رد پای خاطره در چیدمان پارچه «هفت بهارنارنج»
به گزارش فیلم نت نیوز، در «هفت بهارنارنج»، فیلمی شاعرانه با درونمایهای آمیخته از خاطره و فقدان که در بخش سینما آنلاین فیلم نت عرضه شده است، لباسها بیش از آنکه تنها پوششی برای بازیگران باشند، روایتگر لایههای پنهان شخصیتها و گذر زمان هستند. لباس در این فیلم نهتنها بازتابی از فضای فیلم است بلکه بهنوعی زبانی بصری برای بیان درونیات آدمها نیز تبدیل میشود.
مردی ایستاده در زمان
استایل شخصیت علی نصیریان پیرمردی که در آستانه عبور از زندگی قرار دارد متناسب با روح پردرد و اندوهبار او انتخاب شده است. کتهای نازک، پیراهنهای یقهدار آستینبلند، رنگهای خنثی مثل خاکستری و قهوهای روشن، بهنوعی تداوم شخصیت مردی هستند که انگار سالهاست در زمان ایستاده است. چینوچروک لباسهایش با پوست صورتش هارمونی دارند؛ نه از جنس بینظمی که از جنس زیست. انتخاب پارچههایی با بافت نرم و کمی رنگرفته، نشاندهنده کهنگی روزگار و از کارافتادگی نیست، بلکه به نوعی وقار مردیست که به گذشته وفادار مانده است.
نوستالژی در رنگ و طرح
شخصیت زن فیلم با بازی لادن مستوفی که ردپای او در خاطرات و گذشته روایت میشود، پوششی دارد که رنگ و طرح آن نوستالژیک است. لباس های ساده که به نوعی مد روز سال های گذشته بودند در طیف های رنگی گرم، در تضاد با رنگهای سرد شخصیت مرد قرار میگیرند. این تضاد، در عین حال، نوعی مکمل بودن میان این دو شخصیت را تداعی میکند.
نکته قابلتوجه در طراحی لباس فیلم، اجتناب از تصویر همیشگی و کلیشهای است. خبری از لباسهای بسیار رنگارنگ یا شالهای اغراقشده نیست. اینجا با رنگهایی ملایمتر، پارچههایی واقعیتر، و استایلی که در عین ریشه داشتن در فرهنگ محلی، سعی بر تاکید بر شخصیت ها دارد نه صرفا استایل!
«هفت بهارنارنج» از آن دست فیلمهاییست که استایل شخصیتها و طراحی لباس، با مهربانی در کنار روایت مینشیند، نه بالاتر از آن. هرچه روایت آرام و کمحادثه است، زبان لباسها نیز از اغراق پرهیز میکند و بیشتر در پی انتقال حس است تا تاریخ. در نهایت، این فیلم درس مهمی برای طراحان لباس سینما دارد و آن اینست که روایتهای درونی را هم میتوان با چین پیراهن، بافت پارچه، و رنگ یک روسری به تماشا گذاشت.
مریم محمودخواه
هفت بهار نارنج در سینما آنلاین فیلم نت