«هیچکس ۲» دنباله موفقی از آب در آمد/ خلافکارِ خانواده‌دار!

- 9 دقیقه مطالعه
بداهه‌پردازی هاچ در فیلم «هیچکس ۲» برای ساخت تله‌های مرگبار برحسب موقعیت برای مقابله با دشمنان، از رویه معمول آثار اکشن فاصله می‌گیرد و این مهم‌ترین نقطه قوت اثر به شمار می‌رود.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، فیلم سینمایی «هیچکس ۲» نوشته دِرک کُلشتاد و آرون رابین و به کارگردانی تیمو جاهجانتو، محصول سال ۲۰۲۵ سینمای هالیوود است و باب اُدِنکرک، کانی نیلسن، رضا، کالین سالمون، گِیج مونرو، پِیسلی کادوراث، کریستوفر لوید، دنیل برنهارت، جان اورتیز، کالین هَنکس، شارون استون، بازیگران اثر را تشکیل می‌دهند و قسمت دوم فیلم سینمایی «هیچکس» نوشته دِرک کُلشتاد و به کارگردانی ایلیا نایشولِر محسوب می‌شود که توانست در سال ۲۰۲۱ تحسین مخاطبان و منتقدان سینمایی را برانگیزد و سازندگان اثر را ترغیب به ساخت قسمت بعدی نماید.

در خلاصه داستان اثر چنین آمده است: «تعطیلات هاچ منسل به همراه اعضای خانواده‌اش که قرار است در آرامش سپری شود، با برخورد مدیران فاسد یک پارک و رفتار تبهکارانه آنها روبرو می‌شود بنابراین او مجبور می‌شود دوباره دست به خشونت بزند.»

«هیچکس ۲» در فیلم‌نت

در سکانس‌های افتتاحیه «هیچکس»، هاچ مَنسل با بازی باب اُدِنکرک، گرفتار روزمرگی‌های یک حسابدار کارخانه فولادسازی است و روزهای خودش را یکی پس از دیگری به بی‌هیجان‌ترین شکل ممکن می‌گذراند همانطور که از یک آدم معمولی انتظار می‌رود و نمی‌تواند کامی از همسرش ربکا منسل بگیرد چون دیگر چیزی برای ارائه ندارد و در سکانس دزدی هویدا می‌شود که او دیگر توانایی مراقبت از خانواده را به عنوان یک پدر و یک شوهر ندارد. در اینجا، نخستین بار جرقه تغییر رویه هاچ منسل زده می‌شود. در قسمت دوم نیز سکانس‌های افتتاحیه به همان شکل آغاز می‌شود و اینبار، تفاوت در این است که هاچ مشغول انجام ماموریت‌های «آرایشگر» است تا بتواند حساب «آبشک» را پرداخت کند و این مانع شده است تا خانواده منسل بتوانند کنار هم وقت بگذرانند اما چنانکه «آرایشگر» در هنگام مرخصی خواستن برای رفتن به تعطیلات به همراه خانواده به هاچ هشدار داد او نمی‌تواند از خودش بگریزد.

مانند قسمت قبل، یک اتفاق کوچک منجر به درگیری هاچ با یک باند خلافکاری بزرگ و رئیس بزرگ مافیا می‌شود هرچند خط داستانی در این سطح نمی‌ماند و با نقبی به خاطرات گذشته عاشقانه هاچ و ربکا در پلامِرویل در دیالوگ‌های ردوبدل شده بین آنها، ماهیت حفاظت از خانواده در قسمت دوم پررنگ‌تر می‌شود به طوری که نخستین درگیری با مسئولان پارک بازی بعد از کظم غیظ اولیه هاچ اتفاق می‌افتد و با توجه به اتفاقاتی که هاچ در قسمت اول پشت سر گذاشت، دیگر نیاز به پرده‌پوشی ندارد و الآن می‌تواند بی‌درنگ هویت واقعی خودش را در صورت لزوم نشان دهد؛ هویت واقعی که مورد پذیرش همسر و دو فرزند او نیز هست.

از دیگر تفاوت‌های قسمت اول و دوم، تغییر جبهه دو متخاصم پس از نجات جان پسر مارتین از دستان نوچه‌های لَندینا به سرکردگی اَبِل کلانتر پلیس به دست هاچ است که مارتین رئیس میانی باند را تبدیل به دشمن لندینا و در وهله بعد، دوست هاچ می‌کند. مضاف بر اینکه مارتین کینه‌ای قدیمی از لندینا بر سر مرگ پدرش دارد که تا به حال، امکان بروز نداشته است. از سوی دیگر، ابل کلانتر پلیس که دوست نزدیک مارتین به شمار می‌رود، با اصرار به ادامه درگیری با هاچ و خیانت به مارتین به طمع کسب جایگاه او فساد نظام‌مند شهر پلامِرویل را به تصویر می‌کشد چنانکه یک رئیس مافیا می‌تواند چندین نفر را در کازینوی خودش بکشد و آب از آب تکان نخورد؛ خیانتکاری که در یک سوم پایانی به بهترین شکل ممکن به سزای عملش می‌رسد.

دنیل برنهارت که در قسمت نخست ایفاگر نقش یکی از اراذل و اوباش تِدی برادر کوچک یولیان بوده، در این قسمت، نقش کارتوش یکی از سه بادیگارد اصلی لندینا را ایفا می‌کند و نقطه مشترک کاراکتر او در هر دو قسمت این است که چهره او برای تماشاگران به نمادی از کتک خوردن به فجیع‌ترین شکل تبدیل و وی شبیه طالع نحسی شده که وقتی هر بار مقابل هاچ و خانواده منسل قد علم می‌کند، باید مرگ را به عنوان سرنوشت محتوم و اجتناب‌ناپذیر او قطعی قلمداد کرد.

این بداهه‌پردازی هاچ، پدر و برادرش و در این قسمت، با همراهی مارتین برای ساخت تله‌های مرگبار برحسب موقعیت برای مقابله با دشمنان، از رویه معمول آثار اکشن و تفنگ‌های غول‌پیکری که بی‌امان شلیک می‌کنند و باران پوکه‌ها از آسمان می‌ریزد، فاصله می‌گیرد که مهم‌ترین نقطه قوت اثر به شمار می‌رود و این نوع انتخاب محلی برای نزاع پایانی، می‌تواند تداعی‌کننده انتخاب زمین در بازی Counter Strike از سوی بازیکنان برای نبرد و جنگ تن به تن باشد. در فیلم‌های اکشن، معمولا سیر وقایع محل نزاع پایانی را مشخص می‌کند در صورتی که هاچ در قسمت نخست، کارخانه فولادسازی پدرزن خویش را می‌خرد و یولیان و نوچه‌های او را به آنجا می‌کشاند تا آنها را قلع و قمع کند و در این قسمت، مارتین به هاچ پیشنهاد می‌دهد که پارک بازی را تبدیل به زمین مین‌گذاری شده کنند.

فیلمبرداری کالان گرین در خدمت اثر است و از پیچیده‌سازی نماها اجتناب می‌کند تا متناسب با خط ساده داستانی «هیچکس ۲» باشد. با تدوین الیزابت رونالدزدوتیِر اثر هیچگاه از ریتم نمی‌افتد و در کنار موسیقی دومینیک لوییس در لحظات حساس فیلم، یک تجربه سینمایی مهیج برای مخاطبان به وجود می‌آورد.

باب اُدِنکرک در نقش هاچ منسل بدون هیچ تلاش مضاعفی دو روی سکه یک کاراکتر را به خوبی به نمایش می‌گذارد؛ آدمی که آنقدر عادی و گرفتار روزمرگی‌ است که بینندگان نیز برای ایجاد هیجانی در زندگی او دست به دعا برمی‌دارند و در قسمت دوم، وقتی دیگر به طور کامل از پیله بیرون آمده و پروانه شده است، تماشاگران چشم‌انتظار تماشای آغاز پرتاب مشت‌های خشونت‌آمیز و کُشت و کُشتار او با تله‌های مرگبارش هستند. کانی نیلسن، جان اورتیز، کریستوفر لوید، گِیج مونرو، دنیل برنهارت و کالین هنکس دیگر بازیگرانی هستند که در «هیچکس ۲» می‌درخشند.

گسترش خط داستانی در دنباله‌ها پس از موفقیت قسمت نخست در گیشه همواره استعداد بالقوه‌ای دارد تا تبدیل به پاشنه آشیل یک اثر شود در صورتی که دِرک کُلشتاد و آرون رابین نویسندگان «هیچکس ۲» همچون دیگر سینماگران فریب چنین وسوسه‌ای را نخوردند و با عمق بخشیدن به رابطه زناشویی هاچ و ربکا و رابطه پدر و فرزندی هاچ با دو فرزندش نگذاشتند که اثر با گرفتار آمدن در گسترش بی حد و مرز و فکرنشده حجم اتفاقات به سمت تُهی شدن از معنا پیش برود و این همان چیزی است که از «هیچکس ۲» یک دنباله موفق می‌سازد؛ در دنیایی که دنباله‌های فیلم‌های سینمایی بزرگ یکی در میان نمی‌توانند انتظارهای هواداران سرسخت خودشان را برآورده کنند.

فرزاد جمشیددانایی

برچسب‌ها: هالیوود
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها