«علت مرگ: نامعلوم» و ایستادن سمت اخلاق
به گزارش فیلم نت نیوز، یکی از اصولی که در فیلمنامهنویسی و به ویژه در کلاسهای آموزشی روی آن تاکید بسیار میشود، داشتن شروع و پایان برای هر قصه و طرحی است که نوشته میشود چراکه این دو عنصر، نقشه راه فیلمنامهنویس در جادهای پرپیج و خم به حساب آمده و میتواند نویسنده را به خط پایان برساند. هنگامی که تعدادی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما را بررسی میکنیم، شاهد یک وجه اشتراک بابت فیلمنامه آنها هستیم که چیزی جز شروع و پایان جذاب و فکر شده نیست. این قضیه در رابطه با سینمای ایران نیز صدق کرده و وجه اشتراک تعدادی از بهترینهای آن محسوب میشود. فیلم سینمایی «علت مرگ: نامعلوم» به کارگردانی علی زرنگار که به تازگی به جمع فیلمهای اکران آنلاین پلتفرم فیلمنت پیوسته، یکی از همین دسته آثار سینمایی است که بخش مهمی از قوت خود را مدیون فیلمنامهاش است.
علی زرنگار که پیش از این به عنوان فیلمنامهنویس شناخته شده و اغلب آثارش نیز در قالب ملودرام اجتماعی قرار میگیرند، در نخستین ساخته سینمایی خود سراغ قصهای با درونمایه اخلاقی رفته و سفر هفت نفر از شهداد تا کرمان را در دل کویر به تصویر کشیده است، اما پیش از شروع قصه اصلی، تکهای کوتاه با محوریت یکی از شخصیتهای اصلی را قرار داده که طی آن با جوانی حرف زده و با تاکید زیاد از او میخواهد کاری را انجام دهد. سکانسی به ظاهر بیربط که یک کاشت اطلاعات به حساب آمده و به نیمه دوم فیلم میچسبد. قصه هم از گرگ و میش صبح آغاز شده و با یک تاکسی ون و سرنشینان آن که هفت نفر هستند، همراه میشویم. زرنگار از قالب سینمای جادهای به عنوان یک ساب ژانر به شکل مطلوبی برای روایت قصه خود سود جسته و در همان سکانسهای نخست، اطلاعات فشردهای را در رابطه با آنها به تماشاگر میدهد. آدمهایی با لایههای درونی متفاوت که هر کدام قصه خود را داشته و یک نیمه میانی پروپیمان را رقم میزنند. نقطه عطف نخست هم به درستی سر جای خود قرار گرفته و شوک فوقالعادهای به فیلمنامه میدهد. آن هم به وسیله غریبهترین مسافر ون که تقریبا هیچکس چیزی از او نمیداند.
زرنگار به شیوه تعدادی از آثار کلاسیک تاریخ سینما، از پول به عنوان عنصری کلیدی در قصه خود بهره گرفته و شخصیتهای کم تعداد خود را در مواجهه با آن قرار میدهد. تم اخلاقی فیلم هم به این ترتیب پررنگتر شده و تماشاگر را به قضاوت فرامیخواند. در این بین، داستانکهایی هم خلق شده و به تنه اصلی فیلمنامه میچسبند که اغلب هم خوب و متقاعدکننده از آب درآمدهاند. برای نمونه میتوان به داستانک علاقه راننده ون به دختر جوان ناشنوا اشاره کرد. همین طور داستانک دختر و پسر جوانی که قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشته و در یک ربع پایانی روی سایر شخصیتها سایه میاندازند. همین طور قصه مرد میانسالی که خود را محق برداشتن بخشی از دلارهای مسافر ناشناس بابت بیماری پرهزینه همسرش می داند. زرنگار در قبال این شخصیتها که خوب پرورش یافتهاند، موضع هوشمندانهای گرفته و به شکلی نه چندان محسوس سمت اخلاق میایستد.
ریتم در فیلمهایی از جنس «علت مرگ: نامعلوم» اهمیتی حیاتی داشته و عموما هم از این نقطه آسیب میبینند، اما این اتفاق در این فیلم نیفتاده و ریتم چه در فیلمنامه و چه در تدوین، یکدست از کار درآمده است. به ویژه در نیمه میانی که میتوانست به پاشنه آشیل کار تبدیل شده و تماشاگران خود را خسته و کسل کند. فیلم به لحاظ قاب بندیها و حرکت دوربین بسیار تا حدود زیادی به سینمای وسترن نزدیک بوده که فضای خشک و کویری فیلم نیز آن را تشدید میکند. تا جایی که فضا و اتمسفر به یکی از شخصیتهای کار تبدیل شده و همپای دیگر شخصیت ها حرکت میکند. در فیلمهایی با تعداد شخصیتهای محدود، انتخاب بازیگر چالشی بزرگ برای کارگردان به حساب میآید و «علت مرگ: نامعلوم» نیز جزو همین دسته آثار قرار میگیرد. زرنگار در این مورد هم درست عمل کرده و بازیگرانی را برگزیده که به قامت نقش بنشینند. بانیپال شومون به عنوان شخصیت مرکزی فیلم یکی از شاخصترین آنها است که درک درست خود از نقش را به نمایش گذاشته و کاملا تاثیرگذار به نظر می رسد. همین طور علیرضا ثانی فر بازیگر درخشان نقش های مکمل که در اینجا نقش پررنگتری پیدا کرده و چند لحظه درخشان را خلق می کند.
سینمای ایران که در سالهای اخیر به تسخیر سینمای کمدی درآمده، نیاز فراوان به ملودرامهایی از جنس «علت مرگ: نامعلوم» دارد که میتواند پای بخشی از مخاطبان خاموش و قهرکرده سینمای ایران را به سالنهای سینما باز کند.
محمد جلیلوند
خرید بلیت علت مرگ: نامعلوم