یکی از شیرهای سینما رفت
رابرت ردفورد کسی که زندگی را به نهایت زیست
به گزارش فیلمنت، سال ۱۹۴۲ یکی از روزنامههای آمریکایی در تیتر خبر درگذشت جان بریمور، ستاره محبوب سینما و قهرمان فیلمهای صامت نوشته بود: «جان بریمور که زندگی را به نهایت زیست از دنیا رفت.» حالا میتوان این تیتر را برای رابرت ردفورد که روز گذشته در ۸۹ سالگی درگذشت، انتخاب کرد ستاره ای که همچون جان بریمور زیبایی خیره کننده ای داشت و به واسطه همین زیبایی، نقش قهرمانها و ضدقهرمانهای خوش سیمای دهههای شصت و هفتاد و هشتاد هالیوود به او سپرده میشد، از ساندنس کید تا جرمیا جانسون و جانی هوکر، از نقش پرتقاضای جی گتسبی تا باب وودوارد و جوزف ترنر و بروبیکر… و در ادامه رفتن به سمت فیلمسازی و تاسیس جشنواره، انجام فعالیتهای سیاسی و همینطور زیست محیطی و… زندگی بی نهایت پرباری که به قول سیدنی پولاک، هرکسی با بخشی از آن آشناست. (نقل به مضمون) رابرت ردفورد اگر چه در نظر اول یک ستاره محبوب سینمای هالیوود بود اما همانطور که در مصاحبه خود در سال ۱۹۷۰ با گاردین تاکید کرده بود، او هالیوودی نبود و نمیخواست باشد، ردفورد نمیخواست یک ستاره در دست تهیه کنندگان متمول استودیوهای هالیوودی باشد، او در آن مصاحبه در ۳۴ سالگی گفت: «هالیوودی نیستم به نظرم هالیوود باید بداند دیگر نمیشود یک فرم هنری را همچون یک بنگاه تجاری اداره کرد، آنها اما هنوز هم سعی میکنند این کار را انجام دهند، فیلمها برای آنها درست مثل تولید جاروبرقی یا یخچال است. این رویکرد هالیوود برای من منزجر کننده است.» و عجیب نبود که گوینده این جملات با تاسیس یک جشنواره مستقل به جنگ هالیوود برود. ردفورد که در زمان این مصاحبه یک بازیگر تازه به شهرت رسیده بود اواخر دهه هفتاد با تاسیس جشنواره فیلمهای مستقل ساندنس، سینمای آمریکا را برای همیشه دستخوش تغییر قرار داد و نشان داد گفتههایش در مصاحبه با گاردین در حد شعار نبوده و آن را عمل کرد.
او دهه هفتاد ستاره بی چون و چرای گیشه سینماها بود و نقشهای مشهور بسیاری را روی پرده نقره ای جاودانه کرد اما در اواخر همین دهه به صورت خودخواسته مسیر خود را به شکلی محسوس عوض کرد، او در آغاز دهه هشتاد به سمت فیلمسازی رفت و جایزه اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد، سپس جشنواره ای را که در سال ۱۹۷۸ بینان نهاده بود به صورت جدی تر دنبال کرد جشنوارهای که سکوی پرتابی شد برای بسیاری از چهره های سینما، از کوئنتین تارانتینو گرفته تا ریچارد کلی و شان هیدر و بسیاری دیگر که با فیلم های اولیه شان مانند سگهای انباری، پروژه جادوگر بلر، دانی دارکو و کدا پا به ساندس گذاشته بودند.
اگر بخواهیم خیلی کوتاه به زندگی پربار ردفورد بپردازیم، زندگیای که حتما در یک مقاله مفصل هم گوشههایی از آن مغفول میماند باید گفت، رابرت ردفورد با نام کامل چارلز رابرت ردفورد جونیور ۱۸ آگوست ۱۹۳۶ در سانتا مونیکای کالیفرنیا به دنیا آمد، او در لس آنجلس بزرگ شد و پس از اخراج از دانشگاه کلرادو، در آکادمی هنرهای نمایشی آمریکا به تحصیل تحصیل پرداخت. او در اوایل دهه ۶۰، در سریالهای تلویزیونی متعددی ظاهر شد اما ستاره بختش هنوز تابیدن نگرفته بود، در همین دهه یکی از معدود اجراهای تئاتری اش را در برادوی در کنار الیزابت اشلی در کمدی رمانتیک نیل سایمون انجام داد. ردفورد بعدها این نقش را در سینما و در فیلم خاطره انگیز «پابرهنه در پارک» با جین فوندا تکرار کرد. شاید اولین نقش برجسته ردفورد در سینما در کنار ناتالی وود در فیلم «این ملک محکوم است» ساخته پولاک بود نقشی که ردفورد به واسطه آن جایزه گلدن گلوب بازیگر نوظهور را کسب کرد. پس از یک سری فیلمهای جدی و مهم هالیوودی، از جمله «تعقیب» آرتور پن در کنار جین فوندا، اقتباس سینمایی «پابرهنه در پارک» باز هم در کنار جین فوندا با بازی در فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس» جهش بزرگی در سینما انجام داد. این فیلم نامزد هفت جایزه اسکار شد که البته سهم بازیگران مشهور فیلم یعنی پل نیومن، ردفورد و کاترین راس از این نامزدیها هیچ بود. نکته جالب اینکه بوچ کسیدی در ابتدا قرار بود با دو ستاره مشهور هالیوود یعنی استیو مک کویین و پل نیومن با عنوان «ساندنس کید و بوچ کسیدی» ساخته شود که در نهایت با کنار کشیدن مک کویین به زوج ردفورد و نیومن تبدیل شد و عنوان فیلم هم به دلیل شهرت کمتر ردفورد جابجا شد و البته بودن ردفورد به فیلم هیچ صدمه ای نزد و «بوچ کسیدی» تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای سینمای آمریکا شد. بعدها ردفورد و نیومن یک همکاری مشترک دیگر در فیلم نیش (۱۹۷۳) داشتند که آن هم یک فیلم پرفروش و موفق از آب درآمد و زوج خوش سیمای نیومن/ردفورد را به یک ترکیب برنده تبدیل کرد و البته این دو هیچگاه دیگر همبازی نشدند. « سه روز کرکس» «گتسبی بزرگ»، «همه مردان رئیسجمهور»، «بروبیکر»، «خارج از آفریقا»، «پیشنهاد بیشرمانه»، «نجواگر اسب»، «جاسوسبازی»، «آخرین قلعه» تعدادی از فیلم های کارنامه موفق بازیگری ردفورد در دنیای سینما بودند بازیگری که به عنوان یکی از لیبرالهای برجسته هالیوود نیز شهرت داشت و در مسائل زیست محیطی نیز فعالیت های گسترده ای داشت.
در رثای ردفورد بسیاری از بزرگان هالیوود نوشتند، دیکاپریو او را یک اسطوره تمام عیار و قهرمان خودش خواند. باربارا استرایسند از ردفورد به عنوان یکی از بهترین بازیگران سینما یاد کرد اما شاید یکی از زیباترین جملات درباره ردفورد را مریل استریپ همبازی او در فیلم «خارج از آفریقا» که در فیلم «شیرها برای برهها» ساخته این بازیگر/ کارگردان نیز بازی کرده بود، بیان کرد او در رثای ردفورد نوشت: «یکی از شیرها رفت.»
محمدامین شکاری