نگاهی به قسمت اول «وحشی»/ خشونت فریاد نمیزند
به گزارش فیلمنت نیوز، سریال «وحشی» تازهترین اثر هومن سیدی که از ۲۵ فروردین ۱۴۰۴ بهصورت اختصاصی از پلتفرم فیلمنت پخش شد، از همان سکانس ابتدایی مخاطب را به قلب یک درام اجتماعی-جنایی پرتعلیق پرتاب میکند. این سریال که به ادعای تیتراژش بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است با بازی جواد عزتی در نقش داود اشرف و نگار جواهریان در نقشی که هنوز در قسمت اول بهطور کامل رونمایی نشده، تلاش میکند تا با ترکیب امضای بصری سیدی و دغدغههای اجتماعی عمیق، استانداردهای جدیدی در شبکه نمایش خانگی ایران تعریف کند.
«وحشی»، عنوان تازهترین ساخته هومن سیدی از همان ابتدا مشخص میکند که با اثری در ادامه سیر شخصی و جهان ذهنی او مواجهیم؛ جهانی مملو از انسانهایی در مرزِ انفجار، شخصیتهایی حاشیهنشین، قربانیانی خاموش که نه در دادگاه که در نگاه جامعه محاکمه میشوند. قسمت نخست این سریال اگرچه از حیث پیشبرد داستانی درخشان ظاهر نمیشود، اما بهشدت در خلق فضای روانی موفق است؛ فضایی که بر ستونهای ناگفتهها، تردید و خشم پنهان بنا شده است.
سریال با تصویری از داود اشرف، کارگری ساده در یک معدن آغاز میشود که در میان فضایی تیره و خفقانآور، روزگار میگذراند و از اعماق معدن به سطح زمین میرود. او در حال صعودی است که در واقع سقوط است و باور دارد که «راه اعتراض این نیست» و منظورش از «این» تحصن و شورش کارگران معدن برای دریافت حقوقشان است. هومن سیدی که خود نویسندگی سریال را برعهده دارد با هوشمندی تعلیق را در لایههای روایت تزریق میکند. از اعتراضات کارگری در معدن تا مواجهه داود با بیاعتمادی جامعه، هر لحظه از داستان با دقت طراحی شده تا مخاطب را درگیر نگه دارد.
اپیزودهای پایلوت یا همان قسمت اول یک سریال جزو مهمترین اپیزودهای یک سریال به حساب میآیند و سیدی با علم بر این موضوع، اپیزودهای اولیه خود را با یک قلاب جذاب تمام میکند. بااینحال، پایانبندی قسمت اول در «وحشی» که با حادثهای غافلگیرکننده و مبهم به اتمام میرسد، ممکن است برای برخی تماشاگران که به دنبال پاسخهای سریع هستند، کمی گنگ باشد. این رویکرد که یادآور سبک روایی سیدی در «قورباغه» است، هم میتواند مخاطب را برای قسمتهای بعدی کنجکاو نگه دارد و هم ریسک سردرگمی را به همراه داشته باشد. داستان در ابتدا با ریتمی آرام پیش میرود و تمرکزش بر معرفی شخصیت داود و محیط تحت فشار اوست. این شروع تاملبرانگیز اگرچه از نظر ریتم ممکن است برای مخاطب عجول کمی کُند به نظر برسد، اما با دقت فضایی را ترسیم میکند که در آن هر تصمیم، حتی سادهترینها، میتواند به فاجعه منجر شود.
در «وحشی»، خشونت موج میزند و این موضوع چندین بار در تیتراژ اولیه و تریلرها و پوسترها و… به مخاطب گوشزد میشود. در «وحشی» اما خشونت مانند «قورباغه» دیگر فریاد نمیکشد. مشت و لگد نیست. گلولهای شلیک نمیشود اما چنان در تاروپود زندگی داود تنیده شده که لحظهای از آن نمیگریزد. این خشونت، از جنس ساختاری و روانیست. از همان سکانس ابتدایی معدن، که کارگران با چهرههایی عبوس و صداهایی خفه علیه مدیریت میایستند، سریال ما را به جهانی میبرد که در آن «ترس»، «بیاعتمادی» و «سوءظن» شکل تازهای از خشونت اجتماعی را ساختهاند. هومن سیدی در «وحشی» نشان میدهد که خشونت، همیشه تهاجمی و بصری نیست. گاه به شکل سکوت، تردید، یا حتی کمک نکردن به دیگری، خودش را نشان میدهد. این برداشت اجتماعی-روانی از خشونت، دقیقاً همان جاییست که سریال را از یک درام صرف به یک اثر تاملبرانگیز در باب جامعه و انسان معاصر ایرانی بدل میکند.
هومن سیدی بار دیگر ثابت میکند که در خلق تصاویر بصری و فضاسازی، یکی از برجستهترین کارگردانان نسل جدید سینمای ایران است. انتخاب فیلمبرداری در فرمت اسکوپ، که کمتر در سریالهای ایرانی دیده میشود، به «وحشی» حس و حالی سینمایی و فراگیر بخشیده است. این انتخاب نهتنها به عمق بصری تصاویر کمک کرده، بلکه بهصورت استعاری، محدودیتهای اجتماعی و روانی شخصیتها را در قابی تنگ و فشرده به تصویر میکشد. سریال هیچ عجلهای برای توضیح ندارد. اطلاعات را قطرهچکانی میدهد و از مخاطب میخواهد با نشانهها به تفسیر بنشیند؛ از عکسهای قدیمی داوود گرفته تا شیوهای که با دیگران صحبت میکند. این «کمگویی» نه از ناتوانی، بلکه از تعمد کارگردان برای خلق جهانی رازآلود و روانکاوانه است. جواد عزتی با میمیک محدود، چشمانی سرد، و لحن مکثدارش، مردی را ترسیم میکند که خشم را فرو خورده و آسیب را طبیعی انگاشته. شخصیت او نه هیولاست و نه قربانی؛ بلکه یک نمونهی کلاسیک از «مرد خنثی» در تراژدی مدرن است. او گناهکار نیست، اما بیگناه هم نمیماند.
نگار جواهریان که حضورش در قسمت اول محدود است، هنوز فرصت کافی برای درخشش پیدا نکرده، اما با توجه به سابقه همکاریاش با سیدی در «اعترافات ذهن خطرناک من» و نقشآفرینی قدرتمندش در سریالهایی مثل «خاتون»، انتظارات از او بالاست. بازیگران مکمل، از جمله احسان امانی و مهدی صباغی، نیز با اجراهای طبیعی و متقاعدکننده به غنای اثر افزودهاند، هرچند شخصیتهایشان هنوز بهطور کامل معرفی نشدهاند.
تدوین سریال که خود سیدی آن را انجام داده است با برشهای سریع و ریتم منسجم، فضایی پرتنش خلق میکند. بااینحال، برخی سکانسهای شلوغ، مانند صحنه اعتراضات کارگری، از نظر طراحی صدا کمی آشوبناک به نظر میرسند و دیالوگها در این لحظات گاه بهسختی شنیده میشوند. این نکته، هرچند جزئی، میتواند در تجربه تماشاگر تاثیر بگذارد. سیدی در این سریال نیز به سبک شناختهشدهاش وفادار مانده است: نورپردازی کم، کادربندیهایی با حس گریز و تهدید، دوربین روی دست و رنگهایی خاکستری و سرد، اما تفاوت اصلی «وحشی» با «قورباغه» یا حتی «اعترافات ذهن خطرناک من» در این است که این بار کارگردان فرم را در خدمت درونیات شخصیت قرار داده است نه اغراق در استعارههای بصری. لحظاتی که در سکانسهای سریال سکوت حاکم است، یا تنها صدای موتور خودرو و هوای بیرون شنیده میشود، عملاً تبدیل به ابزارهایی برای انتقال حس بیپناهی میشوند؛ تکنیکهایی که در نگاه اول سادهاند، اما در بطن اثر، نقشی ساختاری و هدفمند دارند.
قسمت اول «وحشی» یک شروع جسورانه و پرقدرت است که بار دیگر توانایی هومن سیدی در خلق آثار بصری و روایی متمایز را به نمایش میگذارد. این سریال با تمرکز بر مضامین اجتماعی عمیق، بازیهای قوی و تولید حرفهای، پتانسیل تبدیل شدن به یکی از آثار شاخص شبکه نمایش خانگی در سال ۱۴۰۴ را دارد. بااینحال، برای حفظ این جذابیت، سیدی باید در قسمتهای بعدی تعادل بهتری میان تعلیق و وضوح روایی برقرار کند و از تکرار الگوهای آشنای آثار قبلیاش پرهیز کند.
«وحشی» تا اینجا سریالی است که هم ذهن را به چالش میکشد و هم احساسات را درگیر میکند؛ اثری که با ترکیب داستانگویی پیچیده و تصاویر سینمایی، ارزش تماشا و بحث را دارد. با توجه به بازخوردهای مثبت اولیه در رسانهها، به نظر میرسد فیلمنت با این سریال میتواند موفقیت سریالهایی مانند «پوست شیر» را تکرار کند.
«وحشی» در چهار فصل هشت قسمتی ساخته شده و قرار است طی ماههای آینده مهمان تماشاگران فیلمنتی باشد.
آرش پارساپور
سریال وحشی در فیلم نت