«لانای دریانورد»؛ قهرمان متفاوت دنیای فانتزی
به گزارش فیلم نت نیوز، اگر زمانی چهار تا سریال انیمیشنی در کل شبکههای تلویزیونی پخش میشد، حالا تعدادشان به وفور زیاد شده و شاهد سیل عظیمی از این نوع سریالها در تمامی شبکههای تلویزیونی و اینترنتی و… هستیم. در میان آثار بیشماری که هر ساله در جهان انیمیشن منتشر میشوند، برخی از آنها از همان ابتدا نشان میدهند که آمدهاند تا اثری ماندگار باشند. «لانا لانگبرد» یا «لانای دریانورد» یکی از این آثار نادر است که در ایران کمتر شناخته شده است. این سریال، با روایت پرشوری که دارد توانسته قصه خود را طوری پیش ببرد که مرد و زن و کوچک و بزرگ با آن همراه شوند و به سرعت توانسته جای خود را در قلب تماشاگران از هر قشری باز کند و خود را به عنوان یک نمونه موفق در ژانر فانتزی تثبیت کند. تماشای این سریال، یک تجربه هنری و فکری است که به دلایل متعددی ارزش وقت گذاشتن دارد.
تماشای لانا دختر دریانورد در فیلمنت
جهانسازی غنی و الهام از اساطیر
یکی از مهم ترین ویژگیهای «لانا لانگبرد» یا همان «لانای دریانورد» جهانسازی یا به بیان دقیقتر و فنیتر همان World-Building دقیق و پرجزئیات آن است که در کمتر سریال کارتونی با این سبک و سیاق دیدهایم. سازندگان با الهام از اساطیر و ادبیات فانتزی، دنیایی خلق کردهاند که هر نژاد و سرزمین در آن تاریخ و فرهنگ خاص خود را دارد. این دنیای خیالی بهویژه به اسطورههای نورس و سلتیک ادای دین میکند. کوتولهها – الهامگرفته از افسانههای اسکاندیناوی – در معادن زیرزمینی زندگی میکنند و با آتش و فلز خو گرفتهاند و دنیای بامزه خودشان را دارند و کار سختشان تصویری که بازتابی از هنر و صنعت دقیق است. هر اپیزود گوشهای تازه از این جهان فانتزی را میکاود: از خلیجهای آرام با هیولاهای عجیب و غریب ساکن در آن تا مرجانهای هوشمند و سخنگو و طوفانهایی که دروازههایی به ابعاد موازی میگشایند و ترند جهانهای موازی را برای کودکان و نوجوانان در این سریال رقم میزنند.
الیزابت گرین، نویسنده اصلی سریال (که پیشتر در برخی پروژههای تلویزیونی دیزنی حضور داشته)، از افسانههای مخختلف دریانوردی سلتیک و فولکلوریک الهام گرفته و آنها را با دغدغههای محیط زیستی امروز ترکیب کرده است. برای نمونه: در اپیزود سوم، لانا با مرجانبان! روبهرو میشود؛ موجودی که خاطرات دریانوردان گمشده را در خود ذخیره کرده و با صدایی شبیه به زمزمه امواج آنها را بازگو میکند. در اپیزود چهارم، او وارد اقیانوس زخمی میشود؛ بخشی آلوده و سیاهشده از دریا که نمادی از بحرانهای امروزی مانند آلودگی پلاستیکی است.
قهرمانی واقعی، نه اساطیری یا فانتزی
قلب این جهان، شخصیت اصلی آن است: لانا لانگبرد. او قهرمانی بینقص و اسطورهای نیست، بلکه دختری سرسخت و بااستعداد است که با چالشهای درونی و بیرونی خود میجنگد و خیلی یادآور ویکی وایکینگه است چرا که همراه با پدرش دریانوردی میکند و با مشکلات مواجه میشود. واقعگرایی در شخصیتپردازی این دو با وجود دنیای فانتزی که در آن غرق هستند باعث میشود مخاطب راحتتر با او همذاتپنداری کند.
لانا به نوعی یک کوتوله ۱۲ ساله است که رویای ماجراجویی حماسی دارد. قرار دادن چنین شخصیتی در مرکز روایت، شکستن کلیشهای بزرگ در دنیای فانتزی است؛ جایی که کوتولهها معمولا جنگجویان یا معدنچیانی بزرگسال تصویر میشوند. سازندگان با این انتخاب، مفاهیمی چون هویت، خودباوری و شکستن کلیشههای جنسیتی را به متن داستان آوردهاند.
ناگفته نماند شخصیتهای فرعی نیز بهاندازه لانا پررنگ هستند:
-کای، پسر ماهیگیر شوخطبع که همراه وفادار اوست.
-سیرنا، موجود دریایی و نماد طبیعت آسیبدیده که با صداپیشگی اما واتسون در نسخه انگلیسی، پیامهایی درباره تعادل زیستمحیطی منتقل میکند.
«لانا لانگبرد» یا «لانای دریانورد» تنها یک ماجراجویی فانتزی نیست. در پسِ هیجان و نبردهای حماسی، مفاهیم عمیقتری نهفته که با زبان ساده به بچهها گفته میشود؛ مضامینی چون تعصب، هویت، خانواده و قدرت که در هیچ کلاس درسی بهتر از یکد انیمیشن با قصه قوی و شخصیتهای خوب نمیتوان درباره آنها صحبت کرد. این مضامین نه با شعار، بلکه در تعاملات شخصیتها و رویدادهای داستان بازتاب مییابند. برای مثال، سوءتفاهمها میان نژادهای مختلف دنیای فانتزی سریال شبیه به نقدی بر تعصبات اجتماعی دنیای واقعی ما آدم بزرگها است. همین چندلایگی، سریال را به اثری تبدیل کرده که هم سرگرمکننده است و هم مخاطب را به تفکر وامیدارد و کودکان را باسوادتر میکند.
تصویر و موسیقی؛ مکملی بینقص
طراحی بصری «لانا لانگبرد» با پالت رنگی غنی، جزئیات دقیق و انیمیشنی روان، فضایی متفاوت خلق میکند. صحنههای اکشن پرهیجاناند و در لحظات کمدی، خطوط نرم و رنگهای زنده فضایی شاد میآفرینند و انیماتورها میدانند باید برای هر حال و هوا، چه صحنهای را رقم بزنند. جهان سریال لانای دریانورد یک شاهکار طراحیشده است که از همان صحنه افتتاحیه، شما را به عمق خود میکشد. سریال در دنیایی خیالی به نام آئورا جریان دارد، جایی که اقیانوسها نه تنها منبع زندگی، بلکه نگهبانان اسرار باستانی هستند. جزایر شناور، کشتیهای زنده که از چوبهای جادویی ساخته شدهاند و موجودات دریایی که ترکیبی از واقعیت زیستی و افسانه هستند؛ همه اینها با دقت خارقالعادهای ساخته شدهاند. تصور کنید نمایی از یک جزیره شناور که با طنابهای نورانی به کف اقیانوس متصل است؛ نور خورشید از میان لایههای آب نفوذ میکند و رنگهای آبی فیروزهای را به سبز زمردی تبدیل میکند، در حالی که باد ملایمی برگهای درختان شناور را تکان میدهد. این نقاشی برای من ۳۴ ساله هم هیجانانگیز است چه مانده کودکان که مخاطب اصلی داستانهای لانا هستند. این جهانسازی یادآور «Avatar: The Last Airbender» است اما تمرکز ویژهای بر عنصر آب دارد. موسیقی متن، ساخته جاناتان هیل، روح تازهای به اثر بخشیده است. ویولن و فلوت در تم اصلی حس بادهای اقیانوسی را زنده میکنند، در حالیکه کوبهایهای سنگین در صحنههای اکشن هیجان را به اوج میرسانند. صدابرداری دقیق – از زمزمه باد در بادبان تا حبابهای زیرآبی – غرق شدن مخاطب در این اثر را تکمیل میکند.
چرا باید سریال لانای دریانورد را دید؟
«لانا لانگبرد» یک بسته کامل برای خانواده ها و فرزندانشان است: برای خانوادهها، فرصتی برای گفتگو درباره محیط زیست و رشد فردی است و برای کودکان، یادگیری همدلی و پذیرش ناشناختهها را به همراه دارد. همچنین برای علاقهمندان انیمیشن، نمونهای فنی درخشان از طراحی شخصیتهایی مثل لانا تا جزئیات بصری محیط است و در نهایت باید گفت این سریال نشان میدهد انیمیشن هنوز میتواند شگفتی بیافریند و روح ماجراجویی را زنده کند.
آرش پارساپور