برسد به دستِ «مایکل اسکافیلد» ایران!
در فیلمنت نیوز بخوانید
به گزارش فیلم نت نیوز، این روزها که پخش فصل دوم سریال «وحشی» به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی با بازی جواد عزتی در نقش داود اشرف سر زبان ها است، خیلی ها هم به دنبال این رفته اند که قصه واقعی این سریال چیست و جواد عزتی در اصل نقش چه کسی را بازی می کند و او کسی نیست جز علی اشرف پروانه که به دلیل فرارهایش از زندان به مایکل اسکالفید ایران معروف شده است. مایکل هم که یکی از دو شخصیت معروف سریال «فرار از زندان» است که نه فقط در ایران بلکه در جهان شناخته شده است.
حالا با ما همراه می شوید در نامه ای که باید به دست داود اشرف برسد!
«آقای اشرفِ عزیز!
سلام
خبر دارید که این بیرون چقدر محبوب هستید؟ چقدر آدم شما را میشناسند حالا و داستان زندگیتان را دنبال میکنند و چقدر مشهور شدهاید؟…
ببخشید؛ خیلی بیمقدّمه و هیجانزده شروع کردم. مؤدّبانهاش این بود که اوّل خودم را معرّفی کنم. شما من را نمیشناسید، ولی من شما را دارم خُردخُرد میشناسم و یکی از طرفدارانتان هستم. البته طرفدار خودِ خودتان که نه، طرفدار جواد عزّتی! راستش نه، این هم درست نیست؛ باید مینوشتم طرفدار نقشی که بازی میکند، نقش شما!
خبر دارید که داستان زندگیتان را سریال کردهاند و نمایش دادند و هنوز سه فصل دیگرش باقی مانده است؟ خودتان فکرش را میکردید؟
یعنی آن زمانی که دو تا بچّه ناغافل خودشان را از ترس از ماشینتان پرت کردند بیرون و فوت شدند و شما به دلیل این تصادف محکوم به پرداختِ دیه قتل غیرعمد شدید، خیال میکردید کلّی آدم از بلایی که سرتان آمده است باخبر شوند و با لحظهلحظهاش همراهی کنند؟
یا وقتی از زور بیپولی با دوستانتان آمدید تهران و تصمیم گرفتید بهجای خودکشی، سرقت مسلّحانه کنید، یا آن دو باری که از زندان فرار کردید و همه را انگشتبهدهان گذاشتید و برای کندن تونل هیجده متری با قاشق در طول سهسال، اسم شخصیت سریال معروف «فرار از زندان»، یعنی مایکل اسکافیلد را گذاشتند روی شما، فکر میکردید که اینبار اسم خودتان هم نام شخصیت یک سریال پرطرفدار شود؟!
جناب اشرف!
شاید خودتان هم تعجّب کنید که آدمها چطور با یک آدم بازنده که به یک خلافکار حرفهای و خطرناک تبدیل میشود، ارتباط بگیرند و نگرانش شوند و حتّی با او احساس صمیمیت و نزدیکی کنند؟
راستش مطمئن نیستم، ولی فکر کنم یک دلیلش این است که ما آدمها داستانشنیدن دوست داریم و این -با عرض معذرت- «وحشی» هم دارد داستان میگوید و داستانش را هم گرم و گیرا میگوید و درگیرمان میکند. همهمان هم تجربه شانسنیاوردن را در زندگی داریم و تجربه رودستخوردن از دوستان، خیانت و شکست عشقی و خیال میکنیم حقمان نبوده و اشتباه پیش آمده است!
به جز این، در آن تهوتوو و اعماق تیره و تار افکارمان، چیزهایی منفی ول هستند و وول میخورند؛ چشمچرانی دوست داریم، انتقام دوست داریم و حتّی مستعد هستیم پایش که بیفتد و با توجیه جبر جهان و جامعه و با طرد و نامهربانی و اوضاع نامساعد مالی مملکت تبدیل به آدمهایی شویم که تماشاگر رنج و جاندادن دیگری باشیم و ککمان هم نگزد و ای بسا وجه وحشیمان رشد کند و هیولا شود…
راستی آقای اشرف!
میگویند هنوز توی زندان هستید، ولی بعضی هم گفتهاند شما چندسال پیش از دنیا رفتهاید و میگویند فیلم مراسم تدفینتان را هم دیدهاند. یک عدّه هم باور ندارند که راست باشد و معتقدند این هم یکی دیگر از آن کلکهای شماست و این شایعات را خودتان پخش کرده ایید، که این هم یکی از فرارهای شماست و شما حالا در پنجاهوچند سالگی دیگر آن آدم صاف و ساده سیسال پیش نیستید که جبر جغرافیا و بدشانسی از شما جنایتکار بسازد.
هرچه که هست، کاش این نامه به دست شما برسد و بخوانیدش. اگر رسید و خواندید، خوشحال میشوم که جوابش را هم بدهید و توی آن بنویسید که آیا سریال خودتان را تماشا کردهاید؟ دوستش دارید؟ که «داوود اشرف» چقدر به شما شبیه است؟ شما هم مثل من فکر میکنید توانسته از پس شخصیت عجیب و تغییرات غریب در شما بربیاید؟ بنویسید که شما هم آیا یک «رها جهانشاهی» در زندگیتان داشتهاید؛ از این معشوقهای غیرقابلپیشبینی؟… و بنویسید آدم چطور از یک موجود آرام و معصوم و بیخطر تبدیل به یک «وحشی» میشود؟!
گیرنده:
جناب آقای علی اشرف پروانه – زندان بزرگ تهران
فرستنده:
سیداحمد حسینیان»
سریال وحشی به طور اختصاصی در فیلم نت


