سینما علیه سینما در «استودیو»

- 8 دقیقه مطالعه
سریال «استودیو» با طنزی تلخ، صنعت سرگرمی را به چالش می‌کشد و از مناسبات قدرت در استودیوها، تا سازوکار بودجه‌بندی، از نگاه به ستارگان و بازیگران، تا مکانیزم‌های تولید، همه چیز در اینجا به سخره گرفته می‌شود.

به گزارش فیلم نت نیوز، در جایی میان تلالو نشان هالیوود که مرز میان واقعیت و جعل، مستند و درام، پشت صحنه و صحنه، مدام در حال فروریختن است، سریال «استودیو» نه فقط به عنوان یک محصول سرگرم‌کننده، بلکه به مثابه آینه‌ای پیچیده و چندلایه از سازوکار درونی هالیوود، جایگاهی خاص می‌یابد. حقیقتی تلخ از پشت پرده صنعت سرگرمی. «استودیو» نه فقط شوخی با هالیوود، که اعترافی است از زبان همان کسانی که روایت را در اختیار دارند. اثری که با لحنی کمدی اما گزنده، از دل خود صنعت، به نقد همان صنعت برمی‌خیزد بی آنکه شعار بدهد یا در ورطه پند و اندرزهای ژورنالیستی بیفتد.

«استودیو» بیش از هر چیز یک تجربه بی‌پرده و بی‌واسطه است؛ تماشای آدم‌هایی واقعی در موقعیت‌هایی آشنا، اما از زاویه‌ای کمتر دیده شده.

سریال «استودیو» با طنزی تلخ، صنعت سرگرمی را به چالش می‌کشد. از مناسبات قدرت در استودیوها، تا سازوکار بودجه‌بندی، از نگاه به ستارگان و بازیگران، تا مکانیزم‌های تولید، همه چیز در اینجا به سخره گرفته می‌شود. اما این سخره، نه از بیرون، بلکه از درون سیستم برمی‌خیزد؛ انگار آدم‌هایی که در دل این ماشین هستند، تصمیم گرفته‌اند نگاهی بیرونی به خود داشته باشند. همین تناقض است که اثر را بدل به تجربه‌ای کم‌نظیر می‌کند. آنچه «استودیو» را فراتر از یک سریال کمدی قرار می‌دهد، لحن دقیق آن است. لحن این سریال، با وجود کمدی بودن، هرگز به سهل‌انگاری نمی‌افتد. خنده در اینجا، خنده‌ای است با طعم تلخی، با نشانه‌هایی از افسوس، و گاهی حتی ترس. سریال بارها از شوخی عبور می‌کند و به لبه افشاگری می‌رسد. و این افشاگری، نه صرفا درباره پشت پرده تولید فیلم، بلکه درباره نوع مناسبات انسانی در دل نظام‌های سرمایه‌داری است؛ مناسباتی که همواره در تلاش برای بازتولید تصویر، کنترل روایت، و حفظ قدرت هستند. «استودیو» را می‌توان به عنوان یکی از نمونه‌های نادر کمدی‌هایی در سال‌های اخیر دانست که به راستی به سراغ ساختارها می‌رود، نه افراد. اینجا کسی به تنهایی هدف نیست؛ نه تهیه‌کننده، نه کارگردان، نه ستاره فیلم. بلکه آنچه زیر سوال می‌رود، نوعی نظام تولید و توزیع تصویر است؛ نظامی که حتی چهره‌های برجسته‌ش نیز از آن در امان نیستند.

پلان‌های بلند و سنجیده، فیلمبرداری درخشان، و نورپردازی حساب‌شده، در خدمت القای فضایی مستندگونه قرار می‌گیرند که در عین حال به طرزی دقیق، کنترل و طراحی‌شده است. اینجا با مستند مواجه نیستیم، بلکه با درامی مواجهیم که خودش را در قالب مستند جا زده، و به همین دلیل زبان تصویرش هم باید از پس این دوگانگی برآید. انتخاب قاب‌ها، ریتم حرکت دوربین، و طراحی نور در هر اپیزود، در خدمت آن است که ما لحظه‌ای شک نکنیم به واقعیت آنچه می‌بینیم، هرچند که خود سریال بارها و بارها این واقعیت را به بازی می‌گیرد.

the studio فیلم نت استودیو فیلم سریال

کوتاه بودن هر اپیزود (معمولا حدود بیست دقیقه) نه تنها به ریتم کلی اثر آسیبی نمی‌زند، بلکه هوشمندانه عمل می‌کند؛ درست در لحظه‌ای که می‌توانست کش‌دار شود، تمام می‌شود. انگار که سازندگان، به ضرب‌آهنگ خاصی در روایت و قطع اپیزودها رسیده‌اند که به شدت با ریتم ذهنی مخاطب سازگار است. در دوره‌ای که مخاطب تحمل حوصله زیادی برای تماشای آثار بلند ندارد، این انتخاب در خدمت فرم و محتوا قرار گرفته است.

شاید مهم‌ترین جذابیت «استودیو» در حضور چهره‌های شاخصی چون مارتین اسکورسیزی، شارلز ترون، و دیگران نهفته باشد؛ کسانی که با نام و نقش خود ظاهر می‌شوند، اما نه برای خودنمایی، بلکه برای خندیدن به تصویر عمومی خود، برای فروپاشی اسطوره‌ای که از خودشان ساخته شده است. این میزان از خودآگاهی و شوخ‌طبعی، نه تنها تازه است، بلکه واجد یک جسارت کم‌نظیر در سینمای امروز آمریکاست.

البته، «استودیو» بدون خطا نیست. در برخی لحظات، تدوین آنچنان که باید به انسجام روایت کمک نمی‌کند، و گاه برش‌های ناگهانی یا جابه‌جایی‌های زمانی بدون پل، مخاطب را سردرگم می‌سازد. هرچند ممکن است این سردرگمی بخشی از سبک اثر تلقی شود، اما در برخی اپیزودها، بیش از آنکه به غنای روایت بیفزاید، ضربه می‌زند. همچنین، در برخی قسمت‌ها، تناقض‌هایی در خط داستانی یا برخورد شخصیت‌ها دیده می‌شود که می‌توانست با دقت بیشتری ترمیم شود. این کاستی‌ها، البته در مقایسه با دستاورد کلی سریال، چندان جدی نیستند، اما قابل چشم‌پوشی هم نیستند.

برخی منتقدان با اشاره به جسارت فرمی و شیوه برخورد با ساختار مستند-داستانی، «استودیو» را تجربه‌ای قابل توجه در میان تولیدات تلویزیونی اخیر دانسته‌اند. گروهی آن را اثری خلاقانه و پیشرو می‌دانند که با هوشمندی و طنزی دقیق به افشاگری در دل صنعت سرگرمی می‌پردازد، و گروهی دیگر، در میانه تحسین ایده مرکزی، از برخی یکنواختی‌ها یا تکرار الگوهای طنز در اپیزودهای میانی انتقاد کرده‌اند. این طیف وسیع بازخوردها، خود نشانه‌ای از چندلایگی و ظرفیت گفت‌وگویی بالای اثر است.

در نهایت، «استودیو» نه فقط یک سریال درباره سینما که خود نوعی سینمای خالص است؛ سینمایی که از دل تناقض‌های خود بیرون آمده است و بدون آنکه به دام خودشیفتگی بیفتد، موفق می‌شود تصویری تازه و چندوجهی از واقعیت ارائه دهد. شاید این همان چیزی باشد که مخاطب امروز، در انبوه روایت‌های سطحی و دم‌دستی، بیش از هر زمان دیگر به آن نیاز دارد: روایتی که از درون تاریکی‌های خود، به نوری متفاوت می‌رسد.

محمد سجادیان

سریال استودیو در فیلم نت

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها