رئالیتی شو «پدرخوانده» یکی از جذابترین محتواهایی بود که سال گذشته از طریق شبکه نمایش خانگی عرضه شد. جذابیت این اثر مرهون حضور بازیکنهای تیزهوشی است که توانستند با بازی خوب خود به این رئالیتی شو رنگ و جلای خاصی ببخشند.
به گزارش فیلمنت نیوز، سعید ابوطالب بعد از انجام آزمون و خطاهایش در ارائه بازی جذاب «مافیا» در قالب رئالیتی شو «شبهای مافیا»، سراغ «پدرخوانده» رفت. او با شناسایی نقاط ضعف «شبهای مافیا» چه در ساختار و چه در محتوا، سناریوی جدیدی را برای رئالیتی شو جدیدش طراحی و آن را با کمترین ضریب خطا اجرا کرد.
همین عامل موجب شد تا «پدرخوانده» به یک رئالیتی شو جذاب تبدیل شود و مخاطب با نسخهای بسیار نزدیک به نسخه حرفهای بازی «مافیا» مواجه شود. اجرای حرفهای این بازی نیازمند بازیکنهایی حرفهای بود که بتوانند آن را به درستی اجرا و بازی کنند. اتفاقی که در قسمتهای مختلف این رئالیتی شو افتاد و بازیکنهای حاضر توانستند با ارائه یک بازی خوب و بینقص اتفاقهای جذابی را رقم بزنند. در این گزارش با نگاهی به حضور بازیکنهایی که در فینال این رئالیتی شو حضور داشتند به بررسی عملکرد آنها در دو بخش برنده و بازنده پرداختهایم. البته بازیکنهای دیگری هم از جمله میتوانستند به جمع برندهها و بازندهها اضافه شوند که در نهایت ما به این فهرست رسیدیم. اسامی این فهرست در ساید برندهها و بازندهها براساس حروف الفبا آمده است.
ساید برندهها | در ساید برندهها انتخاب ما با محوریت عملکرد بازیکنها در سه بازی فینال شامل تیمی پنج نفره متشکل از بهاره افشاری، بهنام تشکر، معین زندی، مجید واشقانی و امیرعلی نبویان میشود. به این جمع بازیکنهایی چون باربد بابایی و علی صبوری هم میتوانستند راه پیدا کنند.
بهاره افشاری
بهاره افشاری در همان «شبهای مافیا» نشان داد که تا چه حد در انجام بازی مافیا تبحر دارد. او با حضور در «پدرخوانده» و ارائه یک بازی منطقی و هوشمندانه نشان داد که موفقیتش در «شبهای مافیا» تصادفی نبوده و به درستی اصول و قواعد این بازی را میشناسد. مهمترین ویژگی افشاری این است که به حرفها به خوبی گوش میدهد، عکسالعملها را در ذهنش ثبت میکند و آنها را با هم انطباق میدهد و در نهایت به یک رابطه علت و معلولی از صحبتها و رفتارها میرسد. همین عامل موجب میشود تا افشاری در طول بازی غالبا تشخیصهای درستی داشته باشد. ویژگی دیگر او قدرت بیان و سخنوریاش است که میتواند با اتکا بر همین شاخصه استدلالش را به درستی ارائه دهد.
بهنام تشکر
بهنام تشکر سابقه گردانندگی بازی مافیا در رئالیتی شو «شهروند و مافیا» را دارد. حضور در آن برنامه و هممسیر شدن با افرادی که به شکل حرفهای «مافیا» بازی میکنند کاملا روی بازی تشکر تاثیر گذاشته است. از همین رو رفتار و سبک او به نوع بازی افرادی که به شکل حرفهای در کافه مافیا بازی میکنند نزدیک است. بر همین اساس است که تشکر هم در ساید مافیا و هم در ساید شهروندان بازی استانداردی از خودش ارائه میدهد. او در سومین فینال «پدرخوانده» توانست در مقابل یکی از قویترین سایدهای مافیا بایستد و آنها را به زحمت بیندازد. اگر همتیمیهای او کمی ذکاوت داشتند میتوانستد با تکیه بر تواناییهای تشکر در همان فینال سخت، مافیا را شکست بدهند.
معین زندی
معین زندی بیشک پدیده بی چونوچرای «پدرخوانده» است. او سبک درستی را برای بازی خود انتخاب کرده و همین سبک موجب شده تا هم در ساید مافیا و هم در ساید شهروندان درست بازی کند. سبک او این است که هیچگاه هیجانزده نمیشود. همین کنترل هیجان موجب میشود تا رفتارش برای بازیکنهای دیگر قابل تشخیص نباشد و بازیکنهای مقابل را نسبت به خودش دچار گیجی و سردرگمی کند. اما قدرت بازی زندی جایی نمایان میشود که او گیجی و سردرگمی بازیکنهای مقابل را به سمتی که خودش میخواهد هدایت میکند. اگر شهروند باشد کارش سادهتر است و خیلی زود خودش را سفید میکند و اگر هم مافیا باشد شهروندها را آرام آرام با خودش همراه میسازد.
امیرعلی نبویان
امیرعلی نبویان در «پدرخوانده» روندی سینوسی داشت. در برخی بازیها هوشمند و قوی و در برخی دیگر متوسط و حتی ضعیف ظاهر شد تا جاییکه حتی به خاطر سبک بازیاش مخاطب را هم آزار میداد. اما در روزهای خوبش آنقدر درخشان و بینظیر بازی میکرد که مخاطب از قدرت هوش و ذکاوت او حیرتزده میشد. نبویان در بازی سوم فینال «پدرخوانده» وقتی کارت مافیا را جلوی خودش دید، بلافاصله پلنی را در ذهنش طراحی کرد که با در نظر گرفتن تمامی احتمالات از همان ابتدا پیروزی مافیا را بالای ۹۰ درصد تضمین میکرد؛ اتفاقی که در نهایت هم افتاد و ساید سیاه بازی بهواسطه استراتژی هوشمندانه او و بازی خوب دیگر اعضای مافیا به پیروزی حیرتانگیزی رسید. بازی بینقص واشقانی از یکسو و جملهای که بهاره افشاری بعد از شو شدن نقشش به علی صبوری گفت از سوی دیگر در اجرایی شدن پلن نبویان نقشی انکارناپذیر داشتند.
مجید واشقانی
حضور در «پدرخوانده» برایش به نوعی اعاده حیثیت بود تا خط بطلانی بکشد بر همه حرف و حدیثهایی که بهواسطه بازی خوبش در «شبهای مافیا» به وجود آمده بود. واشقانی در «پدرخوانده» نشان داد که بازی مافیا را بلد است. او هم اصول استدلال را بلد است و هم اصول مغالطه را میشناسد. اینها دو سلاحی هستند که اگر بازیکن مافیا مجهز به آن باشد رقیبی نخواهد داشت. بر همین اساس است که وقتی شهروند میشود بر مبنای استدلال آدمهای سیاه را شناسایی و به شهروندان معرفی میکند و وقتی هم که مافیا است با تکیه بر اصول مغالطهگری آدمهای سفید شهر را سیاه و از گردونه بازی خارج میکند، حتی اگر روبهرویش آدمهای قدرتمندی مثل امیرعلی نبویان و بهنام تشکر قرار گرفته باشد.
ساید بازندهها | در ساید بازندهها هم محور انتخابها عملکرد بازیکنها در سه بازی فینال قرار داده شده است. بر همین اساس چهار بازیکن به نامهای امیرحسین رستمی، سید علی صالحی، شیدا یوسفی و نیکی میربهاء به تیم بازندهها راه پیدا کردند. ارسلان قاسمی و سمیرا حسنپور هم میتوانستند به راحتی در تیم بازندهها قرار بگیرند.
امیرحسین رستمی
امیرحسین رستمی طی چند دستی که در «پدرخوانده» حضور داشته، نتوانسته در مجموع بازی خوبی از خودش ارائه دهد. سطح بازی او متوسط رو به پایین بوده و هیچگاه نتوانسته چه در ساید شهروندان و چه در ساید مافیا عنصر موثری باشد. او وقتی در ساید مافیا قرار میگیرد آنقدر رو بازی می کند که در همان دور اول حرف زدن سایدش برای دیگر بازیکنها افشا میشود. وقتی هم در ساید شهروندان بازی میکند باز به گونهای رفتار میکند که باید تلاش کند که سفید بودن خودش را ثابت کند. در مواقعی هم که سفید بودنش محرز است به گونهای بازی میکند که تبدیل به شهروند تبر میشود. اوج بازی ضعیف رستمی در همین فینال سوم بود که به عنوان «حرفهای» حتی برای یکبار هم اقدام به شلیک نکرد و تیرهایش را با خود به منزل برد.
سید علی صالحی
او به یک دلیل بازیکن خوبی برای بازی مافیا نیست. دلیل اصلی هم این است که دائم در حال قایم کردن خودش پشت سر بازیکنهای خوب است. وجود چنین بازیکنی در بازی مافیا سم است. چرا که بهراحتی گول میخورد و میتواند با هدایت غیر مستقیم ساید سیاه بازی به تبر شهر تبدیل شود. او در دستهایی که بازیکنهای قدری مثل واشقانی، امیر مهدی ژوله، نبویان، افشاری، تشکر و یا حتی سید جواد هاشمی در بازی حضور داشتند کاملا به مهرهای تبدیل شده که اختیارش در دست این افراد است. دلیل اینکه او به راحتی بازی میخورد این است که قدرت استدلال خوبی ندارد و استدلالهایش تماما بر اساس کلیشههای رایج بازی مافیا استوار است و اگر کسی در بازی بدل بزند قدرت تشخیص این بدل را ندارد؛ اتفاقی که بارها در قسمتهای مختلف «پدرخوانده» افتاده است.
شیدا یوسفی
حضورش در جمع فینالیستهای «پدرخوانده» یکی از علامت سوالهای بزرگی است که فقط کارگردان برنامه میتواند به آن پاسخ دهد. شیدا یوسفی در دستهایی که بازی کرده نشان داده که بسیاری از اصول این بازی را نمیداند و نسبت به آنها نا آگاه است. همین نا آگاهی هم موجب شد تا به بازیکن به اصطلاح «مهره» تبدیل شود. اگر مافیا باشد که خیلی زود لو میرود و اگر شهروند باشد طوری بازی میکند که ساید سیاه بازی به سرعت میتواند روی او آوار شود و از بازی بیرونش کند. اتفاقی که در تمامی قسمتهای که او حضور داشته تکرار شده است. مهمترین ایراد شیدا یوسفی این است که قواعد این بازی را اصولی یاد نگرفته و اگر یاد گرفته نسبت به جزییات این اصول نا آگاه است.
نیکی میربهاء
نیکی میربهاء به این دلیل نامش در بین بازندهها آمده که در بزنگاههای «پدرخوانده» نتوانسته به خوبی عمل کند. او در طول بازیهایی که انجام داده سعی داشته استاندارد و درست بازی کند. تا حد زیادی هم توانسته در این مسیر درست جلو برود اما چوب کمتجربهگیاش را خورده و در لحظهای که باید، اتفاق درستی را رقم نزده است. او در فینال دوم «پدرخوانده» نقش «همشهری کین» را داشت و میتوانست با استفاده بهموقع از تواناییهایش کمکی اساسی به شهر بکند. اما از این قابلیت نهتنها بهرهای نبرد بلکه در ادامه با بیان جملهای دو پهلو و اشتباه همبازیانش را به شک انداخت و روند بازی را بهواسطه همین اشتباه منحرف کرد.
منبع: فیلمنیوز
۱ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
به نظرم این درست نیست که عملکرد یک نفر رو فقط به خاطر ۴ قسمت مقایسه کنیم.
اگه اینطور نگاه کنیم دو قسمت اول امیرعلی نبویان خوب ظاهر نشد در قسمت اول که کاملا گیج و سردرگم بود در قسمت دوم هم چیز زیادی ازش ندیدیم در عوض تو قسمت دوم بهاره افشاری شهر رو نجات داد و رهبری بقیه رو دستش گرفته بود.یا مثلا در قسمت سوم مجید واقشانی اصلا روزش نبود و کلی سوتی داد و بقیه رو نسبت به خودش مظنون کرد.حتی همین معین زندی هم که اسمش برده شده تو قسمت سه با حرکت اشتباه خودش و مظنون کردن بهاره افشاری باعث سردرگمی شهر و شک کردن بقیه نسبت به خودش شد.
همه اینها رو گفتم نه به خاطر اینکه این عزیزان بازیکنان بدی هستند اتفاقا بسیار هم قوی اند.اما اینکه مثلا کسی مثل امیرحسین رستمی رو در کنار شیدا یوسفی قرار بدهیم واقعا بی انصافی ست. رستمی در قسمت های قبلی (گرچه مثل واقشانی و افشاری دیده نشد) اما در لحظه های حساس مانع چنددستگی شهروندان شد و با ادله و تمرکز بالا دنبال فکت بود و خیلی اوقات اولین کسی بود که به مافیا بازی تارگت میزد و حواس ها را به سمت آنها می کشاند.
حتی به نظرم یکسری از بازیگر ها در این سری خوش درخشیدند اما در زیر سایه واشقانی و افشاری و نبویان قرار گرفتند و دیده نشدند صرفا به خاطر سابقه بسیار خوب این عزیزان.مثلا امیر کربلایی زاده پژمان بازغی باربد بابایی و….