شارلیز ترون:
حذف از «مدمکس» دلخورم کرد/ بالا رفتن سن کلهشقی آدم را کم میکند
به گزارش فیلم نت نیوز، شارلیز ترون در هالیوود از جایگاه بالایی برخوردار است؛ بازیگری که با استعداد درخشان و حضور کاریزماتیک، موفق شده در ژانرهای مختلف از اکشن تا درام، نقشآفرینیهای ماندگاری را در تاریخ فیلمسازی به ثبت برساند. او در نقش شخصیتهای لطیف و دلنشین در درامهای عاشقانه مثل «سوییت نومبر» گرفته تا قهرمان قدرتمند اکشن چون «نگهبانانی از دیرباز» (The Old Guard) بهخوبی درخشیده و با بازی نقش یک قاتل زنجیرهای در فیلم «هیولا» (Monster) در سال ۲۰۰۴ توانسته برنده جایزه بهترین بازیگر زن در هفتاد و ششمین دوره اسکار شود.
این هنرمند متولد آفریقای جنوبی، ابتدا با رویای رقصندگی باله وارد ایالات متحده شد، اما به شکلی تصادفی سر از بازیگری درآورد. سال ۱۹۹۵ وقتی داشت چکی به ارزش ۵۰۰ دلار را در یک بانک نقد میکرد، با یک مدیر استعدادیابی بازیگری به نام جان کراسبی آشنا شد. یکی دو فیلم معمولی بازی کرد و به سرعت قابلیتهای استثنایی خود را نشان داد و دو سال بعد با آل پاچینوی افسانهای در «وکیل مدافع شیطان» همبازی شد.
چند روز پیش فیلم «نگهبانانی از دیرباز ۲» (The Old Guard 2) جدیدترین اثر او بهعنوان بازیگر و تهیهکننده اجرایی، توسط نتفلیکس به نمایش در آمد. این فیلم که دنبالهای موفق بر قسمت نخست محسوب میشود، داستان گروهی از مبارزان نامیرا را روایت میکند که قرنهاست در خفا برای محافظت از بشریت مبارزه میکنند. در این اثر، شارلیز ترون مجددا در نقش اندی (آندرناک)، رهبر کاریزماتیک و باتجربه این گروه ظاهر میشود. این فیلم با صحنههای اکشن دیدنی و داستانکهای جذاب، فیلمی مناسب برای علاقهمندان به این ژانر است.

خبرنگار هالیوود ریپورتر به مناسبت نمایش این فیلم، با شارلیز ترون مصاحبه مفصلی کرده و درباره چیزهای زیادی با او گفتوگو کرده است. ترون از دوستیاش با کیانو ریوز و تلاشهای مداوم آنها برای همکاری مجدد روی پرده سینما و ناراحتی از کنار گذاشته شدن از پروژه «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» (Furiosa: A Mad Max Saga) تا مصدومیتهای پیاپی هنگام بازی، نظر فرزندانش در مورد شغل بازیگری خود، بازی در آخرین فیلم نولان، همکاری با دیوید فینچر و موضوعهای دیگر صحبت کرده است که ترجمه بخشهایی از آن را با هم میخوانیم.
* وقتی در فیلم اکشن بازی میکنید، مخاطب به وجد میآید، ولی هر بار هم یک آسیب بدنی جدی به شما وارد میشود. در این فیلم اتفاقی نیفتاد؟
– در این یکی، ناغافل مشتی به صورتم خورد و چشمم سیاه شد، ولی خوشبختانه جاییام نشکست!
* در مقایسه با فیلمهای قبلی، مصدومیت کمی است!
– بیشترش کبودی است. بعد از اتمام فیلمبرداری همه جای بدنم کبود بود. در سکانسهای مبارزه نه کارگردان دوست دارد چند ثانیه یکبار کات بدهد و نه بازیگر به همین دلیل چارهای نیست و برای انجام پیوسته فیلمبرداری، گاهی آدم ضربه واقعی میخورد و بدن کمی کبود میشود. البته پدهایی وجود دارد که هنگام مبارزه، زیر لباس بازیگر قرار میگیرد، ولی باز هم احتمال مصدومیت بالاست.
* در آغاز «نگهبانانی از دیرباز ۲» اندی هنوز هم فانی است و در مواقعی مجبور میشود از نایل (با بازی کیکی لین) به عنوان گارد استفاده کند. در این شرایط هنوز هم مثل یک نامیرا مبارزه میکردید؟
-فکر نمیکنم اندی بیپروا باشد. او مشتاق است، اما بیپروا نیست. واقعا کار تیمی و تیمش را ارزشمند میداند. با اندیای مواجهیم که شرایط جدیدش را پذیرفته و میداند که دیگر نامیرا نیست، اما همچنان مشتاق ادامه دادن است بنابراین مجبور بودم احتیاط را در مبارزهام نشان دهم.
* مبارزه شما با اوما تورمن (بازیگر نقش دیسکورد) یک انتخاب هوشمندانه است. رابطه شخصیتان چطور است؟
– دورادور یکدیگر را میشناختیم. همیشه طرفدار پروپاقرص او بودهام. هنگام تغییر برخی صحنههای مبارزه، حواسم بود که کاراکتر اوما آسیب نبیند و وجههاش خراب نشود. سعی میکردم همهچیز را با او هماهنگ کنم. خیلیها میگفتند: «شما دو نفر باید یک فیلم با هم بسازید. مردم دوست دارند شما دو نفر را در فیلمهای اکشن ببینند». خوشحالم که این اتفاق بالاخره افتاد. تورمن در اکشن بسیار قوی است، حرکات رزمی زیادی بلد است و واقعا استانداردها را در فیلم بالا میبرد. تجربه بازی در «بیل را بکش» (Kill Bill) یک و دو را دارد و در «بتمن و رابین» (Batman & Robin) هم نقش اول است بنابراین حس کردم باید تمام توانم را به کار بگیرم تا صحنههای خوبی از آب در بیاید.
* هلیکوپتر زیاد سوار شدهای؟ پرسشم این است که چرا خودت را درگیر اجرای وحشتناک آویزانشدن از یک هلیکوپتر کردی؟ چرا نگذاشتی بدلکار آن صحنه را بازی کند؟
– نه، واقعا. زیاد سوار نشدهام و خیلی هم به آن علاقه ندارم. فقط دلم میخواست آن سکانس اکشن، خلاقانه و بزرگ باشد. با توجه به حضور اوما، میخواستیم واقعا حس یک سکانس فوقالعاده را داشته باشد بنابراین وقتی هلیکوپترها به صحنه اضافه شدند، گفتم باید خودم آن سکانس را بازی کنم.
اسطوره بدلکاری اینجور صحنهها فِرِد نورث است و اغلب کارهای اکشن هلیکوپتری را در هر فیلمی انجام میدهد. گفتم میخواهم این صحنه را خودم بازی کنم. ابتدا مخالفت کرد و گفت تابهحال یک بازیگر حرفهای را از هلیکوپتر آویزان نکردهام، اما بعد همه کارهای لازم را یادم داد و گفت اگر کار درست انجام شود، فوقالعاده ایمن است. آن صحنهها را مدیون فِرِد هستم.
* خیلی سخت است که آدم تحت تاثیر فیلمهای شما قرار نگیرد، اما در یک مصاحبه گله کردید که حرفه شما چندان برای فرزندانتان مهم نیست. تا به حال قدردان زحمات شما بودهاند؟
– آنها بچهاند. دقیقا کاری را میکنند که باید بکنند. فکر میکنم اغلب بچهها نسبت به شغل والدینشان چنین موضعی دارند. حالا نوجوان شدهاند و حتی اگر هم تحت تاثیر هم قرار گرفته باشند، هرگز بروز نمیدهند. با اینحال مطمئنم وقتی بزرگتر شوند، یک روز بالاخره به من میگویند: «میدونی چیه مامان؟ وقتی ۵۰ ساله بودی و از اون هلیکوپتر آویزون بودی، واقعا خفن بود!» (میخندد).
* فیلمبرداری اصلی «نگهبانانی از دیرباز ۲» چند سال پیش به پایان رسید، اما مراحل پستولید بسیار طولانیتر از حد انتظار بود. این زمان اضافی، فایدهای هم داشت؟
– در چنین شرایطی باید از فرصت استفاده کرد. این زمانبندی چیزی نبود که ما میخواستیم. ناگوار بود. دوران همهگیری کرونا واقعا به کسبوکار ما آسیب رساند و مجبور شدیم چند بار تعطیل کنیم. بههرحال تیم کارگردانی و جلوههای ویژه سعی کرد از این زمان استفاده کند. هنگام فیلمبرداری تمام فکر و ذکر آدم، بهتر شدن کار است و این موضوع در فرآیند تدوین نیز وجود دارد بنابراین به نظرم آن دوره زمانی هدر نرفت. خیلی چیزها را امتحان کردیم و خوبیاش این است که حالا دیگر کسی نمیتواند بگوید اگر زمان داشتید و چنین و چنان میکردید بهتر بود. میدانیم بهترین نسخه از فیلم ارائه شده است.
* فیلم با یک صحنه پایانی خشن و پرتنش به اتمام میرسد و من معتقدم نتفلیکس برای قسمت سوم هم برنامه دارد. قسمت سومی در کار هست؟
– مطمئن نیستم. یک چیزی که در این حرفه یاد گرفتهام این است که هیچ تضمینی وجود ندارد. مدیران نتفلیکس با نگاهی حرفهای دست ما را باز گذاشتند. پایان فیلم، یادآور فیلم اول هم هست. هنگام ساخت فیلم اول، اصلا به فکر دنباله نبودیم. وقتی این فیلم به یکی از پربینندهترینهای نتفلیکس تبدیل شد، دنباله آن به طور خودکار کلید خورد. با این فیلم هم دقیقا به همین شکل رفتار کردیم، اما صادقانه میگویم که مطلقا نمیدانیم که فیلم سومی هم در کار خواهد بود یا نه.
* یعنی اشاره به کوین (با بازی ورونیکا اِنگو) در انتهای قسمت اول هم برنامهریزی نشده بود؟
– نه واقعا. این بخش اضافی صرفا برای این بود که نشان دهیم داستان گروهی از مبارزان جاویدان هرگز به پایان نمیرسد و نه لزوما برای ساخت دنباله. بعد که نتفلیکس پیشنهاد ساخت قسمت دوم را داد، دیدیم که اضافه شدن کوین و ماجراهایش میتواند نقطه شروع خوبی برای فیلم دوم باشد. بعد از چند هزار سال توسط چند ماهیگیر از اعماق دریا بیرون میآید و…
* به عنوان یکی از تهیهکنندگان فیلم، چه دغدغهای داشتید؟
– اول از همه، خوشحالم که هیچکس آسیب ندید. نگرانی از مصدومیت بازیگر یا حتی بدلکار به ویژه در صحنههای بزرگ، همیشه وجود دارد. موضوع دیگر این است که هیچچیز از قلم نیفتد. آن صحنه بزرگ پایانی هلیکوپتر را در اواخر فیلمبرداری ضبط کردیم. فیلمبرداری خیلی طولانی شده بود و همه واقعا خسته بودند و معمولا اغلب اشتباهها در چنین شرایطی رخ میدهد، بنابراین واقعا خوشحالم که هیچکس آسیب ندید.
ثانیا، به فیلمی که ارائه دادیم افتخار میکنم. کار آسانی نبود. فیلم «نگهبانانی از دیرباز» شخصیتمحور است، بنابراین نوشتن و توسعه این شخصیتها کار بسیار سختی است. خوبی تلویزیون و پلتفرمها همین است که اگر کار کمی طولانیتر شود، مشکلی پیش نمیآید و در توسعه شخصیتها محدودیتی ندارید. الان بعد از اتمام مراحل چندساله پستولید، خوشحالم که کار را به خوبی به سرانجام رساندیم. خیلی اذیت شدیم، اما از مسیر درست خارج نشدیم.

* راستی برای حضور در فیلم جدید کریستوفر نولان تبریک میگویم.
– ممنونم!
* شما در فیلمهای بزرگ زیادی حضور داشتهاید، اما این یکی احتمالا سرآمد همه است.
– خب، هنوز کار من شروع نشده است. من هم مثل شما فعلا از همه چیز بیخبرم. فکر میکنم حدودا سه هفته دیگر به کار اضافه میشوم. از فیلمنامه میدانم که یک اثر حماسی است، اما خودم فکر میکنم فیلمبرداری سکانسهای من تنها دوهفته طول میکشد. نقش یک ساحره را بازی خواهم کرد و از الان برایش شوق دارم. نولان از آن دسته فیلمسازانی است که دقیقا میداند چه چیزی در سرش است و فیلمی که میسازد را میشناسد. با همین ذهنیت به گروه اضافه میشوم تا ببینم چه پیش میآید.
* نقش امپراتور فیوریوسا در «مدمکس: جاده خشم» (Mad Max: Fury Road) سال ۲۰۱۵ را شما بازی کردید. پنج سال پیش که با هم صحبت میکردیم، به شدت از اینکه این نقش را در «فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه» (Furiosa: A Mad Max Saga) سال ۲۰۲۴ به آنیا تیلور جوی دادند، ناراحت بودید. توانستید فیلم را ببینید؟
– دیدم و فکر میکنم فیلم خوبی از آب درآمده است. آنیا را خیلی دوست دارم و معتقدم بازیگر فوقالعادهای است. فکر میکنم تغییر بازیگر از روی بدجنسی نبود. کارگردان تصمیم گرفت آنیا را جایگزینم کند و من کاملا درک میکنم، اما راستش هنوز از این موضوع دلگیرم. من با کاراکتر فیوریوسا بیشتر از همه شخصیتهایم زندگی کردم و اینکه کنار گذاشته شدم، خیلی اذیتم کرد. با این حال هر چه بوده تمام شده و فکر میکنم فیلم خیلی زیبایی هم شده است.
* مدتهاست که شما و کیانو ریوز با هم کار نکردهاید. یکی دو فیلم با هم بازی کردید و الان حدود ۲۰ سال است که دیگر همبازی نشدید. چه کسی را باید سرزنش کنیم برای این اتفاق؟
– صادقانه بگویم، کسی را نمیتوان سرزنش کرد. ارتباط خیلی نزدیکی با کیانو دارم. در مهمانیهای من معمولا شرکت میکند، اما اگر نیاید هم ناراحت نمیشوم. میدانم که او لایفاستایل خودش را دارد. سالهاست که هر دو بسیار مشغولیم. هر دو داریم روی چند پروژه در حال توسعه کار میکنیم. کیانو درگیر «جان ویک»هاست و من هم چند پروژه بزرگ در پیش دارم. راستش علاقه ما به هم مثل اعضای خانوده است. ما خانواده هستیم و مایلیم در فیلمی بازی کنیم که واقعا ارزش حضور هر دوی ما را داشته باشد. از بسیاری جهات، مثل ساخت دنبالهای برای «نگهبانانی از دیرباز ۲» است. نمیخواهیم صرفا در یک فیلم مشترک حاضر شویم، اما خیلی به آن فکر میکنیم.

* اولین باری که با هم کار کردید در فیلم «وکیل مدافع شیطان» (The Devil’s Advocate) (۱۹۹۷) بود. داستان آن فیلم برای شما در اوایل دوران حرفهای، زیاد دارک نبود؟
– حالا که به گذشته فکر میکنم، میگویم: بله. در آن سن و سال، آدم خیلی سادهلوح و در عین حال جسور است. آنقدر مشتاق است که اصلا به این فکر نمیکند که شاید نتوانم نقش را دربیاورم. اسطورهای مثل آلپاچینو در فیلم بود و یکهو دیدم که ساعت ۳ صبح است و من دارم در سکانسی روبروی او بازی میکنم! تازه انگار ترس وجودم را گرفت. شگفتانگیز بود. البته کاملا خوشبین بودم که از پس کار برمیآیم. نه اینکه مطمئن باشم و اعتماد به نفس کامل داشته باشم؛ بیشتر به این معنا که میدانستم کارگردان نمیگذارد کار خراب شود و اگر خوب نباشم، حتما فرصت دوبارهای به من خواهد داد. وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم در جوانی جسارت فوقالعادهای در وجودم بوده است که خیلیها به آن حماقت میگویند! (میخندد). با بالا رفتن سن جسارت و کلهشقی آدم کم میشود، اما فکر میکنم همین بیباکی بود که من را به جایی که هستم، رساند.
* شما تهیهکننده اجرایی «شکارچی ذهن» (MindHunter) بودید و به تازگی صحبتهایی مطرح شد که ممکن است در قالب سه فیلم بلند احیا شود. در حال حاضر باید چه انتظاری داشته باشیم؟
– خیلی رفتیم عقب! سال ۲۰۰۹ من و دیوید فینچر ایده این سریال را به HBO دادیم، ولی خوشحالم که در نهایت توسط نتفلیکس ساخته شد. بهتر از من میدانید که این سریال، بیشتر از هر چیزی ساخته ذهن دیوید [فینچر] است. همهچیز به او بستگی دارد. هنوز صحبتی نکردهایم، اگر او به ساخت فیلم بلند با موضوع رفتارشناسی جنایی فکر کند، آن وقت فیلم ساخته میشود. میدانم که او هم به اندازه من عاشق این دنیاست، اما فقط زمانی فیلم یا سریالی میسازد که احساس کند موضوع کشش دارد. واقعبین است و اگر بخواهد حتما انجامش میدهد.
* و سوال آخر. به تازگی یک فیلم اکشن دیگر از نتفلیکس به نام «اوج» (Apex) را تولید و در آن بازی کردید که قرار است سال ۲۰۲۶ پخش شود. در موردش کمی توضیح میدهید؟
– بله، فیلم «اوج» را تازه تمام کردیم. راجع به موضوع فیلم اجازه ندارم صحبت کنم، اما چالش بسیار متفاوتی بود. فیلمنامه را که خواندم، گفتم: «اوه، چه کار اورجینال و بکری! اکشن است، اما هیچ صحنه مبارزهای ندارد، بنابراین مجبور نیستم سبک جدید مبارزه یاد بگیرم؛ یک کاری است مثل کوهنوردی و دویدن». موقع فیلمبرداری متوجه شدم که ای وای! چقدر اشتباه میکردم. خیلی فیلم اکتیوی بود و واقعا در این فیلم، کارهایی کردم که هرگز فکر نمیکردم انجام دهم. تجربه جالبی بود و باعث شد خیلی به خودم فشار بیاورم.
ترجمه و تنظیم: جهانگیر شاهولد