مهرداد صدیقیان: از اتوبوس شب تا داریوش
به گزارش فیلم نت نیوز، بازیگران زیادی را در سینمای ایران میشناسیم که از سنین کودکی و نوجوانی وارد این عرصه شدهاند ولی بخش مهمی از آنها در بزرگسالی یا خود کنار کشیده و یا کنار گذاشته شدهاند، اما دسته دیگری هستند که با همه فرازوفرودها به کارشان جلوی دوربین ادامه داده و نسل جوانی از بازیگران سینمای ایران را به وجود آوردهاند.
مهرداد صدیقیان بازیگر سی و پنج ساله سینمای ایران که به تازگی سریال «داریوش» با بازی او از پلتفرم فیلمنت پخش شده یکی از شاخصترین بازیگران اشاره شده است که از هفده سالگی و با فیلم «عصر جمعه» ساخته مونا زندی حقیقی جلوی دوربین رفته و تنها یک سال بعد با فیلم «اتوبوس شب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد درخشید و در زمره چهرههای جوان آیندهساز سینمای کشورمان قرار گرفت. او در فیلم تصویری درخشان از نوجوانی که در روزهای آغاز جنگ با چنین پدیده هولناکی مواجه شده و در مدتی کوتاه چند سالی بزرگتر شده است ارائه داد. صدیقیان فرازوفرودهای این نوجوان درگیر جنگ را عالی از کار درآورده و تماشاگر را با این شخصیت کاملا همراه میکند.
صدیقیان در سالهای بعد و تا امروز، همیشه گزیدهکار بوده و با وجود چهره و استایل کاملا سینمایی به بازی در آثار گیشهپسند توجه نشان نداده است. با این حال بازیاش در فیلمهای «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان و شماره ۱۷ سهیلا به کارگردانی محمود غفاری مورد توجه عام و خاص قرار گرفته و همچنان او را در رده بازیگران جوان بااستعداد حفظ کرد.
او که به تازگی فیلم «ساعت شش صبح» به کارگردانی مهران مدیری را روی پرده داشته و «شهسوار» ساخته حسین نمازی را روی اکران دارد، در سریال «داریوش» ساخته هادی حجازیفر یکی از نقشهای اصلی را به عهده دارد که از از قسمت اول تا قسمت سیزدهم آن حضور دارد. او که پیش از این در سریال «پوست شیر» نیز حضور داشته و فضایی نزدیک به «داریوش» را تجربه کرده، برای خلق وحید به نظر کار سختی نداشته است، اما این تنها ظاهر موضوع است چراکه کلیشههای به کار رفته در این شخصیت که کار بازیگر را برای جان بخشیدن به آن دشوار میکند. یک تیپ-شخصیت آشنا برای تماشاگر که پیش از این شاهد نمونههای نزدیک به آن بوده است. وحید جوانی عاشق پیشه که خانوادهاش در شهرستان ساکن بوده و خود در جنوب شهر زندگی مجردی دارد. در عین حال به همسایهشان لیلا دل بسته و با ورود داریوش به داستان زندگی او هم تحت تاثیر ترکشهای مربوط به گذشته داریوش قرار میگیرد.
اگر هنوز پوست شیر را ندیدهاید این لینک را کلیک کنید!
آنچه که در ابتدا از وحید نمایش داده میشود، شخصیتی با وجوه خاکستری است که حتی روی ارتباطش با لیلا نیز سایه میاندازد، اما با ورود داریوش و برخوردش با وحیدکه اتفاقا دوستانه هم نیست، شخصیت فوق به اصطلاح پوست انداخته و کامل میشود. به مرور وحید نقش وردست قهرمان را که برای تماشاگر بسیار هم آشناست پیدا کرده و در قطب قهرمان گام برمی دارد. صدیقیان این تغییر شخصیت را با ظرافت خاصی بازی کرده و تماشاگر را بیشتر به سمت خود میکشاند. صدیقیان رابطه پرفرازونشیب او با داریوش را هم خوب از کار درآورده و سمت و سوی متفاوتی به آن میبخشد به ویژه از جایی که مامور دنبال کرن ساقی شده و شکل ارتباطش با داریوش نیز متفاوتتر میشود. در عین حال طنز کمرنگی هم در بازی مهرداد صدیقیان به چشم میخورد که همین موضوع لایه دیگری به شخصیت وحید بخشیده و اندکی فضای خشن حاکم بر قصه را کمرنگ میکند. برای مثال هم میتوان به سکانس رفتن وحید به آسایشگاه به عنوان یک خیر همراه با تعداد زیادی عروسک اشاره کرد که روی وجه بازیگوش این شخصیت تاکید دارد. در قسمتهای پایانی، صدیقیان هم پای وحید حرکت کرده و یک دگردیسی کامل را رقم میزند؛ جایی که تمام قد در کنار قهرمان سریال ایستاده و در آخر هم همراه لیلا و پسرش به سوی آینده روشنتری نسبت به تمام شخصیتهای داریوش گام برمیدارند.
مهرداد صدیقیان در یکی دو سال اخیر و به واسطه سریالهای اشاره شده و نیز بازی درخشانش در فیلم «تصور» به کارگردانی علی بهراد، نشان داده که قابلیت ایفای نقشهای متفاوت را داشته و با توجه به سناش می تواند در سالهای آینده کارنامه بازیگری خود را غنیتر کند.
محمد جلیلوند منتقد سینما