درباره کارگردانی دقیق جمشید محمودی در سریال «پوست شیر»

جابه‌جایی مرزهای استاندارد

- 4 دقیقه مطالعه

جمشید محمودی پیش‌تر با همکاری برادرش نوید محمودی به واسطه ساخت چند فیلم سینمایی مورد توجه قرار گرفته بود اما سریال‌های این دو برادر، نتوانسته بودند به جمع آثار موفق تلویزیون راه پیدا کنند و نقطه عطفی در کارنامه آنها باشند. جمشید محمودی بی‌ادعا «پوست شیر» را ساخت تا این ساخته او تبدیل به یکی از بهترین آثار شبکه خانگی شود. سریال در قسمت اول درجه یک شروع شد و هرچه پیش رفت بر میزان موفقیتش اضافه شد. در این مطلب، ابعاد مختلف این سریال را به جهت قدرت کارگردانی بررسی می‌کنیم.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، واکنش‌ها به سریال در فضای مجازی بسیار بالا رفته و طبیعتا جمشید محمودی کار بسیار سختی از این به بعد پیش رو دارد. با این حال به نظر می‌رسد همه چیز کاملا دقیق برنامه‌ریزی شده است و می‌توانیم از همین حالا مطمئن باشیم با پایانی قدرتمند روبه‌رو خواهیم شد.

زمینه‌چینی مناسب و منطقی | یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سریال «پوست شیر»، پیش رفتن ماجراها روی اصل روابط علی‌ومعلولی است. حتی زمانی که بعضی موارد صرفا برای پیش رفتن داستان از یک مرحله به مرحله دیگر، همزمان کنار هم قرار می‌گیرند، باز هم احساس نمی‌کنیم اتفاقی در کار بوده است و همه جا ردپای نکته‌سنجی کارگردان دیده می‌شود. مثلا ابتدای قسمت جدید [قسمت دوم از فصل سوم]، خانواده نعیم به همراه محب درحالی به باغ می‌رسند که چند دقیقه قبل، رباینده از باغ خارج شده و ساحل هم خودش را از اتاق رها کرده است. اگر زمینه‌چینی‌ها درست نبود، این سوال پیش می‌آمد که چطور ممکن است همه این موارد، همزمان رخ دهد؟ اما مجموعه شرایط طوری پیش می‌رود که باور می‌کنیم. در قسمت قبل دیده‌ایم که ساحل چکش را زیر بالشش قایم کرده و به دیدی کلی نسبت به فضای آن ویلا و باغ رسیده است. پس طبیعی است که بعد از ضرب و شتم توسط رباینده، بلافاصله بعد از رفتن او، برای فرار اقدام کند. از طرفی رباینده از ابتدا به عنوان فردی معرفی شده که در این باغ اسکان دائمی ندارد و مدام در رفت‌وآمد است. پس غیبتش در آن لحظه بخصوص طبیعی و منطقی است. اینجاست که تلاقی این ماجراها کاملا حساب‌شده به نظر می‌رسد. از این دست روابط علی‌ومعلولی دقیق در کل قسمت‌های سریال زیاد دیده می‌شود و بخشی از موفقیت آن هم روی همین اصل بنا شده است.

معرفی درست شخصیت‌ها | نعیم، صدرا، لیلا، رضا و محب، هرکدام دلیل مشخصی برای گشتن به دنبال ساحل دارند. کارگردان در تمام قسمت‌های پیشین، هرکدام از این شخصیت‌ها را با جزئیات معرفی کرده و دلیل هریک را برای پیوستن به این جمع انتقام‌جو با دلیل و مدرک توضیح داده. درست است که در فضای بحرانی ایجاد شده، هرکدام از شخصیت‌ها می‌توانند در مظان اتهام قرار بگیرند و در لحظاتی شک مخاطبان را برانگیزند اما پیشینه شخصیت‌ها و رفتاری که در طول سریال از خودشان نشان داده‌اند مثل یک نقشه راه عمل می‌کند و اجازه نمی‌دهد شک‌ها از یک مقداری بیشتر ادامه پیدا کنند.

جذابیت صحنه‌های احساسی | بخش مهمی از جذابیت قسمت دوم فصل سه «پوست شیر» به این مهم برمی‌گردد که توانسته‌ است به درستی احساسات مخاطب را نشانه بگیرد. از قسمت دوم فصل اول تا این قسمت، ما با خانواده‌ای از هم گسیخته مواجه بوده‌ایم. پدری که خودش را مسبب مرگ دختر می‌بیند، مادری که هم دخترش را از دست داده و هم از طرف همسر طرد شده و جایی برای زندگی ندارد، پسری جوان که به خاطر خیانت به ساحل نتوانسته‌ است خودش را ببخشد و نهایتا پلیسی که روزگاری دخترش را به همین ترتیب از دست داده و پیگیری این پرونده برایش اهمیت حیاتی دارد. در قسمت جدید ما همه این افراد را در یک قاب می‌بینیم و برای اولین بار است که بعد از طی آن همه اتفاق تلخ، شاهد لبخند روی لب‌هایشان هستیم. ترکیب شکل گرفته درون ماشین، نشان از آرامش و امید به آینده دارد و موسیقی پوست شیر هم به احساسی شدن این شرایط دامن زده است. کارگردان درون ماشین فضایی ایجاد کرده که ناخواسته ذهن مخاطب را درگیر آرامش می‌کند و درست در همین نقطه، تیر خلاص را شلیک می‌کند؛ تیری سرنوشت ساز که قلب مخاطب را نشانه می‌رود و حالش را تا این حد بهم می‌ریزد.

موفق در ایجاد تعلیق | ساختار معماگونه «پوست شیر» به نحوی طراحی شده که در هر قسمت با کدهایی که در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد، افرادی از دایره مظنونان به ماجرا بیرون می‌روند و پای افراد دیگری به این جمع باز می‌شود. کارگردان بسیار هوشمندانه و با استفاده دقیق از نشانه‌ها ذهن‌ها را کنترل می‌کند و تصمیم می‌گیرد، ذهن مخاطبان به کدام سمت‌وسو هدایت شود. این بار با دو حرف «ع» و «ص» نقش بسته روی حلقه طلا از کدی جدید رونمایی کرده و با ایجاد شباهت میان لباس موتورسوار با کاپشن رضا پروانه، تعلیق را بالا برده است؛ تعلیقی کاملا فکر شده که چند قطعه به پازل پیچیده داستان اضافه کرده و باز هم به اما و اگرها دامن زده است.

هدایت درست بازیگران | بدون شک این مجموعه قدرتمند بدون بازی درجه یک بازیگرانش به اینجا نمی‌رسید. درست است که بخش مهمی از بار موفقیت سریال به شخصیت‌پردازی آن بستگی دارد اما این بازیگران هستند که توانسته‌اند در انتقال این احساسات دقیق و درست عمل کنند. جمشید محمودی علاوه بر انتخاب‌های هوشمندانه، به درستی از بازیگرانش بازی گرفته است. بازی‌ها به قدری یکدست و باورپذیر است که در صحنه‌ای که ساحل تیر می‌خورد، هریک از مخاطبان احساس می‌کنند درست جای پدر یا مادر او قرار گرفته‌اند و مثل آنها در تغییر شرایط ناتوانند.

جمشید محمودی با ساخت «پوست شیر» یکی از مهم‌ترین آثار کارنامه‌اش را رقم زده و از طرفی انتظار مخاطبان را بیش از پیش بالا برده است. باید دید در ادامه قرار است این فضای معماگونه و پرتعلیق را چطور هدایت کند و به انتها برساند.

 

منبع: فیلم‌نیوز

برچسب‌ها: انتخاب سردبیر،برگزیده،پوست شیر،فیلم نت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها