گریزی به «سوپرانو»
«وظیفه» جنایت را با قصه تعریف میکند
به گزارش فیلمنت نیوز، سریال «وظیفه» (Task) به نویسندگی بِرد اینگلسبی و کارگردانی جرمیا زاگار و با بازی مارک رافلو، تام پِلفِری، امیلیا جونز، توسو مِبِدو، رائول کاستیو، سَم کیلی، فابین فرانکل، آلیسون اولیور، سیلویا دیونیچیو و مارتا پیمپلتون، یک درام جنایی هفت قسمتی محصول سال ۲۰۲۵ سینمای هالیوود است که در شبکه HBO به نمایش در آمده و هماکنون در پلتفرم فیلمنت در حال پخش است.
در خلاصه داستان اثر چنین آمده است: «یک مامور FBI در محلههای کارگری فیلادلفیا، سرپرست یک تیم ویژه شده است تا به سرقتهای خشونتآمیز فرد مرموزی در آنجا پایان دهد.»
«وظیفه» در فیلمنت
قسمت نخست سریال «وظیفه» و ارجاعی که به ماشین بازیافت زباله دارد، یاد سریال خاطرهانگیز «سوپرانو» ساخته دیوید چِیس را در اذهان تماشاگران زنده میکند؛ تونی سوپرانو با بازی محشر جیمز گاندولفینی رییس مافیای نیوجرسی بود کنترل بازیافت زباله در چندین منطقه نیوجرسی را در دست داشت و بازیافت زباله به عنوان تجارت رسمی و قانونی او قلمداد میشد تا از این طریق بتواند مالهای نامشروع به دست آمده از فعالیتهای خلاف را پولشویی کند. تفاوت ماشین بازیافت زباله راب در «وظیفه» با ماشینهای بازیافت زباله در «سوپرانو» این است که آنها، متعلق به خاندان مافیایی سوپرانو بودند و یکی از شمایل حکومت این خاندان بر نیوجرسی محسوب میشدند در صورتی که برای راب، این پوششی برای زیر نظر گرفتن خانههای پاتوق موادمخدر در شهر فیلادلفیا است تا بتواند به پولهای آنها شبانه دستبرد بزند و تبدیل به گانگستر شود؛ راهی که تونی سوپرانو انتهای مسیرش بوده، آغاز راه راب نقش منفی اصلی سریال «وظیفه» است.
در قسمت نخست، آنچه که بیش از همه در مبحث فیلمنامه به چشم میآید، هم و غم نویسنده برای نمایش تمام ابعاد دو کاراکتر اصلی در بطن خانواده و چالشهای پیشروی آنهاست سپس به مرور، سخن از پیشه و حرفه آنها به میان میآید زیرا قرار است آنچه که در پیشه و حرفه آنها میگذرد، تاثیر مستقیم بر رابطههای خانوادگیشان بگذارد و محک اصلی در آنجا رخ میدهد. کاراکترها هر چه در بیرون از خانه میکارند، باید در درون خانه درو کنند.
کاراکتر راب با بازی تام پِلفِری آنطور که از شواهد و قراین قسمت اول برمیآید، زندگی خانوادگی پویاتری به نسبت تام بِرندیس با نقشآفرینی مارک رافلو دارد و با دو فرزند و برادرزاده خودش رابطه گرمتری دارد در صورتی که تام هر چه تلاش میکند نمیتواند با دخترش ارتباط برقرار کند و از سوی دیگر، از ملاقات با پسرش در زندان امتناع میورزد. هر دو خانواده راب و تام سابقه جنایی دارند که حاکی از نگاه یکسان نویسنده به دو کاراکتر اصلی است تا آنها را در موقعیتهای قضاوت شدن در قسمتهای بعدی قرار دهد که از این نقطه اشتراک تاثیر میپذیرد. علاوه بر اینکه این ویژگیهای شخصیتی برای کاراکترها باعث میشود آنها سفید و سیاه نباشند و با خاکستری شدن، وجهه انسانی بیابند و بدین صورت همذاتپنداری بیقید و شرط مخاطبان را به دست بیاورند.
مارک رافلو رخوت و بیحوصلگی در سر کار، استیصال پس از یک تراژدی خانوادگی و با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن برای بازگشت به عملیات میدانی را به خوبی به نمایش میگذارد. تام پِلفِری در نقش آدمی جاهطلب که کودکان خط قرمز او هستند با اینحال از پیش رفتن بدون نگاه به پشت سر ابایی ندارد، میدرخشد. امیلیا جونز در نقش مِیو، مارتا پیمپلتون به عنوان کاتلین مَک گینتی رییس تام، پیچی جون با نقشآفرینی اوون تاگ و کلیف برووارد با نام مستعار «عمو آشغالی» با بازی رائول کاستیو گاهی آنقدر درخشان هستند که در سکانسهای دونفره، بازی مارک رافلو و تام پِلفِری را تحت تاثیر قرار میدهند. این بازیهای خوب اینجا تمام نمیشود و نباید به علت شناختهشده نبودن، نقشآفرینی صددرصد باورپذیر دو بازیگر نقش زن و شوهر به قتل رسیده در انتهای قسمت نخست را از قلم انداخت.
«وظیفه» هیچ ترسی از داستانگویی ندارد در صورتی که آثار جنایی فراوانی وجود دارد که با خساست در تعریف داستان و معرفی کاراکترها، نمیتوانند پرونده جنایی بسازند که بینندگان مشتاقانه پیگیر حل آنها باشند و این گشادهدستی در داستانگویی و معرفی شخصیتها، مهمترین خصیصه قسمت نخست اثر به شمار میرود و امید که چنین روندی در قسمتهای بعد ادامه یابد.
فرزاد جمشیددانایی