نگاهی به قسمت اول «از یاد رفته»/ هر کسی رازی دارد…
به گزارش فیلم نت نیوز، در این سال ها که مخاطبان سریال شاید از مخاطبان سینما هم پیشی گرفته باشد، دیگر سریالسازی همانند گذشته کار ساده ای نیست؛ همانطور که دیگر فرمول های آزموده شده در سینما نمی تواند تضمین کننده موفقیت یا شکست یک فیلم باشد. چند ستاره سینما و یک داستان پرفراز و نشیب با سوز و گداز یا صحنه های کمدی و در نهایت چند پند اخلاقی دیگر نمی تواند مخاطبی را که انواع مجموعه های خوب داخلی و خارجی را دیده است جذب و به دیدن ادامه اثر تشویق کند. مخاطب امروز حجم بسیاری از تجربه های مختلف از کمدی های موقعیت و شخصیت تا درام های معمایی و ترسناک گرفته تا اکشن های پرهزینه و آثار داستانی در هر شکل و ژانری را در ذهن دارد.
آنچه در رقابت فعلی شبکه های رسمی و پلتفرم ها و … حرف اصلی را می زند نه رنگ و لعاب و نام بازیگران که همچنان داستان است. نمونه بسیار است از انواع سریال هایی که در همین چند مدت اخیر پخش شده اند و برخلاف توقع سازندگان نتوانسته اند مخاطبی را با خود همراه کنند، در حالی که نام کارگردان و بازیگران با توجه به پیشینه هنری سنگین و قابل توجه بوده است. به همین دلیل است که معتقدم همچنان به واسطه ذات داستان دوست و داستان گوی ما ایرانیان، یک داستان خوب می تواند نیمی از مسیر را هموار کند و نیمه دیگر بر شانه بازی بازیگران و طراحی و کارگردانی بیفتد. در این بین مثل معروفی است که اگر در جوانی همانند اورسون ولز شاهکاری همانند «همشهری کین» بسازید مخاطب توقع دارد اثر بعدی شما یک سوپر شاهکار باشد و الی آخر. همین مثال را می توان به پلتفرم ها نسبت داد. وقتی یک پلتفرم به عنوان تولیدکننده آثاری فراتر از استاندارد موجود بسازد، ناخودآگاه کار خود را سخت کرده چراکه باید اعتبارش را در تولیدات بعدی حفظ کند و هر اثری که عرضه می کند اگر از آثار قبلی بالاتر نباشد نباید کیفیتی پایین تر داشته باشد.
«از یاد رفته» سریالی به کارگردانی برزو نیک نژاد است که تجربه کمدی های قبلی او همانند «لونه زنبور» و سریال «دردسرهای عظیم» را به خاطر داریم، اما نیک نژاد فقط کمدی ساز نیست و تجربه فیلم اجتماعی «دوزیست» در کنار سریال معمایی «مرداب» نشان داده که می توان به شیوه روایت او اعتماد کرد و از همین ابتدا «از یاد رفته» را اثری داستانی دانست که در ادامه هم می تواند مخاطب را با خود همراه کند. البته فراموش نکنیم نویسنده این سریال نوید محمودی در کنار مهدی اسدی زاده و با مشاوره نیما اقلیما است که تجربه حضور نوید محمودی در سریال «داریوش» و «پوست شیر» و پیشینه قبلی آثارش به این اعتماد می افزاید. نکته ای که می توان به روشنی بر آن تکیه کرد این است که برخلاف گذشته که هر فیلم و سریال متکی بر یک نویسنده بود، تجربه سریال های موفق خارجی باعث شده تا در سریال سازی داخلی شاهد حضور یک گروه نویسندگی باشیم که قطعا احتمال ایرادها را کمتر و رسیدن به یک فیلمنامه منسجم تر را نوید می دهد.
«از یاد رفته» در قسمت اول با معرفی شخصیت ها نشان می دهد، راز و تعلیق اصلی اش بر سر حضور آدم ها نیست، چراکه به سادگی آنها را به مخاطب معرفی می کند و هراسی ندارد در همان قسمت نخست پیشینه فکری و رفتاری آنان را نمایان کند. در حقیقت نویسنده و کارگردان در همان ابتدا دستش را برای بیننده رو می کند تا آدم ها و فضای کلی را بشناسد و بداند آنچه در ادامه قرار است او را دچار هیجان و غافلگیری کند نه این آدم ها که نحوه قرار گرفتن آنها در کنار هم در کنار هویتی است که قطعا رازهایی پنهان در خود دارد. آن هم خانواده ای که مشخص است هر کدام رازی در دل پنهان دارند و به مرور گره گشایی پیرامون شخصیت ها در کنار گره اصلی و تاثیر آدم ها و پنهان کاری آنان بر یکدیگر و درنهایت بر تمام افراد حاضر در خانواده باعث ایجاد کنش های بیشتر و در نتیجه ایجاد تعلیق بیشتر در داستان خواهد شد.
اصلی ترین ماهیت شکل گیری هر درام را باید در تقابل و تضاد جستجو کرد؛ در همان تغییر روال طبیعی که انتظارش را نداریم. در همان زنده شدن در گوری که پدربزرگ با بازی حسین محجوب را به خانه برمی گرداند و می فهمیم بازگشت او از مرگ قطعا ناراحتی و شادی برخی را به دنبال دارد و در نهایت همین تقابل است که باعث کشمکش های آینده خواهد شد. قسمت نخست «از یاد رفته» از همان سکانس ابتدایی با یک حرکت خلاف مسیر طبیعی آغاز می شود. پیرمرد ثروتمندی که مرگش برای میراث خورها خبر خوش است، به ناگهان در مرده شور خانه زنده می شود، کارگری در پروژه ساختمانی که داماد خانواده حضور دارد سقوط می کند و می میرد و در ادامه پرده از اختلاسی ۸۰۰ میلیاردی برداشته می شود و همچنین راز بزرگی برای پسر جوان برملا می شود که اتفاقات بعدی را به دنبال دارد.
احتمالا برای برخی از بینندگان این برملا شدن راز خانوادگی و اینکه پدربزرگ ثروتمند در آستانه مرگ تصمیم به بازگشت نوه ای می گیرد که بی خبر از همه جا در گوشه ای مشغول زندگی است این حدس را به دنبال دارد که قرار است شاهد داستانی مشابه از اختلافات و حسادت و دعوت بر سر میراث باشد که البته بخشی از داستان شاید همین باشد اما به نظر نمی آید نویسنده و کارگردان با ارائه اصل داستان در قسمت نخست بخواهند مسیری تکراری را ادامه دهند و چیزی در داستان پنهان است که برای فهمیدنش باید صبوری کرد. علاوه بر داستان و کارگردانی، سریال «از یاد رفته» از مجموعه ای از بازیگران توانمند بهره برده است که در کنار هم قرار گرفتن آنان به جذابیت های مجموعه می افزاید. حضور حسین محجوب، فرهاد اصلانی، حمید آذرنگ در کنار فریبا کوثری، آزیتا حاجیان و فریبا متخصص که هر کدام پیشینه ای موفق در سینما و سریال دارند نکته قابل توجه این مجموعه است. هرچند قضاوت اصلی درباره سریال های دنباله دار را باید به پایان آن موکول کرد، اما نمی توان از آغاز همانند پایان غافل شد. نقطه اتصال درام از یک شروع خوب به یک پایان تاثیرگذار است که باعث هویت بخشی و تاثیرگذاری و باورپذیری یک مجموعه خواهد شد.
«از یاد رفته» در آغاز نشان داده راه همراه کردن مخاطب را بلد است و می تواند او را به همذات پنداری با آدم های قصه اش ترغیب کند. حالا باید منتظر ماند و دید در قسمت های آینده این رشته اتصال می تواند در هر قسمت محکم تر شود و مخاطبان را با رضایت مندی به پایان رهنمون کند؟
نوید جعفری
سریال از یاد رفته را در فیلم نت تماشا کنید