شهرام حقیقت‌دوست ستاره «برتا؛ داستان یک اسلحه»/ پلیس جسور و انسان دردمند

به گزارش فیلم‌نت نیوز، سریال «برتا؛ داستان یک اسلحه» به کارگردانی امیرحسین ترابی که هر جمعه از پلتفرم فیلم‌نت منتشر می‌شود، به سرعت جایگاه خود را میان آثار جنایی-پلیسی تثبیت کرده است. این سریال با تمرکز بر پرونده‌های پیچیده جنایی که به هم مرتبط هستند، رمز و راز و روابط انسانی متفاوت، مخاطب را وارد فضایی روزمره اما پرتنش می‌کند اما آنچه «برتا؛ داستان یک اسلحه» را از بسیاری آثار مشابه متمایز کرده، نه تنها ساختار داستانی منسجم و پیوسته، بلکه شخصیت‌پردازی عمیق کاراکترها است؛ به‌ویژه نقش سرگرد امجد که با بازی شهرام حقیقت‌دوست به یکی از نقاط قوت اصلی سریال تبدیل شده است.

یونس امجد در نگاه اول نمونه‌ای کلاسیک از یک پلیس جسور و مقتدر به نظر می‌رسد، اما واقعیت این است که او انسانی پر از تضاد و پیچیدگی است. او پلیسی تک‌رای، درونگرا، باهوش، عاشق و سوگوار است؛ ویژگی‌هایی که همزمان با هم بروز می‌کنند و باعث ناهمواری‌های رفتاری و احساسات متضاد در او می‌شوند و شهرام حقیقت‌دوست توانسته است این پیچیدگی را به بهترین شکل به تصویر کشد و مخاطب را با شخصیتی چندبعدی روبه‌رو کند.

یونس امجد مردی است در میانه زندگی که در واپسین روزهای پدر شدن، همسر خود را از دست داده و اکنون مسئولیت نگهداری از فرزندی را به دوش دارد که هم پاره‌تن اوست و هم یادآور بزرگ‌ترین تراژدی زندگی‌اش.

او با تمام جدیتی که در شخصیت حرفه‌ای خود دارد، در تلاش است تا جای خالی مادر را برای فرزندش پر کند، اما در این مسیر موفق نبوده و تلاش‌های نافرجامش باعث ایجاد شکاف عمیق میان او و پسرش شده است. خاطرات و خیالات همسر از دست رفته، یونس را در خلوت تنها نمی‌گذارد و او را به فردی مجنون و در عین حال در حضور دیگران، آرام و درونگرا تبدیل کرده است. این سوگ هضم‌نشده و احساسات پیچیده، از او شخصیتی ساخته است که شاید بسیاری صلاحیت پلیس بودن او را زیر سوال ببرند، اما واقعیت کاملا متفاوت است.

شهرام حقیقت‌دوست پلیسی جسور، باهوش و حتی تابوشکن

امجد، پلیسی جسور، باهوش و حتی تابوشکن است. او برای رسیدن به هدف حاضر است با جنایت‌کاران بر سر میز قمار بنشیند و در شرایط غیرمنتظره، وارد صحنه‌هایی شود که دیگران را شگفت‌زده می‌کند. این ترکیب جسارت، هوش و ریسک‌پذیری، او را به یک سرگرد درجه یک تبدیل کرده است که حقیقت‌دوست، با بازی ظریف و بی‌اغراق، همراه با چهره‌ای نافذ، توانسته این تضادها را به شکل طبیعی و باورپذیر نمایش دهد به‌طوری‌که انگار هیچ دوربینی روبه‌روی او نیست و همه آنچه می‌بینیم، واقعیت درونی حقیقت‌دوست است که در حال تجربه روزمرگی خود است.

یکی از نکات درخشان بازی حقیقت‌دوست، نمایش تضاد میان وجدان و قانون است. امجد نه همیشه قاطع است و نه همیشه موفق. او اشتباه می‌کند، تردید دارد و گاهی تصمیم هایی می‌گیرد که از نظر اطرافیانش خطرناک یا غیرمنطقی به نظر می‌رسد. همین نواقص و تردیدها، شخصیت او را انسانی‌تر و همدلانه‌تر می‌کند و بیننده حقیقت‌دوست را در «برتا؛ داستان یک اسلحه» نه تنها به عنوان یک پلیس حرفه‌ای، بلکه به عنوان انسانی می‌بیند که با درگیری‌های درونی و فشارهای بیرونی دست و پنجه نرم می‌کند و نشان می‌دهد چنین افرادی، فارغ از شغل و حرفه، انسان‌هایی هستند که زندگی‌شان تفاوت چندانی با اکثریت جامعه ندارد.

بازی شهرام حقیقت‌دوست نه تنها روایت سریال را پیش می‌برد، بلکه عمق و روح آن را شکل می‌دهد و جذابیت‌ آن را دوچندان می‌کند. این توانایی بازیگر، سرگرد امجد را از کلیشه‌های معمول پلیس‌های داستانی جدا و او را به شخصیتی زنده بدل می‌کند؛ شخصیتی که پیش از هر چیز، انسان است و عاطفه دارد و مخاطب با هر حرکت، نگاه و تصمیم این شخصیت همراه و در تار و پود تجربه‌های او شریک می‌شود.

علاوه بر شخصیت امجد، «برتا؛ داستان یک اسلحه» با ساختار داستانی منسجم و پرونده‌های جنایی پیچیده، ترکیبی از کشش روایی و هیجان ارائه می‌دهد که مخاطب را تا آخرین لحظه پای سریال نگه می‌دارد. روابط انسانی، تضادهای اخلاقی و چالش‌های شخصی کاراکترها، این سریال را از یک داستان صرفا جنایی فراتر برده و به تجربه‌ای عمیق از زندگی، فقدان و انتخاب‌های دشوار تبدیل کرده است.

با توجه به این ویژگی‌ها، می‌توان گفت «برتا؛ داستان یک اسلحه» نمونه‌ای موفق از سریال‌های جنایی-پلیسی ایرانی است که با تکیه بر شخصیت‌پردازی قوی و بازی درخشان، به ویژه بازی شهرام حقیقت‌دوست، توانسته است ترکیبی جذاب از هیجان و احساسات انسانی ارائه دهد. سرگرد امجد نه تنها پلیسی حرفه‌ای، بلکه انسانی با تمام تضادها و پیچیدگی‌هایش است؛ شخصیتی که مخاطب را با خود همراه می‌کند و تجربه‌ای متفاوت از پلیس‌های داستانی رایج ارائه می‌دهد.

رستاک شاه‌ولی

سریال برتا، داستان یک اسلحه در فیلم نت