«زوتوپیا ۲»؛ شهری که بزرگتر شده اما جسارتش را جا گذاشته است
در فیلمنت نیوز بخوانید
به گزارش فیلم نت نیوز، انیمیشنها در سینمای امروز تنها برای سرگرمی کودکان ساخته نمی شوند و سالهاست که به ابزاری برای روایت سیاست، جامعه، اقتصاد و روان جمعی تبدیل شدهاند. موفقیت شگفتانگیز «زوتوپیای ۱» دقیقا به همین دلیل بود: زوتوپیا جهانی رنگی و فانتزی را خلق کرد که میشد از خلال آن درباره نژاد، قانون، رسانه، ترومای جمعی و سازوکارهای قدرت حرف زد. شاید بتوان گفت «زوتوپیای ۱» نهتنها یک معمای سرگرمکننده بود، بلکه در ژانر انیمیشن، نوعی بیانیه فرهنگی به حساب میآمد.
«زوتوپیا ۲» (یا زوتروپولیس) سالها بعد از این موفقیت از راه رسید. بخشی از جذابیتش در همین بازگشت است: بازگشت به شهری که نه آنقدر واقعی است که تلخی داشته باشد، نه آنقدر فانتزی که امکان نقد را بگیرد، اما پرسش اصلی این است که آیا دنباله توانسته از میراث فرهنگی فیلم اول دفاع کند؟ یا آنطور که گاردین میگوید، بیشتر شبیه محصولی بیخطر، از پیشتاییدشده و تقریبا ماشینی است؟
این متن تلاش میکند «زوتوپیای ۲» (Zootopia 2) را نه فقط بهعنوان یک فیلم، بلکه بهعنوان پدیدهای فرهنگی تحلیل کند.
میراث فیلم اول: شهر بهمثابه استعاره
«زوتوپیا ۲» دقیقا در دورهای منتشر شد که سیاستهای مبتنی بر ترس و چنددستگی در بسیاری از کشورها شدت گرفته بود. فیلم در سطحی کاملا هنرمندانه، بحرانهای اجتماعی واقعی را به شکل حیوانات انساننما بازنمایی کرد. دوگانه شکارچی/شکارشونده به شکلی درخشان جایگزین دوگانههای واقعی مثل سفید/سیاه، مهاجر/بومی، فقر/ثروت و حتی جناح راست/چپ شده بود.

فیلم اول نشان میداد چگونه رسانه میتواند ترس را بسازد، سیاستمدار میتواند آن را بزرگ کند و جامعه میتواند با سرعت به سمت سقوط برود. همین زیرمتن سیاسی–اجتماعی، فیلم را به جایگاه یک اثر فرهنگی اثرگذار ارتقا داد.
«زوتوپیا ۲»: جهان بزرگتر شده، اما پیام کوچکتر
دنباله در ظاهر از همان مسیر میرود: شهر بزرگتر، جزئیات بیشتر، محلههای جدید، گونههای تازه، ارجاعات اجتماعی پررنگتر. جهانسازی جسورانهتر شده، اما چیزی در قلب فیلم تغییر کرده: جسارت اجتماعیاش کمتر شده و روایتش محافظهکارتر است.
در فیلم اول، معما و بحران کاملا در خدمت استعاره بود. در فیلم دوم، بحرانها واقعیترند اما استعارهها کمرنگتر. به جای مواجهه مستقیم با ریشههای قطبیشدن جامعه، بیشتر شاهد شوخیها، اکشنهای سریع و روایتهای امن هستیم.
اینجا همان چیزی است که گاردین بهدرستی به آن اشاره میکند: فیلم شستهرفته، فرمولی و قابل قبول اما بیخطر است. نه شکست میخورد، نه پیروز میشود؛ فقط وجود دارد.
فیلم اول با موضوع ترس ساختگی کار میکرد: ترس از دیگری. فیلم دوم سراغ بیاعتمادی و قطبیشدن میرود. از نظر فرهنگی، این تغییر بسیار مهم است.
جامعه جهانی امروز (از آمریکا تا اروپا تا کشورهای خاورمیانه) با بحران بیاعتمادی روبهرو است. اعتماد به رسانهها،نهادهای رسمی،پلیس،سیاستمداران و حتی به همسایهها کاهش یافته. «زوتوپیا ۲» میتوانست دقیقا در این نقطه بدرخشد. میتوانست یک انیمیشن خانوادگی باشد که به زبان فانتزی درباره شکاف اجتماعی حرف میزند. اما فیلم تم را نیمهکاره رها میکند. ایده قطبیشدن مطرح میشود اما عمق نمیگیرد. تعارضها سطحی هستند و پیام نهایی، بیش از حد صلحجویانه، ساده و اصطلاحا «دیزنیوار» است. چیزی که فیلم اول از آن فاصله گرفته بود.
شخصیتها: بلوغی ناتمام
شخصیتهای اصلی یکی از بخشهای قوی فیلم دوم هستند، اما تحولشان کامل نیست.

جودی هاپس: در فیلم اول نماینده امید و تلاش فردی بود. در فیلم دوم، پختهتر شده، تلخی جهان را چشیده، اما روایت این بلوغ آنقدر که باید عمیق نیست. جودی فرصت آن را داشت که نماد ناامیدی یا تردید نسل جدید شود، اما فیلم از این خطر عقبنشینی میکند.
نیک وایلد: روباه همیشه جذاب داستان هنوز شخصیت محبوبی است اما او نیز رشد روایی محدود دارد. رابطه او با جودی دیگر آن کشمکش و لایههای پیچیده فیلم اول را ندارد.
در فرهنگ سینمایی امروز، قهرمانانی که از مسیر شکست عبور کنند و دوباره خود را بسازند، ارزشمندترند؛ «زوتوپیای ۲» این مسیر را نصفه میرود.
فرهنگ مصرفمحور و خطر فرمولی شدن
یکی از مهمترین لایههای تحلیلی درباره فیلم، نقد ساختار صنعت سرگرمی است. بسیاری از دنبالههای معاصر، بهجای روایتهای تازه، بر پایه شناخت و نوستالژی ساخته میشوند. محصولی امن، بدون ریسک و قابل فروش.
گاردین به همین نکته اشاره میکند: فیلم دوم بیش از آنکه روایت باشد، محصول است؛ محصولی که برای مصرف طراحی شده، نه برای چالش فکری. این نقد فقط به «زوتوپیا ۲» وارد نیست؛ این معضلی جهانی در سینمای خانوادگی است، اما برای اثری که فیلم اولش یکی از چرخهای مهم ژانر انیمیشن را چرخاند، این سقوط به منطقه امن، بیش از حد محسوس است.
با همه کاستیها، «زوتوپیا ۲» هنوز از نظر فرهنگی قابل تحلیل است. فیلم پرسشی مهم را مطرح میکند: در جامعهای که همه چیز چندپارچه شده است، چگونه باید دوباره اعتماد ساخت؟
هرچند پاسخ فیلم ساده است، اما طرح پرسش خود اهمیت دارد. شهر زوتروپولیس همچنان استعارهای از شهرهای مدرن است: شلوغ، شتابزده، چندفرهنگی و در عین حال از همگسیخته. فیلم نشان میدهد که حتی یک جامعه فانتزی هم از بحران اعتماد مصون نیست.
«زوتوپیا ۲» در مقام یک انیمیشن خانوادگی سرگرمکننده، موفق، زیبا و سریع است، شخصیتهای دوستداشتنی دارد و جهانش همچنان جذابیت بصری دارد، اما در مقام دنباله یکی از گزندهترین و هوشمندانهترین انیمیشنهای دهه گذشته، محافظهکارانه است.
با این حال، به نظر می رسد که «زوتوپیا» هنوز هم ظرفیت ادامه دارد. شهر هنوز زنده و جذاب است و فقط منتظر فیلمی که دوباره ریسک کند.
سارا غلامی
انیمیشن «زوتوپیا۲» را پس از انتشار در فیلم نت ببینید

