بررسی فیلم The Outrun و دلایل ماندگاری آن

«گریز از خویش» فیلمی از جنس ما شرقی‌ها

- 16 دقیقه مطالعه
«گریز از خویش» فیلمی است که بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده و داستان زنی به نام رونا را روایت می‌کند که پس از زندگی ناموفق در حاشیه لندن، به زادگاهش در اسکاتلند بازمی‌گردد تا با گذشته خود روبرو و از قید مشکلات رها شود.

به گزارش فیلم‌ نت‌ نیوز، برخی فیلم‌ها مربوط به زمان و دوره خاصی نیستند و فرآیندی را مرور می‌کنند که ممکن است برای هر کسی در زندگی پیش بیاید. خودشناسی و معناگرایی، مفاهیمی است که فارغ از جنسیت و سن و شرایط زیسته، می‌تواند هر انسانی را درگیر خود کند طوری که مخاطب با دیدن چنین آثاری به سوالات درونی خود برگردد؛ فیلم‌هایی که مسیر تحول روحی کاراکتر اصلی را بررسی می‌کنند و چراهای زندگی او را به تصویر می‌کشند.

خودشناسی برای مخاطب شرقی و خصوصاً ایرانی مفهوم غریبی نیست و عمدتاً با ریشه‌های عرفانی شرق از جمله اشعار و متون کلاسیک فارسی در پهنه ادبیات در هم‌آمیخته است. آثاری نظیر «گریز از خویش» در ژانر سینمای معناگرا دسته‌بندی می‌شود و از همان جنس آثاری از شاعران است که از بازگشت به خویشتن صحبت می‌کنند. تقریباً همه ما ایرانیان با بیت زیر از مولانا آشناییم:

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش

داستان فیلم گریز از خویش

داستان فیلم «گریز از خویش» به صورت غیرخطی روایت می‌شود. رونا، زن جوانی که اخیرا به دلیل اعتیاد به الکل از بازپروری خارج شده، به خانه پدری در جزایر اورکنی در اسکاتلند باز می‌گردد. در فلاش‌بک‌ها، زندگی قبلی رونا را به عنوان یک دانشجوی فارغ‌التحصیل زیست‌شناسی در لندن می‌بینیم که عمده وقتش را به خوش‌گذرانی می‌گذراند. فرایند اعتیاد او به الکل و شروع و ترک چندباره آن و انسان‌هایی که در این مسیر کنارش قرار می‌گیرند یا او را رها می‌کنند به زیبایی به نمایش گذاشته می‌شود. نمادهایی که در فیلم استفاده شده، مرارت او در این مسیر و البته زنده بودن حس امید را به بهترین شکل ممکن نشان می‌دهد.

درباره فیلم گریز از خویش

فیلم «گریز از خویش» یک فیلم درام محصول سال ۲۰۲۴ به کارگردانی نورا فینگ‌شایت (Nora Fingscheidt) و فیلمنامه مشترک او با امی لیپتروت (Amy Liptrot) است. این فیلم‌نامه بر اساس داستانی است که این دو نفر، همراه با دیزی لوئیس (Daisy Lewis) نوشته‌اند. خود کتاب با همین عنوان و بر اساس خاطرات واقعی امی لیپتروت (Amy Liptrot) در سال ۲۰۱۶ چاپ شده و جایزه پرفروش‌ترین کتاب را دریافت کرده است. طراحی روی جلد کتاب بیانگر پایان خوش و رهایی و رسیدن به مقصد است.

 

طراحی زیبای کتاب «گریز از خویش» که منبع اصلی فیلم و بر اساس تجربیات شخصی یکی از بازیگران فیلم نوشته شده است.

«گریز از خویش» محصول مشترک بریتانیا و آلمان است و سرشیا رونان (Saoirse Ronan)، فریا اوانز، استفان دیلان و پاپا اسیودو بازیگران اصلی آن هستند. این فیلم نخستین‌بار در جشنواره فیلم ساندنس در ۱۹ ژانویه ۲۰۲۴ به نمایش درآمد و پاییز امسال توسط استودیوکانال، در بریتانیا و آلمان اکران شد.

نورا فینگشایت (Nora Fingscheidt) کارگردانی مستعد و صاحب‌سبک است که معمولاً در فیلم‌هایش به مسائل اجتماعی و روانی می‌پردازد. یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار او فیلم «سیستم‌شکن» (System Crasher) (2019) است که به داستان دختری با اختلال رفتاری می‌پردازد. این فیلم هم در زمان خود تحسین منتقدان را برانگیخت و در سایت IMDB امتیاز نزدیک به ۸ و جوایز متعددی از جمله خرس نقره‌ای جشنواره برلین را دریافت کرد.

تاثیر ماندگار

هدف از نگارش این مطلب، بررسی سینمایی و هنری فیلم نیست. گرچه چنین آثاری به لحاظ فنی نیز اغلب از استانداردهای لازم برخوردارند، اما مضمون و اندیشه‌های جاری نویسنده و کارگردان در اثر، عاملی است که تاثیر آن را در ذهن مخاطب ماندگار می‌کند. پرسش‌های عمیق و ریشه‌دار با منشا خودشناسی و آگاهی‌جویی، به عمق روح و روان مخاطب نفوذ کرده و در ضمیر ناخوداگاه او ته نشین می‌شود.

در این دست آثار، سراسر فیلم به یک سفر شبیه است. این سفر، پر از فراز و نشیب و شادی و اندوه است و در نهایت به رهایی و کمال می‌انجامد. در فیلم «گریز از خویش» نیز شخصیت اصلی «رونا»، در جستجوی معنایی برای زندگی خود است. او پس از سال‌ها دوری از زادگاهش، به اسکاتلند بازمی‌گردد تا شاید پاسخ پرسش‌های خود را بیابد. رونا نیز مانند سالکان طریقت در عرفان، در این سفر با چالش‌های بسیاری روبرو می‌شود و در نهایت به درک عمیق‌تری از خود و جهان می‌رسد و از بندهای مادی رهایی می‌یابد. تماشای تحول رونا در «گریز از خویش» و بازگشتش به ریشه‌ها، تاثیری ماندگار بر ذهن مخاطب دارد.

رگه‌های مشترک گریز از خویش با عرفان شرقی

شاید بتوان علت ماندگاری تاثیر این دست آثار بر مخاطب را به نوعی به نگاه معناگرایانه آنها ربط داد. گرچه برقراری ارتباط مستقیم و صریح بین فیلمی مانند «گریز از خویش» و عرفان شرقی، به دلیل تفاوت‌های بنیادین در ساختار، زبان و اهداف، چالش‌برانگیز است، با این حال، می‌توان برخی از مفاهیم و تم‌های مشترک بین این دو را بررسی کرد.

عرفان شرقی، طیف گسترده‌ای از فلسفه‌ها و روش‌های معنوی را شامل می‌شود که در جوامع شرقی ریشه دارند. این عرفان‌ها بر جستجوی حقیقت، خودشناسی، یکی شدن با خالق هستی و رهایی از بندهای مادی تاکید دارند. مفاهیمی مانند وحدت وجود، عشق الهی، مراقبه و خودسازی از جمله عناصر کلیدی عرفان شرقی هستند.

اولین نقطه مشترک «گریز از خویش» با عرفان و مفاهیم موجود در آن، جستجوی هویت و معناست. هم در عرفان شرقی و هم در فیلم «گریز از خویش»، شخصیت اصلی در جستجوی هویت واقعی خود و معنای زندگی است. رونا شخصیت اصلی فیلم، با بازگشت به زادگاهش، تلاش می‌کند تا گذشته خود را درک کند و به هویتی پایدار دست یابد.

این جست‌وجو برای یافتن خود، با جست‌وجوی سالک عرفانی برای رسیدن به حقیقت شباهت دارد. مثلاً با کمی آشنایی با شعر مولانا در می‌یابیم که یکی از بنیادی‌ترین تم‌های مشترک میان اشعار او و فیلم «گریز از خویش» جستجوی معناست. هر دو با زبان‌ها و در قالب‌های هنری مختلف، به کاوش در عمق وجود انسان، ارتباط او با جهان هستی و جست‌وجوی حقیقت می‌پردازند.

دومین نقطه مشترک، روبه‌رو شدن با خصایص منفی و تاریکی‌های درونی است. در عرفان شرقی، یکی از مراحل مهم خودسازی، روبه‌رو شدن با جنبه‌های تاریک شخصی است. رونا نیز با بازگشت به گذشته، با ویژگی‌های منفی خود روبرو می‌شود و تلاش می‌کند این کاستی‌ها را بپذیرد و از آن‌ها عبور کند. این فرآیند، با مواجهه سالک عرفانی با نفس اماره شباهت دارد.

صحنه ای از فیلم «گریز از خویش» و کشاکش رونا برای ترک الکل

از اهمیت طبیعت هم نباید غافل شد. در بسیاری از عرفان‌های شرقی، بهار طبیعت نمادی از آغاز تحول و نوشدن است. در فیلم «گریز از خویش» نیز طبیعت اسکاتلند مثل یک شخصیت در فیلم، به کاراکتر اصلی کمک می‌کند تا بتواند با خود و گذشته‌اش ارتباط برقرار کند و فیلم در بهار و با دیدن یکی از سمبل‌های امیدواری در فیلم پایان می‌یابد.

شباهت بعدی، رهایی از عادات و بندهای مادی است. عرفان شرقی بر رهایی از قیود مادی و دستیابی به آزادی معنوی تاکید دارد. رونا نیز در تلاش است تا خود را از بندهای گذشته و اعتیاد رها کند و به زندگی جدیدی دست یابد.

و اما عشق. مهمترین شباهت که عصاره و محرک اصلی هر کس در مسیر خودشناسی و معنوی است، نیروی عشق است. عارف و رهرو در مسیر عرفانی خود، با عشق پیش می‌رود و این عشق، او را به سوی کمال و وحدت با معشوق می‌رساند. در فیلم «گریز از خویش» نیز عشق به مادر، عشق به طبیعت و عشق به خود، رونا را در سفر از تاریکی درون به روشنای امید و رهایی همراهی می‌کند.

با این حال نمی‌توان همه‌چیز را بین این نوع از سینمای معناگرا و عرفان شرقی در راستای یکدیگر دانست. فیلم «گریز از خویش» یک اثر هنری است که از ساختار روایی و دراماتیک پیروی می‌کند؛ درحالی‌که عرفان شرقی بیشتر به عنوان یک فلسفه و روش زندگی در نظر گرفته می‌شود. علاوه بر این در عرفان شرقی از زبان و نمادهای خاص خود استفاده می‌شود که ممکن است برای مخاطب عام قابل‌درک نباشد؛ درحالی‌که فیلم «گریز از خویش» از زبانی ساده و قابل‌فهم برای بیان مفاهیم خود استفاده می‌کند و البته فراموش نکنیم که در نهایت هدف سینما، سرگرمی است.

فیلم‌هایی با مضمون مشابه

فیلم «گریز از خویش» با داستان جست‌وجوی هویت، روبه‌رویی با گذشته و تلاش برای رهایی، مضمونی جهانی و همگانی دارد. فیلم‌های دیگری نیز با پرداختن به این موضوعات، توانسته‌اند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. در همه این فیلم‌ها به نوعی کاراکتر اصلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که: من کیستم؟

گذشته در همه این فیلم‌ها، نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت اصلی و رویدادهای داستان دارد و شخصیت‌های اصلی این فیلم‌ها، در تلاش هستند تا از بند گذشته، جامعه و یا شرایطی که در آن قرار گرفته‌اند، رها شوند. بسیاری از این شخصیت‌ها احساس تنهایی و انزوا می‌کنند و در جست‌وجوی ارتباط با دیگران هستند.

فیلم‌های زیادی با تم و موضوع تحول در مسیری شگفت‌انگیز ساخته شده‌اند که از میان آنها و به نقل از سایت رنکر (Ranker) می‌توان به «سرزمین آواره‌ها» (Nomadland) (2020)، «وحشی» (Wild) (2014)، «نوری در میان اقیانوس‌ها» (The Light Between Oceans) (2016)،«سرزمین» (Land) (2021) و «زمستان استخوان‌سوز» (Winter’s Bone) (2010) اشاره کرد. در ادامه دو فیلم را معرفی و دلایل شباهت را بیان می‌کنیم.

زمستان استخوان‌سوز (Winter’s Bone) (۲۰۱۰)

فیلم «زمستان استخوان‌سوز» با بازی فوق‌العاده جنیفر لورنس، داستان زنی جوان را روایت می‌کند که در محیطی روستایی و دور‌افتاده به دنبال یافتن حقیقت درباره گذشته خود است. در این فیلم هم مانند «گریز از خویش» شخصیت اصلی با چالش‌های جدی روبرو است و برای بقا تلاش می‌کند. هر دو فیلم بر اهمیت خانواده، جامعه کوچک و تأثیر گذشته بر حال تمرکز دارند و فرایند رهایی از اعتیاد را در مسیری سخت نشان می‌دهند.

وحشی (Wild) (۲۰۱۴)

فیلم «وحشی» با بازی فوق‌العاده ریس ویترسپون (Reese Witherspoon) داستان زنی است که به دلیل از دست دادن مادرش و ازدواج  ناموفق و رفتارهای خودویرانگر به مرز جنون و از‌هم‌گسیختگی می‌رسد. تصمیم می‌گیرد تا سقوط خود را متوقف کند و زندگی خود را به روال عادی بازگرداند. با یک کوله‌پشتی سنگین و اراده آهنین خود، به تنهایی به پیاده‌روی در یکی از طولانی‌ترین و سخت‌ترین مسیرهای عبوری کشور آمریکا می‌رود. تحولات او در این مسیر دیدنی است.

این فیلم نیز مانند «گریز از خویش» بر سفر یک فرد برای غلبه بر مشکلات گذشته و یافتن رستگاری از طریق قدرت شفابخش طبیعت تمرکز دارد. هر دو فیلم دارای نقش اول زن قوی هستند که سفرهای چالش‌برانگیز و درونی را برای کشف مجدد خود آغاز می‌کنند.

اگر به تماشای سیر تحول در زندگی و رهایی از هرگونه قید آزارنده در سینما علاقه‌مند هستید، «گریز از خویش» و سایر فیلم‌های معرفی شده را در فیلم‌نت ببینید.

جهانگیر شاه‌ولد

 

برچسب‌ها: ریس ویترسپون،سینمای معناگرا،عرفان شرقی،گریز از خویش
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها