این فیلم را می‌توانید با دوبله اختصاصی در «فیلم‌نت» ببینید

«پرستار خوب»؛ یک قاتل مهربان

- 4 دقیقه مطالعه

پلتفرم «فیلم‌نت» به‌تازگی فیلم کنجکاوی‌برانگیز «پرستار خوب» (توبیاس لیندهولم) را با دوبله اختصاصی منتشر کرده است. به این مناسبت، نگاهی انداخته‌ایم به این فیلم با بازی جسیکا چستین و ادی ردمین.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، مشاهده نام دست‌اندرکاران اصلی «پرستار خوب» برای ترغیب ما به تماشای این فیلم کفایت می‌کند. «پرستار خوب» را توبیاس لیندهولم کارگردانی کرده؛ چهره‌ای که به‌عنوان فیلمنامه‌نویس با همکاری‌های مهمی که با توماس وینتربرگ، کارگردان سرشناس دانمارکی، انجام داده به یاد آورده می‌شود. «شکار» (۲۰۱۲) و «یک دور دیگر» (۲۰۲۰) که جایزه اسکار بهترین فیلم بین‌المللی را به دست آورد، از جمله این همکاری‌ها محسوب می‌شوند. با وجود این‌که لیندهولم بیشتر به‌عنوان فیلمنامه‌نویس شناخته می‌شود اما فیلمنامه «پرستار خوب» را او ننوشته است. این کار به عهده کریستی ویلسون-کایرنز بوده است. ویلسون-کایرنز، نویسنده ۳۵ ساله اسکاتلندی، پیش از این تنها دو فیلمنامه نوشته بود که هر دو هم همکاری مشترک محسوب می‌شدند اما از قضا هر دو فیلم به آثار مهمی تبدیل شدند: «۱۹۱۷» (۲۰۱۹) به کارگردانی سم مندس که ویلسون-کایرنز فیلمنامه آن را به همراه خود مندس نوشت و به‌خاطر آن نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شد، و «شب گذشته در سوهو» (۲۰۲۱) به کارگردانی ادگار رایت که ویلسون-کایرنز در نگارش آن هم با خود کارگردان همکاری داشت. «پرستار خوب» اولین فیلمنامه‌ای است که این نویسنده جوان به‌تنهایی نوشته است. دو نقش اصلی «پرستار خوب» را هم دو تن از بهترین بازیگران حال حاضر سینمای آمریکا یعنی ادی ردمین و جسیکا چستین ایفا کرده‌اند. روی کاغذ همه‌چیز کنجکاوی‌برانگیز به‌نظر می‌رسد.

واقعیت این است که «پرستار خوب» فیلم ناامیدکننده‌ای نیست اما انتظارات را هم از این تیم جذاب برآورده نمی‌کند. فیلم به‌خصوص از نظر اجرایی قابل‌توجه و ستودنی است اما می‌توانست فیلم بهتری باشد اگر واقعیت دست‌وپای فیلمنامه‌نویس را ننوشته بود و البته اگر او می‌توانست بیشتر به درون شخصیت‌ها نفوذ کند.

قاتلان زنجیره‌ای همواره سوژه‌های کنجکاوی‌برانگیزی برای فیلمسازان محسوب می‌شوند. از یک‌طرف این شخصیت‌ها جان می‌دهند برای بررسی‌های روانکاوانه. از سوی دیگر، در این نوع از داستان‌ها دست فیلمسازان باز است. آن‌ها می‌توانند داستان قتل‌های زنجیره‌ای را از زاویه نگاه افراد متفاوتی به تصویر بکشند و هر بار به نتیجه متفاوتی برسند. کافی است چنین داستانی را یک بار از دید قاتل، یک بار از دید مأموری که مسئولیت بررسی این پرونده را بر عهده دارد، یک بار از دید یکی از قربانیان، یک بار از دید فردی که قرار بوده قربانی باشد اما از چنگ قاتل فرار می‌کند، و یک بار از دید یکی از اعضای خانواده یکی از قربانیان در نظر بگیریم تا متوجه امکانی شویم که چنین داستانی برای یک فیلمساز فراهم می‌کند.

سازندگان «پرستار خوب» ترجیح داده‌اند بیشتر روی رابطه دوستانه دو پرستار تمرکز کنند. در این داستان که بر اساس ماجرایی واقعی روایت شده، در سال ۲۰۰۳، ایمی (جسیکا چستین) به‌عنوان پرستار در بیمارستان پارکفیلد در نیوجرسی مشغول به کار است تا این‌که مردی به‌نام چارلی (ادی ردمین) به‌عنوان همکار در آن‌جا استخدام می‌شود. ایمی و چارلی به رفقای خوبی برای هم تبدیل می‌شوند. به‌زودی مرگ‌های مشکوکی میان بیماران بیمارستان رخ می‌دهد و پلیس به چارلی مشکوک می‌شود. حالا ایمی وظیفه‌ای سنگین دارد. او باید به تحقیقات پلیس کمک کند درحالی‌که عمیقاً به بی‌گناهی چارلی اعتقاد دارد.

فیلم در اکثر دقایق با ایمی پیش می‌رود اما به‌شکل هوشمندانه‌ای با چارلی شروع می‌شود؛ وقتی در سال ۱۹۹۶ و در بیمارستان دیگری شاهد مرگ غیرمنتظره یک بیمار بود. قاب‌بندی صحنه (محصور کردن چارلی در چارچوب در و تأکید بر چهره او بدون نمایش چهره دیگر همکارانش) کارکرد دوگانه‌ای پیدا می‌کند: از یک سو عاملیت او را به‌تصویر کشیده و او را همچون فرشته مرگ آن بیمار نشان می‌دهد و از سوی دیگر بازتابی است از گرفتارشدگی و تنگنایی که تجربه می‌کند. همین سکانس کوتاه، می‌تواند کنجکاوی تماشاگر را در مورد این شخصیت برانگیزد.

پس از آن به‌سراغ ایمی می‌رویم. بخش مهمی از نیمه اول فیلم به نمایش روابط دو شخصیت اصلی اختصاص دارد. این بخش را می‌توان نقطه قوت «پرستار خوب» دانست. سازندگان فیلم روی پرورش رابطه ایمی و چارلی وقت گذاشته و تصویر باورپذیری از یک رفاقت صمیمانه و بی‌آلایش ایجاد کرده‌اند. نزدیک‌شدن تماشاگر به این دو شخصیت برای همدلی با هر دو نفر و درک بهتر کنش‌های بعدی‌شان (به‌خصوص ایمی) ضروری است و فیلم در این زمینه موفق نشان می‌دهد.

با این وجود از جایی که مسیر فیلم به‌سمت مرگ‌های مشکوک منحرف می‌شود، اوضاع تغییر می‌کند. در این بخش، فیلم از چند جنبه ضربه می‌خورد. به‌عنوان مثال، یکی از محورهای مورد توجه فیلم، نمایش نحوه استخدام برخی از آدم‌های مشکوک در بیمارستان‌ها است. به‌نظر می‌رسد بعضی از بیمارستان‌ها توجهی به مشکلات استخدام این آدم‌ها ندارند و چنین افرادی بدون مشکل می‌توانند از یک‌جا به جای دیگر منتقل شده و به کار خود ادامه دهند. با این وجود انگیزه بیمارستان‌ها از چنین اقدامی به‌درستی مشخص نمی‌شود. آیا نیروی کار متخصص در آمریکا این‌قدر کم است که آن‌ها بدون در نظر گرفتن معیارهایی سخت‌گیرانه به استخدام افراد روی می‌آورند؟ شاید اگر فیلم بیشتر روی توانایی‌های منحصربه‌فرد شخصیت‌های اصلی تمرکز می‌کرد، این رفتار بیمارستان‌ها بیشتر قابل‌درک می‌شد.

از سوی دیگر، برخی از نکات اشاره‌شده در مورد ایمی، کارکرد دراماتیک مناسبی پیدا نمی‌کنند. به‌عنوان مثال در طول فیلم بارها روی مشکل قلبی ایمی تأکید می‌شود. این اشاره‌ها البته به‌هیچ‌وجه بی‌دلیل نیست چراکه برای رنگ‌آمیزی شخصیت مفید واقع شده و بی‌پناهی ایمی را به‌عنوان یک زن تنها و تحت فشار (که می‌تواند به نزدیکی بیشتر او و چارلی کمک کند) باورپذیرتر می‌کند. اما واقعیت این است که شکل‌گیری رفاقت این دو نفر، حتی بدون اشاره به این مشکل هم پذیرفتنی بود. ضمن این‌که تأکید چندباره فیلم بر بیماری قلبی ایمی توقع بیشتری را ایجاد می‌کند که در ادامه برآورده نمی‌شود.

[خطر لو رفتن بخش‌های مهمی از داستان]

اما مشکل اصلی به چارلی بازمی‌گردد. آن‌طور که در انتهای فیلم گفته می‌شود، چارلی در دنیای واقعی هیچ‌گاه انگیزه‌اش برای انجام‌دادن این قتل‌ها را نگفت و سازندگان «پرستار خوب» هم سعی کرده‌اند از انگیزه‌سازی دروغین برای این شخصیت پرهیز کنند. با این وجود خلأ روان‌شناسی شخصیت در مورد چارلی در طول فیلم احساس می‌شود. انتخاب ادی ردمین با چهره‌ای که بیشتر به نوجوان‌ها می‌خورد تا یک مرد تقریباً چهل‌ساله و خلوصی که ردمین (با بازی بسیار خوب خود) در سکانس‌های دونفره با ایمی از خود نشان می‌دهد، نقش مهمی در ایجاد نزدیکی میان تماشاگر و چارلی ایفا می‌کند. با این وجود ما تقریباً هیچ‌وقت به عمق وجود او نفوذ نمی‌کنیم. برای همین است که، به‌عنوان مثال، رفتارهای عصبی او به‌سختی قابل‌درک به‌نظر می‌رسند. این رفتارها انگار خبر از گذشته‌ای پیچیده می‌دهند که هیچ‌وقت درکی از آن پیدا نمی‌کنیم.

[پایان خطر لو رفتن بخش‌های مهمی از داستان]

در مجموع «پرستار خوب» را نمی‌توان از بهترین‌های سال ۲۰۲۲ دانست. با این وجود با فیلمی روبه‌رو هستیم که تماشای یک‌باره آن می‌تواند جذابیت داشته باشد.

«پرستار خوب» را می‌توانید با دوبله اختصاصی از طریق این لینک در پلتفرم «فیلم‌نت» تماشا کنید.

 

سید آریا قریشی

برچسب‌ها: انتخاب سردبیر،برگزیده،پرستار خوب،فیلم نت،فیلم‌های 2022
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها