چطور موسیقی «وحشی» قهرمان روایت شد؟

- 7 دقیقه مطالعه
یکی از نکاتی که سریال «وحشی» را از دیگر آثار شبکه نمایش خانگی متمایز می‌کند استفاده خاص از موسیقی است؛ از حضور آهنگسازان آلمانی تا دو خواننده تیتراژ که هر کدام حرفی برای گفتن دارند.

به گزارش فیلم نت نیوز، استفاده از دو آهنگساز مطرح آلمانی در ساخت پروژه تولید موسیقی سریال «وحشی» البته که مهم است، اما همه‌ ماجرا نیست. موسیقی «وحشی» برای من از جایی جدی شد که در همان قسمت‌های ابتدایی استفاده از یک تصنیف نشان داد که برای موسیقی در این سریال برنامه‌هایی خاص چیده شده است.

می‌گذرم تنها در میان گل‌ها

دو قتل فجیع رخ داده و داود اشرف مستاصل و دستپاچه است. تصویر آن بچه‌ها از ذهنمان پاک نمی‌شود، دقایقی قبل‌تر که هنوز فاجعه رخ نداده بود یکی از آن دو بچه‌ داخل ماشین «از میان گل‌ها» را با ترس و لرز می‌خواند، حالا این اپیزود تمام شده است، بهت‌زده آماده‌ تیتراژ هستیم، تیتراژ بالا می‌آید اما این‌بار اینسرت‌هایی از چند قاب عکس می‌بینیم که روی آن صدای پسرک دوباره پخش می‌شود. زمزمه‌ «می‌گذرم تنها از میان گل‌ها» می‌آید، موسیقی در موقعیت احضارکننده قرار می‌گیرد. تراژدی احضار می‌شود. تصویر کودک دوباره مقابل چشمانمان می‌آید. فاجعه به وسیله موسیقی تعمیق می‌شود. از میان گل‌ها در دستگاه شور است، دستگاه شور گوشه‌های متنوع زیادی دارد، هم در حالت حزن یاور است و هم در حالت شادمانی همراهی می‌کند. در این تصنیفی که اینجا استفاده شده درون‌مایه‌ متن بیشتر از هر چیزی «فقدان» است. اصلا تاکید بر «تنهایی» در این قطعه، وجوه غریبانه‌ای به این کار داده است. موقعیت تراژیک آن دقایق از سریال «وحشی» هم در خودش بیشتر از هر چیزی «فقدان» و «تنهایی» دارد. فقدان دو کودکی که دیگر نیستند و تنهایی تحمیلی داود اشرف.

تو ساقه‌ای، هم گندمی، هم تیشه‌ای

«وحشی» هر بار با صدای شروین حاجی‌پور شروع می‌شود. شنیدن صدای شروین در ایرانِ ۱۴۰۴ مسائلی فرامتنی را به ذهن می‌آورد که اجتناب‌ناپذیر است یعنی وقتی درباره این قطعه حرف می‌زنیم، خودِ شروین بالاتر از اثر ایستاده است. او به هر حال تا حدی تبدیل به نمادی از یک وضعیت و یا دوران شده است. نکته جالب اینجاست که جنس شهرت شروین و جنس داستان «وحشی» به نوعی در امتداد هم هستند، سریال «وحشی» داستان آدمی‌ است که به نوعی از جریان رسمی حذف و یا طرد شده، آن تِرَک مشهور شروین و دلیل شهرتش هم به نوعی دیگر صدای مطرودان بود. این‌ها به موازات هم در اذهان بینندگان «وحشی» تبانی می‌کنند؛ یک تبانی همه‌جانبه که به نفع کلیت کار تمام می‌شود. درباره خود قطعه؛ به هر حال این یک قطعه در سبک آلترناتیو و یا پاپ تجربی است، شکل تحریرهای شروین به مانند غالب آثار این ژانر آمیخته با یاس و اعتراض است که این هم در جهت مضمون سریال «وحشی» است و البته فرم تحریرها گاهی محو و مبهم است که این هم خاصیت سبکی این قسم از موسیقی است. سازهای زهی موجود در کار، استفاده از تکنیک ریورب و تاکید بر آکوردهای مینور همه از خصایص قطعه‌ای است که باید غم‌انگیز، سینمایی و در عین حال وحشی به نظر برسد.

شرابم کجا؟ شیشه‌ چندمه؟

همکاری با حیدو هدایتی برای تیتراژ پایانی هم کاملا هوشمندانه بوده است، خصوصا این که جنس کار اصلا با آن قطعه‌ شروین قابل قیاس نیست، آن‌جا آلترناتیو و اینجا فولک. طبع ترانه هم از تیتراژ آغاز تا تیتراژ پایان به طور کلی تغییر می‌کند. شعری که حیدو می‌خواند کاملا رمانتیک و عاشقانه است، هیچ خشونتی در آن نیست و تا دلتان بخواهد دلتنگی و حسرت دارد. مقادیر غیرقابل اندازه‌گیری‌ای از لطافت در کار چیده شده است، ترانه آن در نهایت شاعرانگی است، تنظیم هم کاملا خلوت است. سبکی هم که حیدو را مشهور کرده، احتمالا بیشتر برآمده از نیاز شنونده به کارهایی‌ست که هم اصیل نشان می‌دهد و هم در عین حال به روز است و به زعم شنونده‌های امروزی کسل‌کننده نیست. مثل کارهایی از جنس چارتار در سبکی دیگر و یا عمده کسانی که موسیقی‌ای از جنس فیوژن ارائه می‌دهند. حیدو هدایتی، کولاژی از پسند شنونده امروز را یکجا دارد و آن بعد عاشقانه و در عین حال مرموز رابطه میان داود اشرف و رها را تقویت و بازتولید می‌کند. کشش‌های بلند نت‌ها، الگوهای ملودیک بسیار ساده، لحن احساسی و درون‌گرای خواننده از جمله آیتم‌هایی است که قطعه «جنگ شد» را در بافت احساسی سریال «وحشی» جا می‌دهد و احتمالا بعدتر آن را به یاد ماندنی هم می‌کند.

درباره موسیقی متن هم استفاده از خط ملودی موجود در قطعه «جنگ شد» حیدو هدایتی احتمالا برگرفته از سنتی‌ است که با اسفندیار منفردزاده و فیلم‌های قبل انقلاب شروع شد. تاکید بر عنصر تماتیک موجود در یک قطعه و یا به عبارت دیگر واریاسیون‌های الهام گرفته شده از قطعه پایانی باعث شده که یک نوعی از انسجام احساسی شکل بگیرد و به قولی راکورد احساسات حفظ شود. به هر حال هومن سیدی اهمیت موسیقی متن در کلیت یک سریال را درک کرده و این یک گام رو به جلو در سریال‌سازی ایرانی است.

ایمان عبدلی

سریال وحشی

برچسب‌ها: وحشی
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها