جشنواره فیلم کن و تمرکز بر گزارههای پوچ!
به گزارش فیلمنت نیوز، هاوارد هاکس در اواخر دوران بازیگری جان وین به این ستاره بزرگ سینمای وسترن توصیه ای طلایی کرد او خطاب به جان وین که میخواست در یک نقش نسبتا مضحک بازی کند، گفته بود: «رفیق، تو در تمام عمرت مظهر چیز باارزشی بوده ای چرا میخواهی این چیز باارزش را زیرپا بیاندازی؟» حالا باید کسی پیدا شود و این جمله هاکس را به تیری فرمو رئیس و دیگر مسئولان جشنواره کن بگوید و به آنها گوشزد کند که این جشنواره زمانی مظهر چیز باارزشی بوده است.
با گذشت یک هفته از جشنواره کن ۲۰۲۵، این فستیوال به نظر میرسد دیگر به صورت کامل هالیوودی شده و تمامی خبرهای روزانه آن حول ستارههای پرزرق و برق هالیوودی میچرخد. از بعد از دوران کرونا یعنی ۵ سال است که در جشنواره کن در فاصله افتتاحیه تا اختتامیه دو یا بعضا سه جایزه نخل طلای افتخاری اهدا میشود کاری که قبلا سابقه نداشت (پیش تر هر دوره جشنواره درنهایت یک نخل طلای افتخاری اهدا میشد) و از قضا هر دو یا سه جایزه به بازیگران و سینماگرهای آمریکایی و هالیوودی میرسد از جودی فاستر و فارست ویتاکر و مایکل داگلاس و تام کروز تا هریسون فورد و نیکول کیدمن و دنزل واشینگتن و سوال اینجاست آیا سینماگرهای کهنه کار اروپایی و فرانسوی نباید جایگاهی در این بذل و بخشش جشنواره کن داشته باشند؟ آیا مثلا کوستا گاوراس فیلمساز کهنه کار ۹۲ ساله فرانسوی یونانی که رسانههای غربی کمتر به او میپردازند یا یژی اسکولیموفسکی فیلمساز بزرگ ۸۷ ساله لهستانی یا ویکتور اریسه کارگردان نامدار ۸۴ ساله اسپانیایی به تام کروز و نیکول کیدمن که همواره در مرکز توجه رسانهها قرار داشته اند برای دریافت جایزه یک عمر دستاورد که در اکثر رویدادهای هنری دنیا به چهرههای کهنه کار یک عرصه اختصاص داده میشود، اولویت ندارند؟ البته که احتمالا جواب تیری فرمو یک «نه» بزرگ است!
تیری فرمو جشنواره کن را به جایی تبدیل کرده است که به نظر میرسد تمام تلاشش این است تا از لحاظ اقتصادی به صورت کامل مستقل باشد میبینیم که فرش قرمز کن نیز این روزها چهرههای عجیب و غریبی به خود میبیند به طوری که برای بسیاری سوال پیش میآید که سازوکار حضور افراد متفرقه در این فستیوال چگونه است، چرا اصطلاحا اینفلوئنسرها روی فرش قرمز فستیوال جولان میدهند.
حاشیههای حضور طلا گلزار در کن/ بلاگرها، زیبایی جعلی و بقیه قضایا
طبق اعلام برخی از سلبریتیهای حاضر در فستیوال، این افراد اغلب از طریق اسپانسرها یا شرکتهایی که خدمات فرش قرمز را ارائه میدهند و با پرداخت پول به روی فرش قرمز ظاهر میشوند. گفته میشود حضور در مراسم افتتاحیه جشنواره کن نزدیک به ۹ هزار یورو (نزدیک به ۸۳۰ میلیون تومان) و مهمانی پس از آن نیز نزدیک به ۷ هزار یورو (حدود ۶۴۵ میلیون تومان) برای این افراد هزینه دارد و البته این اعداد شامل بخشهای دیگر نیز میشود از گرفتن عکس اختصاصی تا داشتن ماشین و…حالا در جواب منتقدانی که همواره زمانه امروز را همچون گذشته میدانند و معتقدند قبلا هم همینطور بوده باید گفت واقعا اینطور نبوده است! فستیوال کن قبلا این پروتکلها را برای افراد پولدارِ بی هنر نداشت یا قبلا غلظت هالیوودی فستیوال این قدر پررنگ نبود.
درباره تنزل هیات داوران نیز همواره بحثهای مفصلی در میگیرد و اینجا نیز برخی از دوستداران فضای فعلی فستیوال معتقدند زمانه عوض نشده و صرفا شناخت ما از چهرههای مهم دوران فعلی کم شده است برخی اما سالهای سینما را مقایسه کنند زمانی در اوایل دهه هشتاد هیات داوران یک دوره متشکل بود از گابریل گارسیا مارکز، سوزو چکی دامیکو و سیدنی لومت همگی در پایان دوران پربار هنری شان یا در اواخر همان دهه آنگلوپولوس، الم کلیموف، نورمن میلر، ایو مونتان و…در کنار یکدیگر مینشستند و فیلمهای رویداد را قضاوت میکردند حالا اما دست سرنوشت به جایی رسیده است که هالی بری چهره مهم هیات داوران امسال قلمداد میشود!
در ادامه بخشهایی از مطلبی را که دینا لوردانووا استاد دانشگاه سنت اندروز در نشریه کانورسیشن نزدیک به ۷ سال پیش درباره ماهیت جشنواره کن نوشته است با هم میخوانیم. به گفته این سینماپژوه: «برخلاف آنچه ممکن است فکر کنید، جشنواره سالانه کن، یک جشنواره فیلم نیست، بلکه یک رویداد بزرگ صنعتی است که فیلمها را برای افراد مشهور و دیگر افراد حاضرِ درون این سیستم به نمایش میگذارد – مردم عادی (اینجا منظور همان مردم عادی بی پول است وگرنه به لطف پروتکلهای جشنواره، مردم عادی پولدار مشکلی از این بابت ندارند) معمولا نمیتوانند در این فستیوال شرکت کنند، مگر با سازوکاری ویژه. اهمیت واقعی این فستیوال در جنبه کمتر دیده شده آن نهفته است که به عنوان بازاری شناخته میشود که در آن تهیهکنندگان، توزیعکنندگان، غرفهداران بینالمللی و دیگر اشخاصی که تجارتشان سینما است، گرد هم میآیند و معامله میکنند. این جشنواره به همان اندازه که توسط منتقدان فیلم پوشش داده میشود، توسط روزنامهنگاران مد نیز پوشش داده میشود. این جشنواره به همان اندازه که برای فیلمها درآمد ایجاد میکند، برای برندهای لوکس-مانند جواهرفروشان شوپارد همان جایی که جایزه نخل طلا را میسازند نیز محلی برای کسب درآمد است.
جشنواره کن به عنوان رویدادی که با شور و شوق و هیجان رسانهای رونق میگیرد، جنجالها برایش یک نیروی حیاتی به شمار میآیند و سال به سال این جنجالها معمولا به فرش قرمز جشنواره ربط پیدا میکنند، چه ممنوعیت پوشیدن کفشهای کتانی باشد یا ممنوعیت سلفی و…این جنجالها اغلب گزارههای پوچیاند که به زحمت شایسته توجه هستند. یکی از افسانههای مهم و اساسی که پس از آشکار شدن، اهمیت جشنواره کن را نزد شما کاهش میدهد، این توهم است که این جشنواره کلید توزیع فیلمها را در دست دارد. این حرف ممکن است در گذشته درست بوده باشد، اما این جنبه، روز به روز بیشتر و بیشتر در حال آشکار شدن است که اگر فیلمی میخواهد دیده شود، بهتر است جای دیگری را جستجو کند.
در گذشته، این باور وجود داشت که وقتی فیلمی در یک جشنواره فیلم معتبر ارائه شود، به فیلم کمک میشود تا بهترین توزیع کنندههای ممکن را به دست آورد و طیف وسیعتری از مردم بتوانند فیلم را تماشا کنند اما اکثر برندگان کن در دو دهه گذشته، اثر قابل توجهی در چشمانداز سینمای معاصر از خود به جا نگذاشتهاند. جایزه جشنواره میتواند به چیزی که جیمز انگلیش، جامعهشناس آمریکایی، آن را «اقتصادهای پرستیژ» مینامد، کمک کند، به این معنی که قدرت و ارزش در فرهنگ اغلب بر اساس عواملی ایجاد میشوند که صرفا اقتصادی نیستند یعنی این جایزه تعیین نمیکند که کدام فیلمها توزیع گسترده تری داشته باشند. ضمنا پیشرفتهای فناوری، نقش توزیع سنتی فیلمها و سریالها را نیز کاهش داده است به عنوان مثال، نتفلیکس، بدون نیاز به میانجیگری جشنواره کن یا هر جشنواره دیگری، امکان نمایش آسانتر آثار سینمایی را برای مخاطبان گستردهتر فراهم کرده است.
مشکل واقعی کن این است که کمتر به عنوان جشنواره ای عمل میکند که در آن به کشف فیلمها و استعدادهای جدید میپردازد بلکه بیشتر به یک کلوب (باشگاه) تبدیل شده است. کن برای گروهی نسبتا منحصر به فرد از فیلمسازان و سینماگران بینالمللی برجسته که آثارشان با دقت نظارت و برای حضور در مسابقه اصلی انتخاب میشود، اهمیت زیادی دارد و عضویت در باشگاه کن به دیده شدن آنها کمک میکند و تداوم کار این فیلمسازان را تضمین میکند. این کلوب (باشگاه) یک فرآیند پذیرش ظریف و نانوشته دارد. در بیشتر موارد، عضویت نخبگان در این رویداد تمدید میشود (یا اگر وقفهای رخ دهد، این عضویت چند سال بعد دوباره برقرار میشود) گاهی اوقات برخی از این افراد به طور نامحدود از جشنواره کنار گذاشته میشوند از جمله امیر کوستوریتسا که برنده دو نخل طلایی کن بود ولی به قول خودش به دلیل حمایت از ولادیمیر پوتین توسط جشنواره کن کنار گذاشته شد. البته گاهی اوقات نیز اعضای جدیدی به این جمع اضافه میشوند از جمله پاوو پاولیکوفسکی کارگردان لهستانی-بریتانیایی که حالا به جمع جشنواره کن اضافه شده است.»
محمدامین شکاری