کیت بلانشت و مایکل فاسبندر از «کیف سیاه» میگویند
تجربه جالب جاسوس بودن/ کار با سودربرگ مثل رقص میمونه!
به گزارش فیلم نت نیوز، فیلمها وقتی یک بازیگر آس و ستاره دارند خیلی جذاب و دوست داشتنی هستند، اما امان از وقتی که چند ستاره با هم همبازی میشوند، اینجاست که میشود درخشش واقعی این بازیگران را کنار دیگری به درستی مشاهده کرد. وقتی یک بازیگر مشهور به تنهایی بازی میکند انگار تمام بار را خودش باید به دوش بکشد، ولی وقتی کنار ستاره دیگری باشد، خیلی بیشتر از همیشه میدرخشد چراکه بده بستانهایی میان این دو شکل میگیرد که باعث خلق سینمای بینظیری میشود.
کیت بلانشت و مایکل فاسبندر در فیلم «کیف سیاه» (Black Bag) نیز همینگونهاند. بازی این دو در کنار هم باعث درخشش دوچندان آنها شده است. «کیف سیاه» که یک فیلم جاسوسی دلهرهآور آمریکایی محصول سال ۲۰۲۵ است به روایت دو مامور اطلاعاتی به نامهای جرج وودهاس (با بازی فاسبندر) و همسرش کاترین (با بازی بلانشت) است، میپردازد. کاترین مظنون به خیانت به کشورش شده است و جرج باید میان همسر و کشور یکی را انتخاب کند.
وبسایت ورایتی همراه با بازیگران این فیلم بحثبرانگیز، به گفتوگو نشسته است. مصاحبه مشترک بلانشت و فاسبندر نه فقط درباره پشتصحنه فیلم، بلکه در مورد دیدگاه آنها نسبت به شخصیتها، تنشهای روانی فیلم و تجربه شخصیشان از ورود به این جهان تاریک است. گفتوگویی صریح، عمیق و پر از جزئیات که تصویر دقیقتری از «کیف سیاه» و فرآیند ساخت آن به مخاطب میدهد. اگر این فیلم را دیدهاید یا قصد دارید ببینید، این مصاحبه میتواند دیدگاهتان را نسبت به داستان و شخصیتها عمیقتر کند. در ادامه متن این مصاحبه را خواهیم خواند.
«کیف سیاه» تریلر شیک و زیرکانهای جدید است که کیت بلانشت و مایکل فاسبندر را در نقش یک زوج جاسوس به تصویر میکشد. این نخستین همکاری آنها در یک فیلم نیست، اما پیش از این همدیگر را زیاد روی صحنه ندیده بودند. اولین بار در سال ۲۰۱۷ در فیلم «بی وزن» (Song to Song) از ترنس مالیک همبازی شدند؛ یکی از آثار مرموز و گیجکننده مالیک، هرچند خودشان بهسختی چیزی از آن تجربه به خاطر دارند.
بلانشت اخم میکند و با کمی فکر میگوید: «فقط از کنار هم رد شدیم.»
فاسبندر، که در مصاحبه در هتل ویتبی منهتن کنار او نشسته، وارد صحبت میشود تا کمک کند: «در اون صحنه، یه آقایی که خیلی پولدار بود اجازه داد از خونه و ماشیناش تو فیلم استفاده کنیم… خودش هم توی اون صحنه بود.»
بلانشت یادش میآید و میگوید: «آره درسته! واقعاً هر روزی که با تری کار میکردیم مثل ماهیگیری بود؛ نمیدونستی چیزی میگیری یا نه و اگه چیزی گرفتی نمیدونستی میتونی بخوریش یا نه. حتی نمیدونم تو فیلم هستم یا تری فقط میخواست چند هفته دنبالش راه برم! به هر حال، نمیشه گفت که من و مایکل واقعاً با هم کار کردیم.»
البته این دو، کمبود حضور مشترک را کاملا در فیلم «کیف سیاه» جبران کردهاند؛ فیلمی که آنها را وسط یک معمای جاسوسی قرار میدهد. شخصیت فاسبندر، جرج وودهوس، مامور شناسایی و یک جاسوس دوجانبه است که میخواهد یک سلاح سایبری خطرناک را به خریداران خارجی بفروشد. پنج مظنون در یک سازمان فوقسری وجود دارند که یکی از آنها همسر جرج، کاترین سنژان (با بازی بلانشت) است. این باعث میشود جرج با یک انتخاب دشوار روبهرو شود.
فاسبندر میگوید: «ازدواجشون محکمه. جرج حس میکنه که زنش، طرفش ایستاده. بینشون احترام و درک عمیقی وجود داره. پس وقتی این اتفاق میافته، برای جرج این سوال پیش میاد که وفاداریش باید به کجا باشه؟ کشورش یا همسرش؟»
ساخت «کیف سیاه» همچنین فرصتی بود برای هر دو بازیگر تا دوباره با استیون سودربرگ کار کنند. فاسبندر پیشتر در فیلم «بی استفاده» (Haywire) محصول ۲۰۱۱ با او کار کرده بود و بلانشت در فیلم «آلمانی خوب» (The Good German) محصول ۲۰۰۶.
بلانشت میگوید فیلمنامه دیوید کپ آنقدر غنی و پرجزئیات بود که نتوانست از آن بگذرد. او میگوید: «با خوندنش فورا شخصیتها رو درک کردم. شخصیتها بسیار متفاوت و متمایز بودن و دنیایی که توصیف شده بود بهراحتی تو ذهنم شکل گرفت. این یه فیلم با بودجه متوسط برای بزرگسالاست چیزی که این روزها خیلی کم پیدا میشه و خیلی کم فیلمسازی هست که بتونه چنین داستانهای هوشمندانه و پیچیدهای رو مثل استیون بسازه.»
سودربرگ فقط کارگردان نیست، خودش فیلمها را تدوین میکند و مدیر فیلمبرداری هم است یعنی سر صحنه هم دوربین دست میگیرد و هم کارگردانی میکند.
فاسبندر با حالتی از رقص می گوید: «کار باهاش مثل یه رقص میمونه. انرژی فوقالعادهای داره و این اعتمادبهنفس رو به همه عوامل منتقل میکنه. نهتنها دوربین رو هدایت میکنه، بلکه نورپردازی میکنه و بعداً خودش فیلم رو تدوین میکنه. حس میکنی دست آدم درستی هستی.»
این موضوع در صحنههای سخت فیلمبرداری بسیار مهم بود، بهویژه دو سکانس مهم که در اطراف میز شام اتفاق میافتند. در یکی، جرج همه مظنونان را به مهمانی شام دعوت میکند و مقداری از سرم حقیقت را در غذا میریزد تا ببیند کسی چیزی را لو میدهد یا نه. در سکانس دیگر، هویت واقعی جاسوس را فاش میکند. پایانی پرکشش با پیچشهای غیرمنتظره. سودربرگ ابتدا فقط یک بار بازیگران را برای تعیین حرکت دوربین تمرین داد، سپس صحنهها را به قطعات کوچک تقسیم کرد تا تنش را بالا نگه دارد.
بلانشت میگوید: «خیلی گیجکننده بود. بین برداشتها مدت زیادی رو فقط نشسته بودیم و از همهچیز حرف میزدیم جز خود صحنه، تا حس تازگی حفظ بشه. بعد کلی تکههای مختلف رو ضبط میکردیم. روز دوم سردرگم شدم. میگفتم: دقیقا چی داریم بازی میکنیم؟»
رجه-ژان پیج که بازیگر یکی از مهمانان مهمانی شام و همکاران جاسوس آنهاست، میگوید: «احساس میکردیم روی صحنه تئاتر هستیم و یه مسابقه تنیس کلامی فوقالعاده داریم. استیون مشخصا تمرکزش روی واکنشهای شخصیتها بود، اینکه چطور تحت تاثیر دیالوگها قرار میگیرن. باید کاملا آگاه بودی که تهدید توی اون میز چطور داره کم و زیاد میشه.»
سودربرگ همچنین از ابتدا مشخص کرده بود که حالوهوای «کیف سیاه» باید چهطور باشد: نه واقعگرایانه و خاکستری، بلکه پرزرقوبرق.
فاسبندر میگوید: «زندگی جاسوسها میتونه تنها و منزوی باشه و فیلمها دربارهشون هم معمولا عبوس و تاریک، ولی استیون گفت نه! این یکی باید جذاب باشه. باید استایل داشته باشه.»
بلانشت و فاسبندر بهجز یک وعده شام آشنایی پیش از فیلمبرداری، زیاد درباره نحوه ایفای نقش یا رابطه کاراکترها صحبت نکرده بودند.
فاسبندر اعتراف میکند: «من زیاد اهل حرف زدن درباره نقش نیستم. به دردم نمیخوره. دوست دارم وقتی میرم سر صحنه، تفسیر کیت رو ببینم و واکنش نشون بدم. این برای من هیجانانگیزتر از بحث و تحلیل کردن دربارهشه.»
هیچکدام از آنها برای ایفای نقش با جاسوسهای واقعی مشورت نکردند، چون کار آنها بهقدری محرمانه است که اهل افشای جزئیات برای ستارههای سینما نیستند. با این حال، بلانشت خاطرات برخی از ماموران سابق را خوانده بود.
او میگوید: «متوجه شدم که برای زنهای جاسوس هنوز هم نوعی تبعیض جنسیتی ناخودآگاه در اکثر این سازمانها وجود داره. آزاردهندهست چون زنها میتونن اطلاعات ظریفی رو جمع کنن که مردها معمولاً متوجهش نمیشن. چون کسی انتظار نداره یه زن توی میدون باشه آدما بیشتر خودشون رو لو میدن.»
بلانشت همچنین درباره حرفه خودش در سینما و نابرابریهای جنسیتی در آن بیپرده صحبت کرده است. او از جمله حامیان تنوع و برابری در هالیوود بوده و در سال ۲۰۲۳ برنامهای حمایتی برای فیلمسازان زن، ترنس و نانباینری به نام (Proof of Concept) راهاندازی کرده است. این برنامه بخشی از موجی از ابتکارات بود که بعد از جنبش #MeToo و قتل جرج فلوید به راه افتاد. با بازگشت دونالد ترامپ و تلاش برای پایان دادن به برنامههای DEI بسیاری از شرکتها در حال عقبنشینی از تعهداتشان هستند.
بلانشت میگوید: «نگرانم که این اتفاق چه تاثیری روی زندگی روزمره ما داره، چون ما در صنعتی کار میکنیم که خیلی در معرض دید عمومه. این اتفاق پیام بدی میفرسته.»
با این حال، او همچنان امیدوار است استودیوها متوجه اشتباه خودشان بشوند: «اگه دکورها، صحنهها و اتاق نویسندههامون همگی شبیه هم باشن، خروجی کار هم کسلکننده میشه، چون یکنواختی، دشمن هنر پیچیده، هیجانانگیز و واقعا پویاست. هیچکس اونجور هنری نمیخواد.»
محمدجواد حیدری