«آغوش باز»؛ عاشقانه ای با عطر موسیقی

- 6 دقیقه مطالعه
در فیلم‌هایی که موسیقی در قالب یک کاراکتر رفته و نقش مهمی در بطن داستان دارد، ریتم اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و «آغوش باز» هم از آن مستثنی نبوده است.

به گزارش فیلم نت نیوز، عشق به عنوان یکی از هشت تم اصلی در فیلمنامه‌نویسی، نقش مهمی در شکل‌گیری عاشقانه‌های سینمایی با کیفیت‌های مختلف داشته است. به ویژه ملودرام که قالبی فوق‌العاده برای روایت قصه‌های عاشقانه به حساب آمده و بخش مهمی از بهترین‌ها در این باب را در خود جای داده است. سینمای ایران نیز از این قاعده کلی مستثنی نبوده و می‌توان ملودرام‌های عاشقانه زیادی را در آن جست. «آغوش باز» به کارگردانی بهروز شعیبی که به تازگی در فهرست اکران آنلاین پلتفرم فیلم‌نت قرار گرفته، یکی از جدیدترین نمونه‌ها در این باب به حساب می‌آید که می‌تواند گزینه مناسبی برای علاقمندان این دسته از آثار باشد.

در فیلم‌هایی از این جنس، فیلمنامه نقشی کلیدی داشته و قصه اصلی بدون وجود داستان‌های فرعی قادر به پیشرفت نیست. «آغوش باز» در همان ده دقیقه نخست و با تمرکز روی پیام به عنوان قهرمان و مساله‌اش که چیزی جز اجرای کنسرت نیست، به خوبی پیش رفته و تماشاگر را با فضای کلی داستان آشنا می‌کند. کل ماجرا هم در یک بیست و چهار ساعت طوفانی و پر ماجرا می‌گذرد که فضای خوبی را در اختیار نویسندگان فیلمنامه برای بالا بردن تعلیق و تنش قرار داده است. خیلی زود هم سروکله نقطه عطف نخست پیدا شده و پیچ مناسبی به قصه می‌دهد. البته زمینه چینی هم برای این عطف انجام شده که مهمترین آن درگیری بین نگین به عنوان مدیرتولیدکنسرت و مدیربرنامه پیام با شادی به عنوان طراح صحنه و لباس است. بخش مهمی از ماجراهای نیمه میانی فیلم نیز در اینجا کلید خورده و تنش حاکم بر کار را به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌دهد.

فاجعه رخ داده برای صحنه کنسرت آن هم در کمتر از یک روز مانده به اجرا، نقطه عطف مناسبی است که مانعی بزرگ بر سر راه پیام در مقام قهرمان فیلم قرار می‌دهد.در عین حال معمایی را پیرامون عمدی یا غیرعمد بودن آن شکل داده و گره دیگری به قصه می‌زند. از طرف دیگر، نقش هومن با توجه به نامزد بودن‌اش با شادی در نیمه دوم کار پررنگ‌تر شده و شوخی‌های بامزه‌ای را شکل می‌دهد برای مثال می‌توان به گفتگوی این دو در محل کار شادی اشاره کرد که ریتم بسیار خوبی هم دارد. در طرف دیگر داستان، قصه فرعی پیام و همسرش زهره قرار دارد که نوسان زیادی داشته و با غیبت زهره علامت سوال بزرگی در ذهن تماشاگر به وجود می‌آید. دختر و پسر آنها هم به خوبی در قصه جا افتاده و به شیرین‌تر شدن قصه کمک زیادی می‌کنند.

در عین حال، داستانکی هم با محوریت پدر و مادر پیام شکل گرفته که ورودی آن عالی از کاردرآمده و کنجکاوی برانگیز جلوه می‌کند. رابطه عاشقانه مرد با همسر مبتلا به آلزایمر که تم عشق را پررنگ‌تر کرده و حال و هوای خوبی به آن می‌بخشد. نقطه مقابل این دو، هومن و شادی هستند که شکل رابطه‌شان از جنس دیگری بوده و بیش از هر چیز به پول و منفعت طلبی گره خورده است. دو تیپ کاملا آشنا که در نهایت اولی دومی را ترک کرده و به سمت دیگری می‌رود.

در فیلم‌هایی که موسیقی در قالب یک کاراکتر رفته و نقش مهمی در بطن داستان دارد، ریتم اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و «آغوش باز» هم از آن مستثنی نبوده است. از سکانس‌های تمرین گروه تا اجرای پایانی که در آن ریتم نقش مهمی داشته و تا حدود زیادی نیز خوب از آب درآمده است. شعیبی که خود سابقه قابل اعتنایی در بازیگری دارد، بازیگران خود را از بین گزینه‌های تکراری انتخاب نکرده و تلاش کرده در این زمینه نوآوری کند برای نمونه هم می‌توان به حامد کمیلی برای نقش پیام اشاره کرد که با نقش تا اندازه زیادی جفت و جور شده و به باور تماشاگر می‌نشیند. همین طور محسن کیایی در نقش هومن که شیرینی همیشگی‌اش را به نقش اضافه کرده و شوخی‌های بعضا بانمکی را خلق کرده است. در طرف دیگر، احترام برومند و مهدی هاشمی قرار دارند که باورپذیری فوق العاده‌ای به نقش‌های خود تزریق کرده و حس و حال خوبی به سکانس‌هایشان بخشیده‌اند.

محمد جلیلوند

فیلم آغوش باز را در فیلم نت تماشا کنید

 

برچسب‌ها: آغوش باز
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها