خطر لو رفتن داستان
برگ برنده سیدی در «وحشی» چیست؟
به گزارش فیلم نت نیوز، بازگشت هومن سیدی پس از یک غیبت نسبتا طولانی با سریال «وحشی» را به فال نیک می گیریم چراکه کارنامه قبلی سیدی برای ما گویاست که نمی توان نبودش در بستر فیلم و سینمای ایران را نادیده گرفت؛ فیلمسازی که با فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» در سینما به بلوغ رسید و با سریال «قورباغه » نشان داد که در این مدیوم نیز حرف های خوبی برای گفتن دارد.
اما قضاوت در مورد «وحشی» آن هم با پخش یک قسمت هنوز بسیار زود است چراکه اساسا نه فیلمنامه، نه خط داستانی و نه قدرت و جسارت کارگردانی و نه سیر دراماتیک اثر را می توان در آن به بوته نقد نشاند تنها چیزی که می شود پیرامون آن به بحث نشست، کدها و نشانه هایی است که سیدی در قسمت اول سریال به مخاطب خود ارائه می دهد که با چه اثری قرار است روبرو شود.
فضای سریال با نماهای سرد، خشن و تاریک از بالابری در معدن شروع می شود؛ کارگرانی که چهره شان کافی است تا به سطح و طبقه اجتماعی و اقتصادی شان پی ببریم، دعوا بر سر حقوق عقب افتاده کارگران با کارفرما شروع می شود تا کار به زد و خورد و بیمارستان می کشد در خلال این مشاجرات سیدی به آرامی فضای اثر خود و کاراکترها را به مخاطب خود معرفی می کند و با تاکید بر رفتار داود با بازی جواد عزتی نشان می دهد که قرار است لایه های بیشتری از این کاراکتر ارائه دهد.
هوشمندی سیدی در اینجاست که مشاجره را با داود (جواد عزتی) شروع نمی کند تا از همان اول به دام یک کلیشه رایج فرو افتد، دیگر کارگران مشاجره را شروع می کنند و داود به آرامی در گوشه و کنار این درگیری معرفی می شود و روحیاتش برای مخاطب بیشتر نمایان می شود.
وحشی را در فیلمنت ببینید
سیدی حالا در «وحشی» نشان می دهد که درگیری هایش هم از جنس «مغزهای کوچک زنگ زده» پر هیاهو و با شتاب نیست و کمی دوربینش آرامتر و منطقی تر حوادث را روایت می کند و این شاید به معرفی کاراکتر داود نیز برمیگردد. ظاهرا او کارگری است که از ابتدا قرار نیست قهرمان ماجرا و الگوی دیگر کارگران باشد، کمی محافظهکارتر به نظر می رسد و جوگیرانه عمل نمیکند.
سیدی در ادامه روایت خود در چند سکانس دیگر نشان میدهد که داود به کودکان علاقه مندی خاصی دارد از سکانس در آغوش گرفتن کودک همکارش در شب تولدش گرفته تا سکانسی که زمینش را نمیفروشد و دوربین در عمق نشان می دهد که کودکان در زمین او مشغول بازی فوتبال هستند تا جایی که دو کودک را در کنار جاده برای رساندن از مدرسه به خانه سوار میکند.
سکانسی که صحبت هایش با دو کودک سوار شده در ماشین، یکی از زیباترین سکانس های قسمت اول می شود، نحوه برقراری ارتباطش با دو کودک به دل می نشیند و کاراکترش عمیقتر به مخاطب معرفی می شود. پسرک برایش آواز می خواند و داود با مهری قابل وضوح در چهره با او همصدا می شود اما این سرخوشی دیری نمی پاید و بحران در پایان قسمت اول آغاز می شود؛ جایی که دو کودک خود را از درون ماشین در حال حرکت به بیرون پرتاب میکنند و این شروعی است بر روایت «وحشی» جدیدترین اثر هومن سیدی در شبکه نمایش خانگی.
اگرچه هنوز جای هیچگونه قضاوتی بر سریال «وحشی» تنها با پخش یک قسمت از آن نیست اما کدها نشان می دهد که برگ برنده هومن سیدی در «وحشی» یک قصه ملتهب و جذاب می تواند باشد.
حمیدرضا کاظمی پور منتقد سینما