پیتر هستینگز از سبک خاص انیمیشنش میگوید:
«مرد سگی» را حسی ساختم/ میخواهم بچهها شاد از سینما بیرون بیایند
به گزارش فیلم نت نیوز، خالق فرنچایزهای محبوب و پرفروش «کونگفو پاندا»، «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» و «بچه رییس» در استودیو انیمیشن دریمورکس، از پدیده ادبی پرفروش نیویورکتایمز به نام «مرد سگی» اثر دیو پیلکی اقتباسی سینمایی انیمیشنی کرده است و مشتاقان این کتابهای کمیک جذاب، بیصبرانه منتظر دیدن کاراکتر موردعلاقه خود بر پرده نقرهای بودند.
«مرد سگی» (Dog Man) یک فیلم کمدی انیمیشن آمریکایی درباره یک ابرقهرمان است که بر اساس مجموعه رمانهای مصور کودکان نوشته «داو پیلکی» (Dav Pilkey) با همین نام ساخته شده است. این فیلم که اسپینآف و داستانی از انیمیشن «کاپیتان زیرشلواری: اولین فیلم حماسی» (۲۰۱۷) و دومین فیلم از مجموعه «کاپیتان زیرشلواری» محسوب میشود، توسط پیتر هاستینگز نوشته و کارگردانی شده است. دریمورکسانیمیشن، تولید و یونیورسال پیکچرز توزیع این فیلم را بر عهده داشتهاند. صداپیشگان این فیلم پیت دیویدسون، لیل رل هاوری، ایزلا فیشر، پاپی لیو، استفان روت، بیلی بوید و ریکی گریواویس هستند و خود پیتر هاستینگز صداپیشگی شخصیت اصلی را بر عهده دارد.
با مجروح شدن همزمان یک سگ پلیس وفادار و صاحب او در حین انجام وظیفه، یک عمل جراحی عجیب و غریب اما حیاتی آنها را به هم متصل میکند و مرد سگی متولد میشود. مرد سگی سوگند یاد میکند که از قانون محافظت و به وظایف خود عمل کند. علاوه بر این متعهد میشود فرمانهای «بیاور»، «بشین» و «غلت بزن» را به محض دریافت، اجرا کند. خود پیتر هاستینگز در مورد خلاصه داستان میگوید:
این فیلم در واقع درباره یک پلیس و سگ اوست که دچار حادثه میشوند و راه حل پزشکان برای درمان، دوختن سر سگ به بدن پلیس است که عجیب و غریب به نظر میرسد. یک چیزی شبیه گربهسگ معروف.
مرد سگی به فیلمنت هم میآید
مثل هر فیلم داستانی، در مقابل این شخصیت خوب، باید یک شخصیت منفی هم معرفی شود. مرد سگی باید جلوی نقشههای شیطانی «پیتی گربه» (با صدای پیت دیویدسون) ابرشرور گربهای را بگیرد. آخرین نقشه پیتی این است که خودش را تکثیر و «پیتی کوچیکه» را خلق کند تا تواناییهای جنایتکارانه خود را افزایش دهد. اوضاع وقتی پیچیده میشود که بین پیتی کوچیکه و سگمرد پیوندی غیرمنتظره برقرار میشود. پیتی کوچیکه به دست یک دشمن مشترک گروگان گرفته میشود و حالا مرد سگی و پیتی به ناچار برای نجات این گربه کوچک در یک اکشن نفسگیر و پرماجرا متحد میشوند…
سری کتابهای «مرد سگی» داو پیلکی، نویسنده پرفروش جهانی و تصویرگر برنده جایزه کتابهای «کاپیتان زیرشلواری» از سال ۲۰۱۶ منتشر شد و اکنون به ۱۲ جلد رسیده است. از این مجموعه بیش از ۶۰ میلیون نسخه چاپ و به ۴۷ زبان زنده دنیا ترجمه شده است. پیتر هاستینگز، کارگردان این مجموعه که سابقه کار در سریالهای انیمیشن پیشگامانهای مانند «انیمانیاکها» (Animaniacs) و «پینکی و برین» (Pinky and the Brain) را دارد، اثر منحصر به فرد پیلکی را برای لذت بردن مخاطبان جدید به پرده بزرگ سینما آورده است. با انتشار تریلر «مرد سگی» و پیش از انتشار آن در ژانویه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳)، مجله اینترنتی «ریویو» با این برنده جایزه امی درباره چگونگی تاثیر زمینه کمدی او بر حرفهاش، نمایش حسوحال کتابها روی پرده و صداپیشگان این انیمیشن جذاب گفتگو کرده است که با هم میخوانیم.
*قبل از اینکه در مورد «مرد سگی» صحبت کنیم، میخواستم بدانم آیا انیمیشنی بوده که به نظرت اوج انیمیشنسازی باشد و شما را به دنیای فیلمسازی کشیده باشد؟
– من خیلی طرفدار لیستهای «۱۰ فیلم برتر» فلان و بهمان نیستم. یک فیلم کامل نه، اما سکانسهای انیمیشنی زیادی بوده که مرا تحتتاثیر خود قرار داده است. نحوه حرکت آب در کارهای (هایائو) میازاکی یا داستان اولین فیلم «پاندای کونگفوکار» یا مثلاً نحوه حرکت نقاشیها در انیمیشن «بامبی» همیشه برایم الهامبخش بوده است. من تصادفی وارد دنیای انیمیشن شدم. در یک تئاتر کمدی اسکیچ کار میکردم و یک نفر پیشنهاد داد در پروژه «ماجراهای تینیتونز» اسپیلبرگ دستیار کارگردان باشم. واقعاً هیچوقت برنامهای برای ورود به دنیای انیمیشن نداشتم و بیشتر از اینکه کارتونباز باشم، شخصیتم طوری است که دوست دارم هر چیزی را خلق کنم. با گذشت زمان، دانش من در زمینه انیمیشن واقعا بهتر شد و کمکم به این مسیر کشیده شدم.
*تئاتر اسکیچ که اشاره کردید در مرکز «گراندلینگز» (The Groundlings) بود؟
– بله. خب میدانید که گراندلینگز (The Groundlings) تقریبا بزرگترین مرکز آموزش و پرورش استعدادهای کمدی در جهان است. بازیگران، نویسندگان و کمدینهای بسیاری از دانشآموختههای این مرکز، بعدها در هالیوود به شهرت رسیدند. من هم مسیر خیلی پر پیچوخمی طی کردم. در بوستون موسیقی خواندم و سپس به عنوان یک نوازنده به لسآنجلس آمدم. با شرکت در یکی از کلاسهای گراندلینگز درگیر آن شدم. کلاسهای خیلی متنوعی دارد. دورههای آموزشی، کارگاهها، نمایشهای بداههپردازی و اجراهای زنده و کلا اساسش بر کمدی و طنز است. از فضای کمدی خوشم آمد و به عنوان یکی از اعضای این مرکز، نوشتن را آغاز کردم. البته معمولا افراد برونگرا و نمایشی جذب آن میشوند. افرادی که در خانه در مقابل والدین خود اسکیچ نمایش اجرا میکردند و من قطعاً چنین بچهای بودم. در هر کاری که انجام میدهم، آموزش کمدی و اجرا به من کمک میکند. کمی بازیگری هم انجام دادم که این هم هنگام کار با بازیگر بهعنوان کارگردان خیلی کمکم کرده است. از آموختههای موسیقی خودم نیز در معنای وسیع استفاده میکنم. همه این رشتهها وقتی در حال ساختن یک فیلم خصوصا انیمیشن هستید به کارتان میآید.
*سبک انیمیشن «سگمرد» بسیار منحصربهفرد است. چگونه این سبک خاص طراحی را انتخاب کردید؟
– میخواستم این فیلم، حس خاصی داشته باشد. این احساس را از کتابها الهام گرفتم. ایده نگارش کتابها این طوری است که توسط دو کودک ۱۰ ساله طراحی و نوشته شدهاند بنابراین یک معصومیت و جذابیت خاصی در بطن کتابها وجود دارد که دلم میخواست آن حس را در فیلم بیاورم. حتی نحوه نوشتن متن نیز بخشی از احساس کتابها است، بنابراین سبکی را به کار بردیم که من آن را «دستساز با کیفیت بالا» مینامم. میخواستیم که کار دارای کیفیت و جلای بالا باشد. عناصر کتاب، مانند خطوط کج نقاشیها و اینکه چگونه فقط برخی از ساختمانها دارای پنجره هستند حفظ کردیم. در عینحال، از جلوههای ویژه کامپیوتری برای قرار دادن لایه دیگری روی آن استفاده و در نهایت این دو لایه را با هم ترکیب کردیم، اما همهچیز مبتنی بر حسی بود که میخواستیم ایجاد کنیم و به بیننده انتقال دهیم.
داو پیلکی عاشق استاپموشن است و ما نمیخواستیم فیلم استاپموشن بسازیم، اما میخواستیم بدانیم چه چیزی در این سبک اینقدر جذاب است. در مرحله اول فیلم را با دو فریم در هر تصویر متحرکسازی کردیم که باعث میشود مخاطب حس کند این انیمیشن با دست طراحی شده است.
*بدیهی است که در فیلمهای انیمیشن، با صداپیشگان فوقالعادهای روبرو میشویم. «سگمرد» نیز از این قاعده مستثنی نیست. آن وسطها صدای یک نفر با لهجه استرالیایی شنیده میشود. انتخاب صداپیشهها چگونه صورت گرفت؟ بر اساس چهره کاراکتر، صداپیشه را انتخاب میکنید؟
– در فرآیند انتخاب صداپیشه متغیرهای زیادی وجود دارد. گاهی واقعاً دلتان میخواهد یک بازیگر حرفهای را به خدمت بگیرید اما در دسترس نیست یا نمیخواهد با پروژه همکاری کند بنابراین ممکن است کسی که وارد پروژه میشود، اولین انتخاب نباشد. روال کار این است که بازیگران میآیند و دیالوگها را همانطور که نوشته شده، میخوانند. کاملاً حسی است و وقتی صدا روی کاراکتر نشست، دیالوگنویسی متناسب با تواناییهای فرد شروع میشود. سپس با یک همکاری منسجم دو طرفه، صدا و تصویر ترکیب میشود.
مثلا برای شخصیتی که ریکی گریواویس (Ricky Gervais) صداپیشگی میکند، صداهای زیادی را تست کردیم. میدانستیم که ریکی عالی خواهد بود، اما خودش چندان تمایلی به همکاری نداشت. کلا شخصیت وسواسی و سختگیری در انتخاب کار دارد. در بسیاری موارد وقتی انیمیشن را با صدای بازیگر به خودش نشان میدهید، تازه عاشق کار میشود. در مورد ریکی هم همین اتفاق افتاد. شخصیت استرالیایی که گفتید، سارا هتوف (Sarah Hatoff)، «بزرگترین خبرنگار جهان» است. در کتابهای کمدی، سارا حضور دارد و استرالیایی است. به داو پیلکی گفتم واقعاً لازم است استرالیایی باشد؟ گفت بله بله حتماً باید استرالیایی باشد. این شد که سراغ ایزلا فیشر (Isla Fisher) رفتیم. ایزلا با وجود سن کم، بیست سال است که در هالیوود مشغول به بازیگری است و تجربه بسیار خوبی دارد.
این کتابها در استرالیا بسیار محبوب هستند و ایزلا هم بچه دارد، به دلیل همین هیجانزده بود و به سرعت پذیرفت. یک چیز جالب هم بگویم؛ بازیگرانی که خودشان بچه دارند، خیلی راحتتر میپذیرند که در انیمیشن صداپیشگی کنند. خیلی هم مشتاقانه این کار را انجام میدهند.
*وقتی در حال ضبط صداها در استودیو هستید به حرکات صداپیشگان توجه میکنید؟ مثلاً برخی از رفتارها یا حالات صورت را از طریق انیمیشن به شخصیتها منتقل کنید.
– من کارگردانی صدا را انجام میدهم، بنابراین معمولا درست کنار آنها هستم. صداپیشگان حرفهای، عملا هنگام صدابرداری، بازی میکنند. به دلیل همین یک دوربین روی صورت صداپیشه است و چهره او را هنگام صحبت ضبط میکند. بعدتر این ویدیو را میبینم و به حالات چهره دقت میکنم. گاهی اوقات بازیگر ابروی خود را بالا میبرد و من همان تغییر را در چهره کاراکتر میدهم و میبینم چقدر بهتر شده است. گاهی هم میبینم این تغییر جواب نداده. دستم بهعنوان کارگردان باز است.
*برای اکران این انیمیشن هیجانزده نیستید؟
– چرا چرا. بسیار مشتاقم نتیجه کار را روی پرده ببینم. دیدن بچههایی که شاد و خندان از سالن سینما خارج میشوند، همیشه برایم جذاب است. «مرد سگی» یک فیلم خانوادگی است و امیدوارم خانوادهها از دیدن این فیلم لذت ببرند. سعی کردهام آموزههای کتاب را در بطن فیلم بیاورم طوری که مخاطب کودک بعد از تماشای فیلم متوجه شود که مسئولیتپذیری چقدر میتواند در زندگی مهم باشد. مشتاقم که زودتر فیلم اکران شود.
ترجمه و تنظیم: جهانگیر شاهولد