«استاد» از نسبت قدرت و حقیقت می‌پرسد

- 5 دقیقه مطالعه

یه گزارش فیلم نت نیوز، فیلم «استاد» ساخته‌ عماد حسینی که به تازگی در سینما آنلاین فیلم نت عرضه شده است، یکی از آن آثاری است که از همان ابتدا مرز خود را با سینمای متعارف روشن می‌کند: داستانی به‌ظاهر ساده درباره‌ استاد دانشگاهی متهم به سوءاستفاده از قدرت، اما با لایه‌هایی پیچیده از حقیقت‌های پنهان و روایت‌های متناقض. فیلم در ظاهر درباره یک موقعیت فردی است، اما در عمق خود پرسشی بنیادین درباره نسبت قدرت، جنسیت و حقیقت طرح می‌کند.

از منظر مضمون، نزدیک‌ترین هم‌نشین برای «استاد» در سینمای ایران، آثار اصغر فرهادی است به‌ویژه فیلم «فروشنده». در هر دو فیلم، یک موقعیت اخلاقی در محور قرار می‌گیرد که هیچ پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد. «استاد» همچون «فروشنده» با ظرافت نشان می‌دهد که حقیقت نه یک‌پارچه و مطلق، بلکه تکه‌تکه و وابسته به روایت‌هاست. شخصیت‌ها هر کدام سهمی از واقعیت را بیان می‌کنند و تماشاگر ناچار است میان روایت‌های متضاد، قضاوتی شخصی شکل دهد. این همان ویژگی است که آثار فرهادی را به میدان گفت‌وگوی اجتماعی بدل می‌کند و در «استاد» نیز حضوری پررنگ دارد.

اما از منظر ساختاری، «استاد» به جهان سینمایی برادران داردن نزدیک‌تر است. انتخاب دوربین نزدیک به بدن، پرهیز از موسیقی پررنگ، و تاکید بر لحظات روزمره، یادآور واقع‌گرایی بی‌واسطه‌ی آنهاست. همانند فیلم‌های داردن‌ها، در «استاد» هم کنش‌های بیرونی کم‌رنگ‌اند و در عوض، بار اصلی روایت بر دوش سکوت‌ها، نگاه‌ها و مکث‌های شخصیت‌ها گذاشته می‌شود. این سبک، مخاطب را وادار می‌کند تا به‌جای اتکا به نشانه‌های آشکار، از خلال رفتارهای کوچک و نشانه‌های جزئی، به عمق موقعیت پی ببرد.

نقطه‌ قوت اصلی فیلمنامه در این است که موقعیت مرکزی‌اش را بیش از آنکه بر ماجرا بنا کند، بر ابهام اخلاقی استوار می‌سازد. ما نه به قاطعیت می‌فهمیم استاد مقصر است و نه بی‌گناه؛ بلکه درمی‌یابیم که مساله بسیار فراتر از یک فرد است: ساختار قدرتی که اجازه می‌دهد یک جایگاه اجتماعی به ابزار فشار و سواستفاده بدل شود. این انتخاب هوشمندانه، فیلم را از افتادن در دام کلیشه‌های ملودرام نجات می‌دهد و به آن بُعدی تحلیلی می‌بخشد.

کارگردانی حسینی نیز این جهان را با پرهیز از هرگونه اغراق بصری ساخته است. میزانسن‌ها ساده، لوکیشن‌ها محدود و قاب‌ها اغلب بسته‌اند. تماشاگر در تمام طول فیلم در نزدیکی شخصیت‌ها باقی می‌ماند، بی‌آنکه هیچ فاصله‌ای برای آسودگی داشته باشد. همین نزدیکی دوربین، هم‌زمان حس خفقان و صمیمیت ایجاد می‌کند: ما در دل موقعیت قرار می‌گیریم، اما هیچ‌گاه به تصویری شفاف از حقیقت دست نمی‌یابیم.

اگرچه ممکن است «استاد» برای مخاطب عام اثری دشوار به نظر برسد، اما برای بیننده جدی سینما، میدان تجربه‌ای تازه است. این فیلم از تماشاگر انتظار می‌کشد، او را وارد بازی قضاوت و بازاندیشی می‌کند و سرانجام با سکوتی سنگین به پایان می‌برد. درست مانند آثار داردن‌ها، پایان نه نتیجه‌گیری قطعی است و نه راه‌حلی اخلاقی؛ بلکه مکانی برای اندیشیدن باقی می‌گذارد.

در نهایت، می‌توان گفت «استاد» در تلاقی دو جریان شکل گرفته است: از یک سو سنت روایت‌های اخلاقی چندلایه در سینمای فرهادی و از سوی دیگر واقع‌گرایی بی‌واسطه در سینمای داردن‌ها. همین ترکیب، اثری را رقم زده که در سینمای ایران کم‌نظیر است. «استاد» نه صرفا یک فیلم اجتماعی، بلکه تجربه‌ای اخلاقی-روایی است که مخاطب را با پرسشی دشوار تنها می‌گذارد: وقتی حقیقت چندپاره و روایت‌ها متناقضند، قضاوت ما بر چه اساسی شکل می‌گیرد؟

فیلم استاد در سینما آنلاین فیلم نت

برچسب‌ها: استاد،سینما آنلاین
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها