«امیلیا پرز» پرحاشیه
به گزارش فیلم نت نیوز، از آثار کلاسیکی مانند «داستان وست ساید» تا فیلمهای مدرنتری مانند «لالالند»، ژانر موزیکال همیشه توانسته با ترکیب موسیقی، رقص و روایت داستانی، مخاطبان را مجذوب خود کند، اما گاهی تلاش برای نوآوری منجر به نتایجی ناهمگون و آشفته میشود. «امیلیا پرز» (Emilia Pérez) به کارگردانی ژاک اودیار که به دلیل آثار بلندپروازانهاش شناخته میشود، سعی دارد با ترکیب عناصر موزیکال، درام، جنایی و حتی تلهنووا، مرزهای ژانری را شکسته و داستان پیچیدهای را روایت کند. «امیلیا پرز» از آن دسته فیلمهایی است که با بلندپروازی در ترکیب ژانرها، سعی در ارائه اثری متفاوت دارد، اما در این مسیر با چالشهای متعددی مواجه میشود.
داستان و روایت
داستان فیلم درباره خوان مانیتاس دل مونته، رهبر یک کارتل مکزیکی است که تصمیم میگیرد تغییر جنسیت داده و به امیلیا پرز تبدیل شود. این ایده جسورانه، بستری برای روایت پیچیده از تحول، رستگاری و پیامدهای گذشته جنایی فراهم میکند. موضوعاتی مانند هویت و آزادی شخصی نیز در داستان ظاهر میشوند اما فیلم در پرداختن به این مضامین، دچار سردرگمی است.
ترکیب ژانری عجیب
«امیلیا پرز» خود را به عنوان یک تریلر جنایی موزیکال با عناصری از تلهنوولا معرفی میکند. این ترکیب ژانری، اگرچه در نگاه اول جذاب به نظر میرسد، اما در عمل به آشفتگی و فقدان انسجام فیلم منجر میشود. موزیکال بودن فیلم، چیزی به عمق داستان نمیافزاید و اغلب به عنصری تزئینی و اضافی تبدیل میشود.
از نظر بصری و شنیداری، با اثری پرزرق و برق مواجهیم. موسیقی متن و آهنگهای فیلم، اگرچه گوشنواز هستند، اما در کمک به روایت داستان چیزی اضافه نمیکنند. سینماتوگرافی فیلم نیز با استفاده از رنگهای تند و نورپردازیهای اغراقآمیز، سعی در ایجاد فضایی رویایی و تبآلود دارد اما این تلاشها، بیشتر به ایجاد یک اثر سطحی و بیعمق منجر میشود.
مضامین و اهمیت فرهنگی
«امیلیا پرز» به دلیل نحوه به تصویر کشیدن مسائل ترنسجندر و فرهنگ مکزیکی مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی منتقدان اظهار کرده اند که فیلم از تغییر جنسیت به عنوان ابزاری روایی برای رستگاری استفاده میکند. فیلم به مضامین مهمی مانند هویت، رستگاری و تحول اجتماعی میپردازد اما نحوه پرداختن فیلم به این مضامین، با انتقادهای جدی مواجه شده است. برخی منتقدان، تصویر فیلم از هویت ترنسجندر را سطحی و مشکلساز میدانند. استفاده از تغییر جنسیت به عنوان ابزاری برای رستگاری، به جای پرداختن به تجربیات واقعی افراد ترنسجندر، از جمله انتقادهای اصلی وارد شده به فیلم است که نشان میدهد فیلم، حساسیت لازم را در کاوش موضوعات حساس ندارد.
نظر منتقدان و جوایز فیلم «امیلیا پرز»
«امیلیا پرز» در جشنوارهها و مراسم اهدای جوایز عملکرد قابل توجهی داشت. فیلم در نود و هفتمین دوره جوایز اسکار با ۱۳ نامزدی پیشتاز بود و پرنامزدترین فیلم غیرانگلیسی زبان شد. در جوایز گلدن گلوب نیز چهار جایزه، از جمله بهترین فیلم موزیکال یا کمدی و بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان، را برنده شد که نشان از توجه منتقدان به این فیلم دارد اما این جوایز، نمیتوانند ضعفهای اساسی فیلم را نادیده بگیرند. همچنین فیلم موزیکال جنایی «امیلیا پرز» به کارگردانی ژاک اودیار، در پنجاهمین دوره جوایز سزار با کسب هفت جایزه از دوازده نامزدی درخشید و در آستانه مراسم اسکار، توجهات را به سوی خود جلب کرد.
حواشی فیلم چه بود؟
تعدادی از پستهای قدیمی کارلا سوفیا گاسکون، بازیگر نقش اصلی فیلم از سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ به تازگی دوباره منتشر شده که حاوی محتوای تند درباره ادیان، جرج فلوید و تنوع در مراسم اسکار بود. گاسکون در واکنش به این حواشی، چندین بار عذرخواهی کرده و در مصاحبهای تلویزیونی با CNN اعلام کرد که نژادپرست نیست و از توییتهای خود ابراز پشیمانی کرد. همچنین در بیانیهای به Variety، او آسیب ناشی از پستهای گذشته خود را پذیرفت و تاکید کرد که همواره برای جهانی بهتر مبارزه میکند. این حواشی تا حدی جدی بود که تهدیدی برای کمپین اسکار فیلم محسوب میشد. نتفلیکس، از این بازیگر فاصله گرفته و ارتباط مستقیم با او را قطع کرد و حتی هزینه سفر او برای حضور در مراسمهای آینده جوایز را نیز پرداخت نکرد.
سلنا گومز، یکی دیگر از بازیگران اصلی فیلم نیز با انتقادهایی به دلیل مهارتهای زبانی اسپانیایی روبرو شده است. گومز که نقش یک شخصیت مکزیکی را در فیلم بازی میکند به دلیل مهارتهای زبان اسپانیایی خود مورد انتقاد قرار گرفته است. این مساله بحثهایی را درباره اصالت و ملیت برانگیخته است، زیرا شخصیت او قرار است مکزیکیای باشد که در ایالات متحده بزرگ شده است.
نقد و بررسی
با وجود جوایز و تحسینهایی که فیلم دریافت کرده، بررسی دقیقتر آن نشان میدهد که «امیلیا پرز» دارای نقاط ضعف قابل توجهی است. ابتدا باید به ساختار روایتی فیلم پرداخت. فیلم توانایی تمرکز بر یک موضوع مشخص را ندارد. داستان به صورت پراکنده و در همه جهات گسترش مییابد. اگرچه عنوان فیلم به تغییر جنسیت و یافتن هویت اشاره دارد، اما موضوعات دیگری مانند فساد، مافیا، عشق و دوستی نیز در داستان ظاهر میشوند. این پراکندگی باعث میشود که فیلم در هیچ یک از این موضوعات به عمق لازم نرسد.
عناصر موزیکال نیز به جای افزودن ارزش به داستان، گاهی اوقات احساس ناخوشایندی ایجاد میکنند. این موسیقیها به جای اینکه حس عمیقی ایجاد کنند، به نظر میرسند فقط برای ایجاد هیجان کاذب و درامسازی بیدلیل استفاده شدهاند. برخی منتقدان اظهار کرده اند که اگر این فیلم موزیکال نبود، ممکن بود با فیلم قویتر و متمرکزتری روبهرو بودیم.
شخصیتپردازی فیلم نیز دچار مشکلات است. در آغاز فیلم، مخاطب فکر میکند که وکیل (زوئی سالدانا) شخصیت اصلی است. اما بعد از مدتی، امیلیا پرز به عنوان شخصیت اصلی ظاهر میشود. این تغییر ناگهانی و بدون توضیح، باعث ابهام در ذهن بیننده میشود. حتی شخصیت امیلیا پرز نیز به طور کامل شناسانده نمیشود. فیلم به دنبال این است که هویت او را کاوش کند، اما این کاوش به صورت عمیق و واقعی انجام نمیشود.
از نظر سبکی، فیلم با پالت رنگی الکتریکی و سینماتوگرافی پردرخشش و تاریک، تلاش میکند تا حس بصری قوی ایجاد کند اما این عناصر، بدون یک داستان قوی، تنها به نظر چشمنواز میآیند و عمیقتر از آن نیستند.
نتیجهگیری
«امیلیا پرز» فیلمی است که با ترکیب جسورانه ژانرها و پرداختن به موضوعات پیچیده، توجه زیادی را به خود جلب کرده است اما اگر شما کسی هستید که به دنبال یک داستان متمرکز و عمیق هستید، این فیلم شاید انتظارهای شما را برآورده نکند اما اگر به دنبال تجربهای بصری و موسیقایی پردرخشش هستید، میتوانید به دیدن آن بپردازید. در نهایت این تصمیم به شما بستگی دارد که از چه نوع فیلمی لذت میبرید.
حامد اناری