رضا عطاران و حسن معجونی شاید اولین بادی کاپ تاریخ سینمای ایران به حساب بیایند و هنرمندی هر دو بازیگر در توانایی اجرای نقشهایشان کاری کرده که در ذهن باقی بمانند.
به گزارش فیلم نت نیوز، سریال دفتر یادداشت پس از پخش شانزده قسمت تمام شد؛ سریالی که اگر یک جستجوی ساده درباره آن در شبکههای اجتماعی داشته باشید احتمالا با چند عبارت بیشتر از همه روبرو خواهید شد که برجستهترین آنها واژه «متفاوت» خواهد بود. عبارات دیگری مثل «عجیب و غریب»، «ساختارشکن» در کنار برخی توصیفها مبنی بر اینکه برخی کاربران نتوانستند با سریال ارتباط برقرار کنند نیز در بین این جستجوها دیده میشود. واقعیت این است که دفتر یادداشت نکاتی را وارد جهان فیلم و سریال ایرانی کرده که مدتهاست در دنیا وجود دارد و کارگردانان ایرانی آنها را فراموش کردند. میتوان گفت این موضوع که برخی از بینندگان نتوانستند با سریال ارتباط برقرار کنند هم به همین موضوع برمیگردد چرا که چشم و سلیقه آنها آلوده به ژانر و فضایی شده که این روزها اکثر فیلمها و سریالهای ایرانی به آن آغشته شده است. نکتهای که بین مخاطبان دیده میشد این بود که دفتر یادداشت بین کسانی که فیلم و سریال خارجی تماشا میکنند، محبوبیت بیشتری داشت و شاید وقت آن رسیده که فیلمسازان و سرمایهگذاران با کمی ریسکپذیری، سلیقه مخاطب را به سلیقه جهانی نزدیکتر کنند. اما نکاتی که سریال دفتر یادداشت فیلم نت توانست با آنها خودش را متمایز کند چه مواردی هستند؟ در این مطلب نگاهی کوتاه به این مضامین خواهیم داشت.
ژانر جدید
نگاهی به مسیر سریالهای ایرانی نشان میدهد که این آثار از فرمول مشخصی در طول تاریخ پیروی میکنند. در یک برهه زمانی سریالهای تاریخی محبوب شد و پس از آن سریالهای عاشقانه و کمدی که تا امروز سردمدار سریالسازی در ایران هستند با این تفاوت که کیفیت آنها روز به روز تنزل پیدا میکند. ناگفته نماند همیشه استثناهایی در هر برهه از سینما و تلوزیون وجود داشته اما به طور کلی سینمای ایران به عارضه تکرار دچار شده است و کمتر کارگردانی سعی میکند وارد ژانرهای جدید بشود. طی سالیان اخیر، سریالسازی در ژانر پلیسی-جنایی نیز توانست جای پای خود را در بین هواداران باز کند و فیلمنامهنویسان خودشان را در این زمینه محک بزنند و سرمایهگذاران نیز به مخلوقات ذهنی آنها چراغ سبز نشان دهند. سریال دفتر یادداشت فیلم نت اما پا را فراتر گذاشت و نه یک اثر جنایی که یک اثر کمدی-جنایی به حساب میآید؛ ژانری که در دنیا هم آنچنان آثار انبوهی در آن ساخته نشده است. کارگردان ریسک بزرگی را محتمل شد و وارد ژانری شد که تقریباً برای مخاطب ایرانی شناخته شده نیست و از همین رو هم سوپراستار سینمای کمدی را وارد سریال خود کرده تا بتواند اعتماد مردم را در وهله اول با شخص رضا عطاران جلب کند و سپس تماشاگر را وارد دنیایی کند که عطاران تنها بخشی از جذابیت آن (البته بخش مهمی) است. سر زدن به ژانر جدید و تقبل این ریسک از سوی سازندگان سریال دفتر یادداشت موضوعی است که میتوان به آن آفرین گفت.
زوج بادی کاپ یا رفاقت پلیسی
در سینمای کمدی-پلیسی دنیا ما زوجهای سینمایی معروفی داریم که توانستند در این آثار بدرخشند. جکی چان و کریس تاکر در فرنچایز سینمایی ساعت شلوغی از مهمترین و محبوبترین این زوجهای پلیسی هستند و بهجز این افراد زوجهایی مثل ویل اسمیت و مارتین لورنس در سری فیلمهای پسران بد و یا مل گیبسون و دنی گلاور در سری فیلمهای اسلحه مرگبار نیز در اذهان فیلمبازها باقی ماندهاند.
به زوجهایی که در این سبک فیلمها حضور دارند به اصطلاح بادی کاپ (Buddy Cop) گفته میشود و این سبک و سیاق آنقدر طرفدار پیدا کرده که به نوبه خودش یک زیر ژانر سینماییِ تعریف شده است. گاهی مواقع این زوجها متشکل از یک پلیس خوب و پلیس بد هستند (مثل سریال کارآگاههای حقیقی) اما معمولا در آثار کمدی-پلیسی هر یک از این دو نفر، ویژگیهای بامزه و دلنشین و بهیادماندنی خودشان را دارند.
ترکیب رضا عطاران و حسن معجونی ترکیبی است که در وهله اول بهنظر نمیآید یک ترکیب درست باشد اما زمانی که پای «دفتر یادداشت» بنشینید و شرایط حاکم بین این دو بازیگر در نقشهای خود را ببینید متوجه میشوید که با یکی از بهترین زوجهای سینمایی روبرو هستید. این دو نفر شاید اولین بادی کاپ تاریخ سینمای ایران به حساب بیایند و هنرمندی هر دو بازیگر در توانایی اجرای نقشهایشان کاری کرده که در ذهن باقی بمانند. حسن معجونی یک کاراکتر گیج و دست و پا چلفتی را بازی میکند که دوست دارد همهکاره باشد اما رسما هیچکاره است و عطاران نقش اصلی را ایفا میکند که با وجود داشتن ذهنی برتر نسبت به همتای خود، اما همچنان عادات رفتاری بامزه خود را دارد. او جذاب است و خانمها نسبت به او ابراز علاقه میکنند و معجونی هیچ بویی از جذابیت نبرده و این تضاد در بسیاری از خلق و خویهای رفتاری و ظاهری دیگر این دو کاراکتر ادامه دارد. ترکیب شباهتها و تفاوتها بین این دو نفر و فرصت کافی دادن به هر دو کاراکتر برای نشان دادن خود، از جمله عناصری است که در شکلگیری هرچه بهتر این بادی کاپ سینمای ایران موثر بودهاند.
بومیسازی درست و نه کپی پیست
برخی از تماشاگران سریال دفتر یادداشت آن را با سریال موفق جهانی قتل در ساختمان مقایسه میکنند؛ قیاسی که غلط نیست اما نباید بیانصافی کرد و آن را به یک کپی پیست تعمیم داد. بسیاری از آثار سینمای ایران پیاده سازی ناقص و یا کاملی از یک اثر موفق بینالمللی هستند و گاه این بومیسازی آنقدر شور است که دیالوگها و صحنهها از روی اثر مرجع، کپی پیست میشود. سازندگان دفتر یادداشت اما با وجود الهاماتی که از این سریال بینظیر هالیوودی گرفتهاند، یک بومیسازی دقیق انجام دادهاند و خط داستانی خودشان را تعریف کردهاند. حضور دو کاراکتر مسن با یک دختر جوان در یک ساختمان عجیب و غریب با ساکنانی عجیب و غریبتر که در آن جرم و جنایت رخ میدهد؛ هسته اصلی سریال است که بیشک الهام گرفته شده از قتل در ساختمان است اما شخصیتپردازی تکتک قهرمانان سریال از شخصیتهای مثبت گرفته تا منفی، چیزی نیست که در مرجع اصلی رنگ و بویی از آن دیده شود. مثلا نگاه کنید به ویژگی فراموشی و ریستارت شدن کاراکتر اصلی که آن هم الهام گرفته از یک اثر سینمایی موفق یعنی ممنتو است اما ترکیب آن با داستان سریال و ویژگیهای دیگر شخصیت عطاران، بازهم یک الهام جدید و درست میآفریند. درواقع سازندگان با نیمنگاهی به یک اثر موفق جهانی، نسخه ایرانی با خط داستانی اصیل و شخصیتهای ناب و با یک مسیر خلاقانه خلق کردند که هیچ ربطی به سریال مذکور ندارد. تعریف اقدامی که از سوی این تیم سازنده رخ داده دقیقاً تعریف درستی از الهام گرفتن در هنر است که میتواند منجر به خلق آثار هنری متفاوت و جذاب دیگری شود.
عبور درست از خط قرمزها
سریال دفتر یادداشت یک سریال کمدی است و ژانر کمدی یعنی شوخی با موقعیتها، افراد و اتفاقهای مختلف. کمدینهای بزرگی در تاریخ سینما بودند که جنس کمدیشان با فرهنگ ایرانی چندان همخوانی ندارد اما واقعیت اینجاست که فرهنگ ایرانی سرشار از روحیه طنازی و کمدی است که طی سالیان اخیر در سینما بهخاطر نظارتهای نادرست سرکوب شده است. رضا عطاران از معدود طنازانی است که از دیرباز سعی کرده تا جنس واقعی کمدی مردمی که در آحاد جامعه وجود دارد و پیر و جوان با آن سر و کله میزنند را وارد آثار سینمایی خویش کند. او کسی است که در اوج نظارتهای صدا و سیما سکانسهایی در سریالهای تلویزیونی ساخت که جلوتر از زمانه خود بودند و در یکی دو سال اخیر، مفاهیم کمدی عمیق و جذاب پشت پرده آنها با پخش مجدد کلیپهایشان در فضای مجازی، برای مردم بیشتر روشن شد. دفتر یادداشت نیز در روایت این جنس از کمدی پیشتازی کرده و سازنده آن اثری خلق کرده که کمدی آن ضمن احترام به فرهنگ و خانواده ایرانی، یک کمدی واقعی و مردمی است. تیم سازنده بهجای اینکه به کمدی بهاصطلاح پاستوریزه و لوس روی بیاورد، صحنههای بامزهای درست کرده که روی لبه خط قرمز سانسور ناظرین حرکت میکند و بدون اینکه به لودگی و هرزهنگاری دچار شود، خنده از مخاطب خود بگیرد. این موضوع در آینده میتواند سرلوحهای برای کمدیسازانی باشد که بهجای شوخیهای بندنافی و مبتذل، قصد ساخت کمدیهای اصیل مردمی را دارند.
آرش پارساپور