، حافظهاش ضعیف شده است و به آرامی به سوی آلزایمر پیش میرود.

روایت از لحظه ورود او به آسایشگاه سالمندان آغاز میشود و مخاطب از دریچه نگاه او با تجربههایش همراه میشود. هر قاب و هر نما بازتابی از ذهن درگیر، خاطرات پراکنده و تلاش برای حفظ هویت و معناست و این زاویه دید به شکلی استادانه، مخاطب را در مسیر درونی او قدم به قدم با خود میبرد، به طوری که همزمان با احساس سردرگمی و تهیشدن، حس کنجکاوی، همدلی و تامل در معنا و ارزش زندگی نیز در بیننده ایجاد میشود و هر لحظه فیلم، در عین ظرافت و سادگی، حامل پیچیدگیهای روانی و احساسی شخصیت است.
یکی از مهمترین ویژگیهای فیلم، حرکات نرم و روان دوربین است که با ریتم داستان هماهنگی کامل دارد و نه تنها صحنهها را ثبت میکند بلکه به شکل زندهای روایت را پیش میبرد، شخصیتها را بازنمایی میکند و روانشناسی عمیق آنها را آشکار میسازد؛ نمونه بارز آن سکانسی است که روت در کمد لباسش چیزی را جستجو میکند و دوربین با ظرافت حرکت میکند و صداهای محیط، از لغزش آرام ریلها تا زمختی لحظات فراموشی، با دقتی ویژه ترکیب شدهاند تا استعارهای دقیق از گذر او از آرامش به سردرگمی و ناامیدی باشند و اینگونه فریدلند به کمک جزئیات کوچک و نگاه شاعرانه، احساسات و وضعیت روانی شخصیتها را به شکلی ملموس و در عین حال شاعرانه منتقل میکند.

در «حس آشنا» هیچ صحنهای اضافه نیست؛ حتی لحظات سادهای که ممکن است در نگاه اول معمولی به نظر برسند، مانند زمانی که روت بدون فکر ظرفی را روی ظرفشویی قرار میدهد، بیانگر فرایند از دست رفتن مهارتها و تجربههایی است که روزگاری بخشی از هویت او بودند و با این کار، فیلم یادآوری میکند که انسانها ممکن است حتی در زندگی پر از تجربه و مهارت، روزی غریبگی با آن را تجربه کنند و احساس تهیشدن را لمس کنند و این لحظات کوچک، تبدیل به نقاط تحولبرانگیز و لحظات شاعرانهای میشوند که حس داستانی فیلم را به اوج میرسانند و مخاطب را عمیقا با شخصیت درگیر میکنند.
تجربهای فراموشنشدنی با «حس آشنا»
ثبات روایت و تمرکز بر تغییرات درونی روت گلدمن، دیگر ویژگی فیلم است. جهانی که فریدلند خلق کرده است از درون شخصیت اصلی شکل میگیرد و مخاطب با نگاه او، پیرزنی را میبیند که در جستجوی معنایی تازه، بازشناسی هویت خود و ایجاد ارتباطات معنادار با محیطی است که دیگر کاملا آن را نمیشناسد و همین مسیر آهسته اما پیوسته، حس زنده بودن و انسانیت شخصیت را منتقل میکند و هر لحظه زندگی او، فرصتی است برای کشف معنا و یافتن هدفی تازه و این جریان طبیعی و پیوسته، یکی از بزرگترین نقاط قوت فیلم است که آن را به تجربهای فراموشنشدنی تبدیل میکند.
«حس آشنا» با زبان آرام، شاعرانه و کمحرف خود یادآور میشود که حتی در مواجهه با فراموشی، فقدان و تغییرات جسمی و روانی، زندگی میتواند معنا و هدفی بزرگتر داشته باشد و این موضوع نه تنها داستانی درباره آلزایمر و پیری است بلکه داستانی درباره انسان و تلاش پایانناپذیر او برای یافتن معنا و حفظ ردپایی از زندگی خود در جهان است و در نهایت، حس آشنا به ما میآموزد که انسان حتی در انتهای مسیر، قدرت انتخاب دارد که اثری از خود بر جای بگذارد یا در هیچ و برای هیچ باقی بماند و این پیام شاعرانه، عاطفی و فلسفی است که فیلم را به تجربهای تاثیرگذار، عمیق و منحصر به فرد تبدیل و خواننده و بیننده را ساعتها با خود همراه میکند.
یاسمن سلطانی
حس آشنا با زیرنویس فارسی در فیلم نت