انیمیشن قدیمی که هنوز طرفدار دارد

«غول آهنی»؛ انیمیشنی ساده با تاثیری ماندگار

- 15 دقیقه مطالعه
تقریباً ۲۶ سال از اکران انیمشن ساده و دو بعدی «غول آهنی» (The Iron Giant) گذشته اما هم‌چنان در ذهن کودکان آن روز، ماندگار است.

به گزارش فیلم نت نیوز،‌ انیمیشن «غول آهنی» (The Iron Giant) روز ۶ دسامبر سال ۱۹۹۹ میلادی (۲۵ آذر ۱۳۷۸) بر پرده سینماهای جهان به تصویر درآمد. این فیلم گرچه در زمان اکران، به احتمال زیاد به دلیل عدم بازاریابی نامناسب در گیشه با شکست روبرو شد و حتی هزینه‌های تولید خودش را هم در نیاورد، با اینحال به مرور زمان به یک فیلم محبوب در بین انیمیشن‌بازها تبدیل شد. «غول آهنی» دو سال قبل از آن اکران شد که فیلم‌های انیمیشنی واجد شرایط دریافت جایزه بهترین فیلم انیمیشنی در اسکار شوند. با این‌حال و با وجود عدم موفقیت در گیشه در سال ۲۰۰۰، توانست ۹ جایزه از ۱۵ جایزه آنی (Annie) و نیز جایزه بفتای بهترین فیلم داستانی را بدست آورد و هنوز هرسال در سالروز اکران آن نقد و مطلبی توسط منتقدان مشهور منتشر می‌شود. این محبوبیت و ماندگاری نوستالژیک از کجا آمده است؟

داستان فیلم، درباره پسربچه‌ای به نام «هوگارت» است که با رباتی عجیب و صدمتری دوست می‌شود. رباتی آهنی که از سیاره‌ای دور به زمین سقوط کرده است. هوگارت متوجه می‌شود که غول آهنی نمی‌تواند مدت چندان زیادی در این دنیا زندگی کند، اما در همین زمان کوتاه، تاثیری شگرف بر هوگارت و جامعه او می‌گذارد.

پوستری که سال ۲۰۲۰ به مناسبت بیستمین سال ساخت انیمیشن «غول آهنی» منتشر شد

«غول آهنی» (The Iron Giant) فیلم انیمیشنی علمی-تخیلی آمریکایی است که توسط کمپانی برادران وارنر انیمیشن تولید و توسط براد برد (Brad Bird) در اولین تجربه کارگردانی‌اش، ساخته شده است. این فیلم برداشتی آزاد از رمان سال «مرد آهنین» ۱۹۶۸ اثر تد هیوز (که در ایالات متحده با عنوان «غول آهنی» منتشر شد) است و فیلمنامه توسط «تیم مک‌کنیلز» و خود تد هیوز، با استفاده از طرح داستانی براد برد، نوشته شده است. صداپیشگان این فیلم جنیفر آنیستون، هری کونیک جونیور، وین دیزل، جیمز گامون، کلوریس لیچمن، جان ماهونی، الی ماریانتال، کریستوفر مک‌دونالد و ام. اِمت والش هستند.

تغییرات فیلمنامه «غول آهنی»؛ از مرگ تا زندگی و خیال

تیم مک‌کنیلز برای نوشتن فیلمنامه استخدام شد، براد برد، کارگردان، از حضور نویسنده‌ای دیگر چندان خشنود نبود، زیرا می‌خواست خودش فیلمنامه را بنویسد. بعدها پس از خواندن فیلمنامه ناتمام مک‌کنیلز برای فیلم «شیرهای دست‌دوم» نظرش را تغییر داد. در طرح داستانی اصلی برد، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در پایان فیلم در حال جنگ بودند و غول آهنی می‌مرد. مک‌کنیلز تصمیم گرفت صحنه کوتاهی را به زنده ماندن غول اختصاص دهد؛ چرا که معتقد بود: «در انیمیشنی که برای خیال‌پردازی کودکان ساخته می‌شود، نباید کاراکتری دوست‌داشتنی را از بین برد. باید اجازه دهیم کودکان پس از تماشای فیلم، غول زنده را به رویاهای خود راه دهند».

نسخه‌ای از فیلمنامه مک‌کنیلز برای خود تد هیوز، نویسنده کتاب، ارسال شد و او در نامه‌ای پاسخ داد که چقدر از فیلمنامه راضی است. هیوز در این نامه به مک‌کنیلز گفت: «می‌خواهم به شما بگویم که چقدر از کاری که همراه با براد برد انجام داده‌اید خوشم آمده است. شما چیزی یکپارچه ساخته‌اید که با تغییرات پایانی آن مثل یک قطعه شگفت‌انگیز باشکوه به نظر می‌رسد. با نحوه توسعه «غول آهنی» موقعیت دراماتیک فوق‌العاده‌ای ایجاد شده است که نمی‌توانم به آن فکر نکنم».

شاید همین تغییرات، یکی از دلایل ماندگاری فیلم باشد.

در مورد کارگردان

براد برد پیش از ساخت «غول آهنی»، سابقه‌ خوبی در دنیای انیمیشن داشت. او به عنوان یک انیماتور و فیلم‌نامه‌نویس در پروژه‌های مختلفی مشارکت کرده بود. از جمله آثار قابل‌توجه او می‌توان به همکاری در سریال محبوب سیمپسون‌ها اشاره کرد. سبک خاص او در روایت داستان‌های جذاب و شخصیت‌پردازی قوی، در سیمپسون‌ها به خوبی نمایان بود. پیش از «غول آهنی» در نگارش فیلم‌ انیمیشنی «باطری‌ها رو راه نم‌دهند» (Batteries Not Included) نیز نقش داشته است. تجربه و مهارت‌های کسب‎شده در این پروژه‌ها همراه با تغییرات اعمال شده توسط مک‌کنیلز، به او کمک کرد تا در ساخت «غول آهنی» موفق باشد.

تکنیک‌ها و تکنولوژی ساخت

در دوره‌ای که انیمیشن‌های سه‌بعدی به سرعت در حال پیشرفت بود، «براد برد» با جسارت تصمیم گرفت «غول آهنی» را به صورت دو بعدی بسازد. این انتخاب، به انیمیشن ظاهری کلاسیک و گرم بخشید که با داستان آن هم‌خوانی بیشتری داشت. استفاده از تکنیک‌های سنتی انیمیشن، به‌ویژه در خلق شخصیت‌ها و بیان احساسات، به «غول آهنی» هویتی بخشید که در بسیاری از انیمیشن‌های کامپیوتری دیده نمی‌شود.

راجر ایبرت (Roger Ebert) منتقد معروف آمریکایی در مورد انیمیشن «غول آهنی» گفته است: «انیمیشن خیره‌کننده است و با جریان روان حرکت می‌کند. می‌توانم ساعت‌ها در مورد نحوه طراحی حرکات «غول» توسط فیلمسازان صحبت کنم. حالات چهره شخصیت‌ها بسیار طبیعی است. دلم برای روش سنتی ساخت فیلم‌های انیمیشن شده است. «غول آهنی» فیلمی زنده است و بیننده در کاوش‌های شبانه با هوگارت همراه می‎شود».

صحنه‌ای از فیلم «غول آهنی»

ساده اما تاثیرگذار

به نظر می‌رسد «غول آهنی»، داستانی ساده از دوستی یک پسر نوجوان و یک ربات غول‌پیکر باشد، اما در عمق فیلم، مفاهیم پیچیده و چندلایه‌ای وجود دارد. این انیمیشن به زیبایی به مفاهیمی مانند ماهیت هویت، معنای وجود و جایگاه انسان در جهان می‌پردازد. یکی از مهم‌ترین مضامین این انیمیشن، موضوع پذیرش تفاوت‌ها است. غول آهنی با ظاهری متفاوت و قدرتی عظیم، توسط جامعه اطرافش طرد می‌شود. اما هوگارت، پسر نوجوان، بدون قضاوت و ترس، با او دوست می‌شود. این دوستی، به مخاطب یاد می‌دهد که تفاوت‌ها نباید مانع از ایجاد ارتباط و دوستی شود.

موضوع دیگری که در «غول آهنی» به آن پرداخته می‌شود، ترس از ناشناخته‌ها است. با ورود غول آهنی به زندگی هوگارت، ترس و وحشت در جامعه کوچک او ایجاد می‌شود. این وحشت، نمادی از ترس انسان از ناشناخته‌هاست. هوگارت با کمک غول آهنی، به دیگران می‌آموزد که ترس از ناشناخته‌ها، مانعی برای شناخت و درک بهتر آن است.

در انیمیشن «غول آهنی» به موضوع جنگ و خشونت نیز پرداخته می‌شود. در اوج جنگ سرد، ترس از حمله هسته‌ای بر جامعه سایه افکنده بود. غول آهنی، با توانایی‌های ناشناخته‌ای که دارد، به نمادی از این ترس تبدیل می‌شود. اما در نهایت، هم اوست که از انسان‌ها در برابر خطر محافظت می‌کند.

ماریل صباغ (Marielle Sabbag)، منتقد و ریویونویس یونانی در یادداشتی نوشته است: «باورم نمی‌شود که ۲۶ سال از زمانی که برای تماشای «غول آهنی» به سینما رفتم گذشته است! از همان ابتدا، داستان با آغاز حماسی‌اش توجه تماشاچی‌ها را به خود جلب کرده بود. در کودکی هرگز از دیدن این فیلم خسته نمی‌شدم و دائماً آن را در دستگاه می‌گذاشتم و پخش می‌کردم. «غول آهنی» فیلمی فوق‌العاده درباره دوستی و ماجراجویی‌ای است که همه کودکان آرزو دارند در آن شرکت کنند. هوگارت هیوز هرگز افرادی را که دوست دارد، فراموش نمی‌کند.

وقتی غول برای اولین بار روی پرده آمد و چشمان درخشانی در پس‌زمینه دیده می‌شد، احساس انرژیک هیجان‌انگیز خالصی داشتم. طراحی غول یکی از اصیل‌ترین انیمیشن‌های تاریخ است. صداپیشگی وین دیزل، با صداهای رباتیک با استعداد همراه بود و به تدریج به الگوهای گفتار آهسته تبدیل می‌شد.

دوستی هوگارت و غول بسیار تاثیرگذار است. هر دو سعی می‌کنند جایگاه خود را در زندگی درک کنند. این دو موجود متفاوت، تنها در مدت زمان کوتاهی، تعهد و اراده جدیدی برای زندگی متفاوت از قبل به یکدیگر بخشیده‌اند. براد برد فیلمی برجسته خلق کرد که برای همیشه یک داستان نوستالژیک برای همه خواهد بود. ای کاش می‌توانستم به روزی که این فیلم را برای اولین بار در سینما تماشا کردم برگردم تا تمام اتفاقات را تجربه کنم. این داستان درباره دوستی است و نشان می‌دهد که هر کسی می‌تواند دوست باشد، رهبر باشد و پیام مهمی درباره اینکه شما کی هستید، ارائه می‌دهد».

چرا هنوز «غول آهنی» را به‌خاطر داریم؟

«غول آهنی»، فراتر از یک انیمیشن ساده و اثری است که در ذهن مخاطب جای گرفته و به مرور زمان محبوبیتش بیشتر شده است. این ماندگاری دلایل متعددی دارد؛ داستانی فراتر از زمان و مکان که مفاهیمی جهانی و جاودانه هم‌چون دوستی، پذیرش تفاوت‌ها و اهمیت انتخاب‌های فردی را مطرح می‌کند. شخصیت‌پردازی عمیق و باورپذیر، به ویژه هوگارت و غول آهنی، مخاطب کودک را به خود جذب می‌کند و ارتباط عاطفی عمیقی با آن‌ها برقرار می‌کند. هوگارت، بچه حرف‌گوش‌کنی نیست و در واقع اوست که غول را دنبال و پیدا می‌کند. شیطنت کودکانه، برای مخاطب بسیار باورپذیر است. عشق و علاقه او به حیوانات کوچک، از همان ابتدای فیلم به نمایش گذاشته می‌شود.

سبک بصری جذاب و کلاسیک با استفاده از انیمیشن دو بعدی، به غول آهنی ظاهری گرم و صمیمی بخشیده است. موسیقی متن تاثیرگذار، به زیبایی بر احساس مخاطب تأثیر می‌گذارد و لحظات مهم فیلم را فراموش‌ناشدنی می‌کند. پیام امیدبخش دوستی، پذیرش و مهربانی، در دنیایی پر از آشوب و ناامیدی، برای مخاطب دلگرم‌کننده و الهام‌بخش است. انتخاب هوشمندانه‌ زمان و مکان داستان در دهه ۱۹۵۰، با ترس از جنگ سرد و حمله هسته‌ای، به داستان عمق و پیچیدگی بیشتری می‌بخشد.

دنباله «غول آهنی»

سال گذشته شایعاتی شنیده شد که کمپانی برادران وارنر، در حال ساخت قسمت دوم «غول آهنی» است و حتی پوستری هم برای این فیلم با عنوان «غول آهنی: بازسازی‌شده» طراحی شد. این شایعات و پوستر طراحی‌شده، فضای مجازی را پر کرد. این وسط، تد هیوز نویسنده کتاب «غول آهنی»، یک کتاب دیگر هم با عنوان «زن آهنی» نوشته بود که این هم‌زمانی، بازار شایعات را داغ‌تر کرد. با این حال براد برد در گفت‌وگویی با بخش خبری سایت IMDB این شایعات را رد کرد و گفت که قصدی برای ساخت قسمت دوم ندارد.

وین دیزل بازیگر مشهور هالیوودی و نقش اول فیلم‌های «سریع و خشمگین» (Fast & Furious) و صداپیشه کاراکتر غول در فیلم «غول آهنی» اما هنوز دلش با فیلم است. دیزل که به شدت درگیر پروژه‌های سینمایی است، در واکنش به شایعات ساخت قسمت دوم در صفحه مجازی خود نوشت:

خیلی خوش‎شانس بوده‌ام که نقش شخصیت‌های جالب زیادی را بازی کرده‌ام. یکی از اولین و محبوب‌ترین این نقش‌ها، صدایم در نقش «غول آهنی» است. تا مدت‌ها با اطرافیانم با همان صدا صحبت می‌کردم. هنوز هم یادش می‌افتم، حس خوبی همه وجودم را فرا می‌گیرد. اگر پروژه «غول آهنی: بازسازی‌شده» جدی باشد، با کمال میل در آن شرکت خواهم کرد.

«غول آهنی» برای کودکان فیلمی دراماتیک است. وقتی بعد از سال‌ها دوباره نشستم و تماشایش کردم، از تماشای اولین برخورد هوگارت با غول در جنگل تاریک باز هم هیجان‌زده شدم. به کسانی که هنوز «غول آهنی» را ندیده‌اند، توصیه می‌کنم که حتما آن را در فیلم‌نت تماشا کنند.

جهانگیر شاه‌ولد

برچسب‌ها: غول آهنی
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها