مصطفی جلالی فخر و کیوان کثیریان اعتقاد دارند که «مغزهای کوچک زنگزده» بهترین و تکاملیافتهترین فیلم هومن سیدی است.
به گزارش فیلمنت نیوز، فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» از همان اولین نمایش در بیستوششمین دوره جشنواره فیلم فجر، با استقبال گسترده منتقدان روبهرو شد و بسیاری از رسانهها مطالب متعددی در نقد و بررسی این فیلم منتشر کردند. در گزارشی که در ادامه خواهید خواند، مصطفی جلالی فخر و کیوان کثیریان در مورد ویژگیهای «مغزهای کوچک زنگزده» صحبت کردهاند. لازم به ذکر است این گفتوگو توسط تینا جلالی انجام شده و در روزنامه اعتماد (مورخ ۲۱ مهر ۱۳۹۷) منتشر شده است.
مصطفی جلالی فخر: من پیشتر نیز در ماهنامه فیلم نوشتهام و همچنان سر حرفم هستم که هومن سیدی، هوش سینمایی بالایی در شناخت همهجانبه سینما دارد. جسارتهای شکلی و موضوعی مدنظرش را در قالبی دنبال میکند که حظ استتیک سینما را هم میتوان در اجزای آن تجربه کرد. «مغزهای کوچک زنگزده» بهترین و تکاملیافتهترین فیلم اوست. یک اثر کاملا معاصر و زیرکانه که قابلیت ارجاع در سالهای بعد را هم خواهد داشت.
کیوان کثیریان: به نظر من هم هومن سیدی فیلمساز خوبی است و کاربلد. جهان فیلمسازی خود را دارد و بر اساس آن جهانی که دارد کاراکترهای فیلمش را کنار هم قرار میدهد، موضوعش را انتخاب میکند و به آن میپردازد، فیلمهایی هم که تابه حال ساخته به خوبی روایتگر آن چیزی بوده که در ذهن داشته است. البته با فیلم آخر او موافق نیستم («خشم و هیاهو») اما ازنظر من هم فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» تکاملیافتهترین فیلم اوست و اینکه میگویند در این فیلم سیاهنمایی کرده یا از صحنهها و فضای تلخی برخوردار است را رد میکنم و نمیپذیرم. عدهای هم فیلم را با نمونههای خارجی آن مقایسه میکنند که با آن هم موافق نیستم. با صحبت آقای جلالی موافقم «مغزهای کوچک زنگزده» فیلمی است که در آینده هم میتوان راجع به آن صحبت کرد.
جلالی فخر: لزوما هر فیلمی نباید بر اساس واقعیت شکل بگیرد. اصلا تعریف ما از واقعیت چیست؟ و چرا گمان میکنیم که واقعیت به معنای آمار بالاست. حتی یک فرد هم میتواند به عنوان یک واقعیت تمامعیار تلقی شود، حتی اگر ما شبیهش را ندیده باشیم و در مخیلهمان هم نگنجد. اصلا دلیلی ندارد که ما همه آدمهای یک فیلم را بشناسیم. مهم این است که فیلم بتواند آنها را طوری به ما بشناساند که قابل باور باشند. آدم وقتی در اینستاگرام پرسه میزند، با آدمها و زندگیها و روحیات و شکل و شمایلهایی روبهرو میشویم که محال است تصور کنید چنین مواردی هم در واقعیت پیرامونمان وجود دارند. مهم نیست که ما پیش از این با محله و آدمهای «مغزهای کوچک زنگزده» روبهرو شدهایم یا نه، مهم این است که فیلم جوری جلو میرود که ما را به اطمینان وجود چنین واقعیتی میرساند.
کثیریان: البته بستگی دارد منظور از واقعیت چه باشد؟ و نکته دیگر اینکه اصلا مگر آدمهای یک فیلم را ما باید لزوما در اطرافمان ببینیم؟
کثیریان: من معتقدم اصلا فیلمساز قرار نیست مطابق آدمهایی که ما هر روز در پیرامون خود میبینیم و میشناسیم فیلم بسازد، وظیفه فیلمساز این نیست. فیلمساز دغدغههای خود را به تصویر میکشد؛ آن چیزی که ذهن او را مشغول میکند. مهم قابل باور بودن موضوع فیلم است. ما شخصیتهایی چون شکور، شاهین و خانوادهاش را در این فیلم باور میکنیم و با داستان همراه میشویم. ممکن است یک فیلم «جنگ ستارگان» باشد یا کارتون «تام و جری». فرقی نمیکند. مهم جهانی است که به بیننده با تماشای یک فیلم برای خود ترسیم می کند و در آن قرار میگیرد.
جلالی فخر: برای اینکه قرار نبوده «مغزهای کوچک زنگزده»، فیلم حد وسط باشد. اصلا قرار به نعل و میخ زدن نیست. یک جامعه کوچک حاشیهنشین و ملتهب و شلاقخورده را که نمیشود در حد وسط نگه داشت. تکلیف فیلم از اول با مخاطب روشن است. اتفاقا کارگردان با هوشمندی مراقب است که در چنین بستر آماده، در تله اغراق در بدبختنمایی نیفتد.
کثیریان: فیلم از خانواده متلاشی سخن میگوید که در آن چیزی برای تعادل وجود ندارد. از اسم فیلم مشخص است. «مغزهای کوچک زنگزده» یعنی افراد در این فیلم چیزی برای از دست دادن ندارند.
کثیریان: بله با شما موافقم که از موضوع مهمی صحبت میکند. این فیلم آدمهای جامعه امروز ما را روایت میکند. آدمهایی که در اطرافمان میبینیم نمونهای از شکور و شاهین هستند. شما به حوادث یک هفته اخیر در کشورمان نگاه کنید. در چنین وضعیتی چه توقعی میتوان از آدمهای آن داشت؟ همه جای دنیا وقتی دلار گران میشود مردم دلار نمیخرند تا ارزان شود اما در ایران مردم آنقدر میخرند تا گرانتر شود، احتکار میکنند و… به نظر من موضوع فیلم «مغزهای کوچک زنگزده»کاملا هشداردهنده است. اتفاقا این نشان میدهد که هومن سیدی به خوبی آدم های جامعه خود را میشناسد.
جلالی فخر: تلخترین واقعیت اجتماعی این است که برخلاف ادعای بزرگ و تاریخ تمدنی که مدام به آن میبالیم، وضع فرهنگی، اخلاقی جامعه اصلا خوب نیست. هیچکس جرات نمیکند که به زوایای متعدد این تراژدی اشاره کند چون مورد این هجمه قرار میگیرد که در حال تحقیر سرزمین خویش است. و دقیقا زیر سایه همین سکوت هولناک است که آسیبهای اجتماعی مدام در حال تنوع و بزرگ شدن هستند. در برخی موارد که به مرزهای خجالتآور رسیدهایم و فضای مجازی توانست ابعاد هولناکی از بیشعوری را نشان دهد.
کثیریان: چرا باید آزاردهنده باشد؟ وقتی به رخدادهای این روزهای جامعه با دقت نگاه کنیم یادآوری همین نکات است. من معتقدم نباید مخاطب با انتظارات خود به تماشای یک فیلم بنشیند. بلکه باید انتظارات خود را بیرون از سالن بگذارد و صرفا برای تماشای یک فیلم به سینما بیاید و آن را تماشا کند. آن موقع بهتر میتواند مفهوم در فیلم را دریافت کند.
کثیریان: هومن سیدی هم شامل افراد این جامعه میشود.
جلالی فخر: جامعه شامل یک کل است که وقتی معیوب است، استثنای درست هم به کارش نمیآید. وقتی یک بدن بیمار است و مثلا به دلیل نارسایی قلب، نفسش بالا نمیآید، سالم بودن مو و ناخن به کار نفس کشیدنش نمیآید. الان کلیت جامعه بدحال است، گیرم عده کم آماری هم حالشان خوب باشد.
کثیریان: که اگر روزنه امید وجود میداشت آن زمان فیلم مهمی نبود.
جلالی فخر: همه چیز فیلم به اندازه و مکمل و موثر در کنار هم قرارگرفته است. روایت آدمهاست. مسیر داستانیاش را همپای شخصیتهایش جلو میبرد. مقایسه کنیم با «ابد و یک روز» که بیش از داستان یا خود شخصیتها، پویایی زندگی و روابطشان مدنظر بود. اینجا درست برعکس است. روابط متلاشی درعین حال که آبستن رخدادند، شبیه فرورفتن در باتلاق میمانند. «مغزهای کوچک زنگزده»، بامهارت از پس شخصیتپردازیهایش برآمده و هرکدام از آنها، مستقل از میزان کمی نقششان میتوانند تاثیرگذار باشند و در ذهن بمانند.
جلالی فخر: بازیهای یکدست فیلم در سینمای ایران کمیاب است. از مثلث فرهاد اصلانی و نوید محمدزاده و نوید پورفرج که شالوده فیلم بر آنها بنا نهاده شده تا مثلث دوم نقشهای پدر و مادر و دختر که فوقالعادهاند. حتی نقشهای فرعی هم پرقدرت ظاهر شدهاند.
کثیریان: درباره نوید پورفرج باید صحبت کرد که در این فیلم عالی بود. البته با دفعه اول بازی، نمیتوان کسی را قضاوت کرد. نوع بازیاش مثل فیلم اولیها میماند که باید صبر کرد تا فیلم بعدی بازیاش را ببینیم و از استعداد او مطمئن شویم. به هر جهت در این فیلم باقدرت بازی کرد و به خوبی در قالب شخصیت قرار گرفت.
جلالی فخر: من معتقدم تمام اجزای این فیلم به خوبی در کنار هم قرار میگیرد و چیزی بیرون نمیزند. در فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» ما با داستانی ملتهب مواجه هستیم که نویسنده با هوشمندی کامل میداند چه میخواهد بگوید و این مسیر متفاوت فیلمسازی از فیلمی به فیلم دیگر برای سیدی حاصل شده. حال اینکه اگر دقت کنید خواهید دید که خیل عظیم فیلمسازان ما اینگونه نیستند. یک فیلمنامه خوب مینویسند و فیلمنامههای بعدیشان از سر بیحوصلگی است. هومن سیدی یک سینما بلد متفکر است که به اندازه مهارتی که در فرم دارد، فیلمنامه را هم بلد است.
کثیریان: به نظر من مجموع بازیگران این فیلم در کنار هم خوب هستند. مثل فیلم «درباره الی» که پیمان معادی برای اولین بار در این فیلم در کنار مریلا زارعی یا شهاب حسینی بازی میکرد و مجموع بازیگران این فیلم خوب و حرفهای ظاهر شدند. در فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» هم شاهد همین اتفاق هستیم که حتی بازیگرانی که برای اولین بار بازی میکنند همطراز حرفهای ظاهر میشوند و چیزی کم از آنها ندارد. حتی شهروز برادر کوچک هم در این فیلم بازی قابل تاملی دارد. و این مهمترین نکته مثبت فیلم است.
جلالی فخر: من دو بار این فیلم را دیدم؛ یک بار زمان جشنواره و یک بار چند روز پیش. معمولا بعد از تماشای فیلمها به این فکر میکنم که کدام بخش فیلم را میتوان درآورد که کاربردی در فیلم ندارد وقتی بیرون آورده شود به کلیت فیلم لطمه وارد نمیشود. در مورد فیلم «مغزها… » چیزی به ذهنم نرسید که بشود حذف کرد و کمبودش حس نشود. واقعا صحنهای در فیلم نیست که اضافه باشد و قطعات در کنار هم به درستی چیده شدهاند.
کثیریان: به نظر من هم فیلم وقتی کامل میشود که تمام اجزای آن کنار هم قرار بگیرد «مغزهای کوچک زنگزده» هم چنین فیلمی است. فیلمبرداری خوب، صدابرداری، بازیهای روان، قصه و کارگردانی مناسب. همه و همه در کنار هم شاکله این فیلم را تشکیل دادهاند اما آن چیزی که نمود بیشتری پیدا میکند اینکه هومن سیدی کارگردان کاربلدی است که بازیگری هم میداند و حرفه اصلی او به حساب میآید. به همین جهت علاوه بر کارگردانی و نویسندگی در بخش بازیگری هم آگاهانه قدم برمیدارد. انتخاب مناسب بازیگران رکن اصلی یک فیلم را تشکیل میدهد و هومن سیدی انتخابهای هوشمندانهای داشته. نکته مهم دیگر به نظر من بخش اعظم مسوولیت کارگردانی در یک فیلم به بازیگران وابسته است. یعنی چه؟ یعنی اینکه از نیمههای فیلم با چگونگی حرکت دوربین را فراموش میکنیم، به صدای فیلم توجه چندانی نداریم و به زاویه دوربین دقت نمیکنیم بلکه با بازی بازیگران فیلم همراه میشویم و میخواهیم بدانیم بازیها چه میشود. به همین جهت انتخاب مناسب بازیگران در کنار بازیهای خوب به کار کارگردان جلوه بیشتری میدهد و فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» از این حیث قابل توجه است.
جلالی فخر: برای اینکه در من هیجان ایجاد نمیکند، دو بار فیلم را دیدم و از تماشای فیلم هم لذت بردم اما هیجان، چیز دیگری است.
کثیریان: از نظر من هم «مغزهای کوچک زنگزده» فیلم خوبی است اما نمیتوانم بگویم شاهکار است چون ویژگیهای یک فیلم شاهکار را ندارد.
جلالی فخر: فیلم شاهکار یعنی در من تلاطم ایجاد کند. راستش را بخواهید سالهاست تماشای فیلمی نتوانسته چنین تاثیری بگذارد. «درباره الی» آخرین فیلمی بود که هیجانزدهام کرد. یادم میآید در جشنواره دیدم، سینما فلسطین. ساعت دوازده شب که فیلم تمام شد و از سالن بیرون آمدم، باران میبارید. آنقدر حال خوبی داشتم که با خودم گفتم چرا باید الآن به خانه بروم. یک ساعت پیادهروی کردم. وقتی به خانه رسیدم خیس خالی شده بودم.
کثیریان: من این حس را زمان فیلم «جدایی نادر از سیمین» داشتم. بعد از تماشای این فیلم در برج میلاد وقتی از سالن بیرون آمدیم دیدم همه در فکر هستند… اما موضوع مهم این است که هر فیلمسازی به یک اتفاق از نگاه و زاویه خود توجه میکند و آن را روایت میکند به انضمام اینکه هر فیلمی یک پرداخت دارد که اگر پرداخت و زاویه نگاه در کنار هم به خوبی قرار بگیرد فیلم را شاهکار میکند.
[فیلم تحسینشده «مغزهای کوچک زنگزده» بهتازگی توسط پلتفرم فیلمنت در دسترس علاقهمندان به سینمای ایران قرار گرفته است. با مراجعه به این آدرس میتوانید تحسینشدهترین فیلم هومن سیدی را تماشا کنید.]