به مناسبت تولد ۷۴ سالگی
کیانوش عیاری! مردی آنسوی دلدادگی به سینما
به گزارش فیلم نت نیوز، کیانوش عیاری ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۰ در اهواز متولد شد و فعالیت سینمایی را با ساخت فیلمهای کوتاه در سینمای آزاد اهواز آغاز کرد. در همان روزهای آغازین انقلاب «تازه نفس ها» را ساخت؛ مستندی از فعالیت دانشجویان و جوانان سال های ۵۷ و ۵۸ که همچنان یکی از متفاوتترین مستندهای اجتماعی است که به خوبی توانسته در دل رویدادهای آن زمان نقشی اساسی داشته باشد.
در دهه ۶۰ کیانوش عیاری آثاری متفاوت و موفق را در عرصه سینمای اجتماعی واقع گرا به مخاطبان عرضه کرد که هر کدام به شکلی مورد توجه قرار گرفت. طی سال های ۶۴ تا ۶۷ معادل هر سال یک فیلم ساخت که نویسندگی، کارگردانی، تهیه کنندگی و تدوین آنها را برعهده داشت. فیلمهای «تنوره دیو»، «شبح کژدم» و «آنسوی آتش» در کنار کمدی متفاوت «روز باشکوه» مجموع چهار فیلم اوست که به ترتیب از سال ۶۴ تا ۶۷ تولید و اکران شدند و نشان دادند عزم جدی او برای ساخت آنهم به شکلی که دچار سطحی نگری در داستان و روایت نشد یکی از بزرگترین شاخصههای فعالیت عیاری است.
«شبح کژدم» روایت فیلمسازی است که برای ساختن نخستین فیلمش دچار مشکلات بسیار است و در نهایت تصمیم میگیرد برای بودجه فیلم داستان سرقت درون متن اثر را بصورت حقیقی انجام دهد. حضور بازیگری همانند جهانگیر الماسی جوان که در فیلم قبلی او «تنوره دیو» حضور داشت در نقش کارگردان یکی از بهترین نقش آفرینیهای الماسی را که بازیگر پرکار دهه ۶۰ شد را رقم زد.
در سال ۶۶ اما مهمترین فیلمش در دهه ۶۰ را ساخت. «آنسوی آتش» را عیاری به همان فضای زادگاهش در کنار لولههای شعله ور نفت در اهواز برد تا فیلمی متفاوت بسازد که موفق شد نظر منتقدان را به خود جلب کند. در حقیقت کیانوش عیاری با هوشمندی فیلمی را که میتوانست به اثری ساده و شعاری بدل شود به اثری عمیق و انسانی تبدیل کرد که همچنان و در گذر اینهمه سال همچنان تازه و دیدنی است.
عیاری پس از فیلم «روز باشکوه» که داستانش در بافت استان سمنان می گذرد و شاید پربازیگرترین فیلم عیاری در آن روزگار است تا سال ۷۰ فیلم تازهای نمیسازد. در سال ۱۳۷۰ «دو نیمه سیب» را میسازد و پس آن سراغ ساخت «آبادانی ها» میرود. «آبادانی ها» فیلم سیاه و سفید عیاری برگرفته از «دزد دوچرخه» دسیکا، فیلمی است که زندگی جنگ زدگان را زیر ذرهبین میبرد. فیلم در فضایی متفاوت به داستان زندگی جنگ زدهای با بازی سعید پورصمیمی میپردازد که اتومبیل که تنها وسیله امرار معاش اوست به سرقت میرود و او به همراه پسرش در شهر به دنبال سارق و دارایی خود سرگردان میشود. فیلم مورد هجمههای مختلفی قرار میگیرد و اگرچه به اکران میرسد اما در سکوت خبری و در مدتی کوتاه از اکران خارج میشود.
کیانوش عیاری تا ساختم مهمترین فیلمش در دهه ۷۰، دو فیلم «شاخ گاو» و «مرد پنجم» را میسازد، اما اوج کارنامه هنری او در دهه ۷۰ را باید فیلم «بودن یا نبودن» دانست.
عیاری بر اساس یک خبر در روزنامه سوژهای پیدا میکند که در آن سال ها کمتر به آن پرداخته شده است. اهدای عضو سوژه فیلم «بودن یا نبودن» میشود. «بودن یا نبودن» داستان دختری ارمنی است که به پیوند قلب نیاز دارد و حالا باید به سراغ خانوادهای برود که پسر جوانشان دچار مرگ مغزی شده است. فیلم برنده جایزه بهترین فیلمنامه از جشنواره فیلم قاهره میشود اما حواشی گویا قرار نیست از عیاری جدا شود. با اینکه فیلم به خوبی توانسته موضوع اهدای عضو را در جامعه مطرح و آن را به دغدغهای جدی بدل کند اما برخوردهای سلیقهای و خارج از بخشهای هنری فیلم را دچار حاشیههای مختلفی میکند. اما منتقدان فیلم را تحسین میکنند و «بودن یا نبودن» به تولد دوباره عیاری بدل میشود.
کیانوش عیاری همانند همیشه دست از تولید نمیکشد و در سال ۱۳۷۹ فیلم «سفره ایرانی» را میسازد؛ فیلمی که هرگز به اکران نرسید. در آبان ۱۴۰۳ البته خبری در مورد فیلم منتشر شد که عیاری درباره پروسه طولانی تمام شدن «سفره ایرانی» گفت: «ساخت فیلم را سال ۱۳۷۹ شروع کردم که تا سال ۸۰ ادامه داشت. بعد از آن سریال «روزگار قریب» را کلید زدم و فکر میکردم در مدت دو، سه سال تمام میشود اما به بیش از ۶ سال رسید.»
«سفره ایرانی» همان سال در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد ولی به نظرم مونتاژ آن کامل نبود و بعد از دو دهه و تا امروز خبری از اکران آن در دست نیست.
سال ۱۳۸۳ عیاری «بیدارشو آرزو» را با بر اساس زلزله تلخ بم ساخت اما این فیلم هم به سرنوشت فیلم قبلی دچار شد تا به دلیل تلخی روایت تا سال ها دیده نشود. فیلم با وجود گذشت ۱۳ سال از تولید آن فرصت اکران عمومی پیدا نکرده بود تا اینکه در آذر ماه ۱۳۹۶ با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی در گروه «هنر و تجربه» اکران خود را روی پرده سینما آغاز کرد و برنده برنده سیمرغ بلورین بهترین اثر هنر و تجربه شد و دو سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین دستاورد هنری و فنی (در بخش مسابقه بین الملل) را دریافت کرد. کیانوش عیاری دربارهٔ این فیلمش گفته است: «عذرخواهی میکنم چراکه این فیلم همانند زلزله تلخ است. این را به حساب اغراق نگذارید، بگذارید به حساب برخورد حسی سازندگان با این واقعه.»
عیاری در دهه ۸۰ و پس از دو سریال «خانه به خانه» و «هزاران چشم» سریال موفق «روزگار قریب» را ساخت؛ مجموعهای که به زندگی محمد قریب، پزشک ایرانی و بنیانگذار تخصص پزشکی اطفال در ایران پرداخته است. «روزگار قریب» از سال ۱۲۹۵ همزمان با شروع تحصیلات ابتدایی تا مرگ قریب در سال ۱۳۵۳ روایت میشود و با وقایع آن زمان مانند کودتای رضاخان، قحطی تهران در زمان جنگ جهانی دوم، حضور متفقین در ایران همزمان است. «روزگار قریب» نگاهی ساده و صمیمی و واقع گرایانه به زندگی این شخصیت دارد و تلاش کرده است در کنار پرداختن به خدمات او به زیست اجتماعی و سیاسی مردم آن دوران نگاهی ویژه داشته باشد تا آنجا که همچنان این سریال یکی از بهترین مجموعههای تاریخی شخصیت محور در تولیدات تلویزیونی ایران است.
عیاری اما در واپسین سال دهه ۸۰ یکی از مهمترین و جسورانهترین آثار سینمای ایران را ساخت و البته توقیف شد. «خانه پدری» پس از سه سال توقیف، در جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۲ اکران شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت و بسیاری تحت تاثیر موضوع جسورانه و خشونت تاثیرگذار همان دقایق ابتدایی در فیلم قرار گرفتند. فیلمی که نقبی به جامعه مردسالارانه ایرانی در دهههای پیشین میزند تا از ۱۳۰۸ تا ۱۳۷۹ این خانواده و خون ناحق دختری را که در این خانه ریخته شد، مرور کند. این فیلم که در دی ۱۳۹۳ اکران آن آغاز شده بود به دلیل وجود یک صحنه خشن با مشکلاتی در اکران روبرو و در روز اول اکران عمومی از پرده پایین کشیده شد. پس از پنج سال فیلم «خانه پدری» با اصلاحاتی جزئی و با ردهبندی سنی بالای ۱۵ سال در تاریخ ۱ آبان ۱۳۹۸ در سینماهای ایران اکران شد، اما پس از پنج روز در ۶ آبان ۱۳۹۸ با دستور مستقیم دادستانی مجدد توقیف شد. در سال ۱۳۹۸ نسخهای لو رفته از این فیلم در فضای مجازی منتشر شد. «خانه پدری» همچنان یکی از متفاوتترین آثار سینمای ایران است؛ فیلمی که به دلیل توقیف سر از فضای مجازی درآورد و همین باعث شد تا مخاطبان بیشتری فیلم را ببینند و آن را با وجود تلخی و خشونت تاثیرگذار تحسین کنند.
کیانوش عیاری در همه این سال ها نشان داده نه این توقیفها و نه اکرانهای محدود و جلوگیری از دیده شدن آثارش نمیتواند او را از مسیرش منحرف کند. عیاری از «تازه نفس ها» و در ادامه مسیرش نشان داد همواره به دنبال نوعی نگاه متفاوت است و همین نگاه او باعث شد تا فیلم «کاناپه» که از زمان تولید در سال ۱۳۹۵ توقیف است و سال قبل بصورت مجازی و قاچاق دیده شد را بسازد؛ فیلمی که بازیگران زن آن با کلاه گیس در نماهای داخلی و خانوادگی فیلم حضور دارند و در حقیقت تلاش عیاری برای دادن پیشنهاد به سیاستگذاران سینمایی بود که میشود بدون هیچ مشکلی و تنها با استفاده از کلاه گیسهای مصنوعی فضای رئالیستیتر و باور پذیرتری از خانه و زنان در خانه نشان داد. «کاناپه» هرگز روی پرده نرفت و درنهایت در شبکه نمایش خانگی دیده شد.
کیانوش عیاری احتمالا رکورددار آثار اکران نشده و یا اکران محدود در سینمای ایران است، علاوه بر فیلمهای که گفته شد سریال ۴۰ قسمتی «۸۷ متر» که از ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ ساخته شد با اینکه در شهریور ۱۴۰۰ هم خبری مبنی بر پخش آن منتشر شد همچنان از پخش آن خبری نیست.
کیانوش عیاری همواره دین خود به سینما را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از زیست خود نشان داده است. او از دهه ۵۰ تاکنون به هر شکلی تلاش کرده با فیلم و سریال و با هر عنوان و سمتی ادامه دهد. عیاری پس از ماجرای «کاناپه» تا ۶ سال فعالیتی در زمینه سینما نداشت تا در ۱۴۰۱ فیلم کمدی «ویلای ساحلی» را با حضور رضا عطاران و پژمان جمشیدی ساخت. احتمالا برای دوستداران عیاری این فیلم چندان شباهتی به سینمای پیشین او ندارد اما همین که او باز فیلمی تازه ساخته بود باعث خوشحالی دوستداران او شد.
کیانوش عیاری در سال ۱۴۰۲ دچار دو سکته مغزی شد که یکی از آنها در ۲۶ مهر ۱۴۰۲ همزمان با تشییع پیکر داریوش مهرجویی و یکی از آنها در ۲ دی رخ داد.
امروز ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ تولد ۷۴ سالگی اوست؛ فیلمسازی که با نکته ویژهاش جهانی تازه را پیش روی مخاطبش گشود و مهمتر اینکه برخلاف بسیاری از فیلمسازان مطرح آثارش مشمول قانون زمان نشده و بسیاری از آنها با تمام تغییرات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، قابل توجه است.
امید که عیاری سلامتی خود را باز به دست آورد و باز شاهد آثاری ماندگار همانند «آنسوی آتش» و «خانه پدری» از او باشیم و مهمترین آرزو شاید این باشد که امسال آثار توقیفی او همانند «سفره ایرانی» و سریال «۸۷ متر» بالاخره بهصورت عمومی پخش و دیده شوند.
با آرزوی سلامتی برای کیانوش عیاری عزیز/ تولدتان مبارک
نوید جعفری