رکوردشکنیهای قابل توجه دومین قسمت از فصل سوم «پوست شیر» درسهای زیادی برای ما به همراه دارد.
به گزارش فیلمنت نیوز، انتشار قسمت دوم از فصل سوم سریال «پوست شیر» در آخرین ساعات چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ با واکنشهای فراوانی همراه بود. ابتدا اعلام شد که با پخش قسمت جدید «پوست شیر»، این سریال تبدیل به ترند اول توییتر فارسی شده است. در ادامه هم پلتفرم فیلمنت رکوردشکنی قسمت دوم از فصل سوم سریال «پوست شیر» در روز اول عرضه را تایید کرد. طبق آمار منتشر شده از سوی فیلمنت، در روز اول عرضه قسمت اخیر «پوست شیر» بیش از دو میلیون بیننده این قسمت را تماشا کردهاند که یک رکورد محسوب میشود.
این موفقیتهای قابل توجه، میتواند درسهای بسیاری برای ما به همراه داشته باشد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
- کسانی که همواره عموم مردم را متهم به کجسلیقگی میکنند بهتر است در دیدگاه خود تجدیدنظر کنند. «پوست شیر» سریالی است که از یک طرف با استقبال پرشور منتقدان روبهرو شده است و خیلیها آن را یکی از بهترین مجموعههای تاریخ شبکه نمایش خانگی دانستهاند؛ و، از سوی دیگر، بعد از پخش قسمت دوم از فصل سوم هم به ترند اول توییتر فارسی تبدیل شد و هم رکوردی شگفتانگیز از نظر تعداد دفعات تماشا بهجا گذاشت. رکوردشکنی قسمت جدید «پوست شیر» به یاد ما میآورد که هیچگاه نباید مردم را تودهای یکدست در نظر گرفته و به قضاوتهای کلّی در موردشان رو بیاوریم.
- چه کسی میگوید مردم فقط آثار کمدی را میپسندند؟! تلخترین قسمت «پوست شیر» تمام رکوردهای قبلی این سریال را شکست. نکته اینجا است که تلخی قسمت هجدهم «پوست شیر» بههیچ وجه تحمیلی نیست و بهدرستی از دل سیر دراماتیک اثر بیرون آمده است. اگر در سینما شاهد یکهتازی آثار کمدی هستیم، بهنظر میرسد بهتر است بهدنبال پیدا کردن عوامل دیگری (از تحمیلی بودن تلخی برخی از فیلمها گرفته تا تکراری و غیرخلاقانه بودن آنها) بگردیم.
- به ابعاد مختلف «پوست شیر»، از نمایش رابطه پدر و فرزندی تا رفاقت و انتقام، توجه کنید. کدام یک از ابعاد را پیش از این در انبوهی از آثار ایرانی ندیدهایم؟ اما «پوست شیر» بهندرت بهشکلی تکراری و کلیشهای پیش میرود. موفقیت «پوست شیر» با وجود استفاده از الگوهایی تکراری نشان میدهد که بسیاری از مردم دل خوشی از تکرار غیرخلاقانه کلیشهها ندارند. آنچه در درجه اول موجب موفقیت «پوست شیر» شده است، نه استفاده از الگوهای بدیع بلکه موفقیت سازندگان این سریال در پیدا کردن راههایی شجاعانهتر برای استفاده از الگوهای تکراری است.
- متاسفانه مسائلی چون کمتوجهی به اهمیت درجهبندی سنی در محصولات ایرانی باعث شده است که فشار برای ساخت آثار خانوادگی تقریبا روی تمام فیلمسازان ایرانی حس شود. این در حالی است که در یک صنعت سالم و حسابشده، آثار مختلف برای سلیقهها و گروههای مختلفی ساخته میشوند. انتخاب مخاطب هدف نقش مهمی در موفقیت «پوست شیر» ایفا کرده است. بهعنوان مثال میتوان به پایانبندی قسمت هجدهم اشاره کرد. تاکید فیلمساز بر نمایش برخی از جزئیات که ممکن است برای برخی از مخاطبان بسیار آزاردهنده باشد، نشان میدهد که سازندگان «پوست شیر» ترجیح دادهاند قید گروهی از مخاطبان بالقوه را بزنند اما در عوض کاری کنند که این سریال برای مخاطب هدف خود هم باورپذیر جلوه کند و هم در مقیاس محصولات سالهای اخیر نمایش خانگی بیهمتا باشد. بازخوردهای این قسمت نشان میدهد هر دو هدف برآورده شده است. یکی از حلقههای گمشده محصولات نمایشی ما جسارت است و جمشید محمودی و همکارانش نشان دادهاند که از این ویژگی برخوردارند.
- میگویند بازتولید غیرخلاقانه واقعیت پیرامون را نباید هنر دانست. اما در عین حال خیلیها به این نکته هم اشاره کردهاند که یک اثر دراماتیک نمیتواند بهطور کامل از جامعه اطراف منفک باشد (حتی اگر، مثلا، در ژانر علمی-تخیلی ساخته شده باشد). در مورد «پوست شیر» به نظر میرسد که خیلی از مخاطبان توانستهاند با زندگی این شخصیتها ارتباط برقرار کرده و معادلسازیهایی میان تصویر این سریال از شخصیتهایش و زندگی خودشان انجام دهند. مضمون یکی از توییتهای پرتعدادی که در مورد قسمت دوم از فصل سوم «پوست شیر» نوشته شد، این بود: «آیا قرار است عمر خوشیهای مردم ایران بهاندازه عمر خوشیهای نعیم باشد؟» همین مثال نشان میدهد که انگار خیلی از مردم، ضمن اینکه از تماشای یک داستان پرتعلیق به هیجان میآیند، توانستهاند به شکلهایی ویژه ارتباطی میان کلیت زندگیشان و اتفاقات «پوست شیر» پیدا کنند. برای موفقیت یک مجموعه، نیازی به این نیست که تکتک وقایع را از واقعیت جامعه استخراج کنیم بلکه کافی است حس زندگی در یک شرایط آشنا را با ایدههایی خلاقانه و داستانی پُرکشش ایجاد کنیم. بسیاری از آثار موفق اینگونه میتوانند با خودآگاه و ناخودآگاه جمعی ما ارتباط برقرار کنند.