معرفی کامل فیلم ایرانی عامه پسند

- 9 دقیقه مطالعه
«عامه پسند» سومین فیلم در کارنامه سهیل بیرقی که فیلم‌هایش با محوریت زنان شناخته می‌شود در فیلم‌نت به طور اختصاصی اکران آنلاین شده است.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، فیلم سینمایی «عامه‌پسند» که به طور اختصاصی در فیلم‌نت اکران آنلاین شده است فیلمی به کارگردانی و نویسندگی و تهیه‌کنندگی سهیل بیرقی است که او آن را در سال ۱۳۹۸ ساخت و با آن در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر هم شرکت کرد.

نام انگلیسی فیلم «Unpopular» است که با توجه به تضادی که با نام فارسی آن دارد جای سوال دارد و بیرقی در همین زمینه گفته است: مفهوم عامه‌پسند کارکرد معنایی در فیلم ندارد!

بیرقی پیش از این فیلم‌های عرق سرد و من را ساخته است و برخی فیلم عامه پسند را تکمیل‌کننده سه‌گانه او دانسته‌اند؛ امری که بیرقی آن را رد کرده و می‌گوید اصلا سه‌گانه نساخته است.

داستان فیلم عامه پسند

فهیمه میربُد بعد از بیست و هشت سال زندگی مشترک، در آستانه شصت سالگی از همسرش جدا می‌شود، چک مهریه‌اش را تحویل می‌گیرد و با وسایل شخصی‌اش که اندازه یک چمدان است راهی می‌شود به مقصد زادگاهش. شهرستانی کوچک که همه ساکنان یکدیگر را می‌شناسند و همچنان فضایی سنتی در آن‌جا حکم فرماست. فهمیمه حالا با یک برگ چک‌ در شهری کوچک می‌خواهد دوباره از صفر شروع کند و زندگی که خودش دوست دارد را بسازد؛ او می‌خواهد برای خودش فقط برای خودِ خودش زندگی کند!

فیلم عامه پسند

بازیگران عامه پسند و نقش‌هایشان

فاطمه معتمدآریا در نقش فهیمه میربد، هوتن شکیبا در نقش میلاد بداغی، باران کوثری در نقش افسانه شیرخدایی و…

معرفی عوامل فیلم

سهیل بیرقی: کارگردان و نویسنده و تهیه‌کننده، حسین جعفریان: مدیر فیلمبرداری، هایده صفی یاری: تدوینگر، کریستف رضاعی: آهنگساز، مهرداد میرکیانی: طراح چهره‌پردازی، مریم تخت کشیان: عکاس، مجید کریمی: مجری طرح.

معرفی فیلم عامه پسند

نظر منتقدان درباره فیلم

زهرا رامهران از منظر نقد فمنیستی اینگونه نوشته است:

شروع فیلم با نگاه به زیبایی عاریتی زن است و تمام روایت نیز حول محور زن می‌گردد؛ زنی که به جهت خیانت همسر از او جدا شده‌است و می خواهد که روی پای خود بایستد. او تصمیم گرفته که نقش‌های همسری و مادری را کناری نهد و مستقل و رها، برای خودش باشد. از کار خانه داری با اجرت‌ المثل ناچیز دوری کند و به قدرت اجتماعی برسد. اما شرایطی او را با مشکلاتی رو به رو می‌کند.

از همان آغاز فیلم مؤلفه‌های فمنیستی ظهور می‌یابند:

الف) ایدئولوژی خانه نشینی؛ که بر اساس آن زنان خانه‌دار دچار بحران هویت شده، قصد یافتن قدرت و فردیت را دارند. مانند فهیمه‌ی فیلم عامه پسند.

ب) طلاق و دوری از نقش همسری به جهت خیانت که منجر به بی‌‌علاقگی و دوری از ازدواج می شود و نمایانگر بی‌علاقگی فمنیسم به ازدواج است.

ج) رها کردن نقش مادری؛ که در برابر آن نیز فرزند پسر خانواده نقش فرزندی‌اش را رها کرده و مادر را تنها می گذارد. این مشخصه در فمنیسم تحت مفهوم عدم قدرت زنان بر فرزندان بیان می‌شود؛ پس مورد بعد:

د) عدم قدرت زن بر فرزند.

هـ) استقلال و تعیین سرنوشت خود که در شخصیت فهیمه به شدت دیده می‌شود بدانگونه که به شراکت و ماندن در کنار افسانه راضی نمی‌شود و قصد راه اندازی کافه‌ای دارد اما با مردی به نام میلاد که مدرس یوگا است. او مانند فهیمه نسبت به حرف‌های مردمی عامه‌پسند ارجی نمی‌نهد و هر دو به کار در کنار هم مشغول می‌شوند. در این قسمت از فیلم شراکت زن و مرد و برابری هر دو که از مؤلفه‌های فمنیسم است به خوبی نمود می‌یابد. پس مورد بعد :

و) برابری و شراکت با مردان؛ نقض برابری زنان با مردان در زندگی فهیمه، در اجرت المثل گرفتن و حق بیمه به خوبی مشخص است که در ضمن آن در زیر پرچم نام مردی بودن یک زن نیز به تصویر کشیده می‌شود . آن نمایانگر نظام ارزشی در فرهنگی است که فهیمه قصد دوری از آن را دارد و مشکلات اجتماعی عدیده‌ای را برایش به وجود می‌آورد؛ چون:

ز) زبان پدرسالارانه؛ در نام خانوادگی‌اش.

ح) تحدید رفاه اجتماعی؛ در هنگام بیمه کردن خودش.

در کنار این مؤلفه اشاره به موردی دیگر ضرورت می‌یابد:

ط) فرصت شغلی برابر با مردان؛ که فهیمه برای آن جنگید تا به عنوان اولین زن کافه‌دار اجازه‌ی کسب بگیرد.

اما؛ آنچه بدو آسیب می‌زند، قالب‌های فرهنگی رایج و سنت‌های غلط اجتماعی است که با خنجری که افسانه از پشت بدو وارد می‌کند، ضربه‌ی نهایی زده می‌شود و به جای نمود مؤلفه‌ی پیوند زنان، شاخصه‌ای دیگر ظهور می‌کند:

ی) زنان علیه زنان؛ که در خیانت همسر فهیمه به او نیز نمود دارد و عامل شروع این ماجراهاست.

اما؛ فهیمه با وجود استیصالی که بدان دچار شده از پای نمی‌نشیند و همچنان قدرتمند به آینده می‌نگرد چرا که در آخر فیلم به مانند لحظات آغازین آن که نزد پزشک زیبایی رفته بود، از عامه‌پسند بودن امتناع می‌ورزد و می‌خواهد خودش باشد: فهیمه.

نقد فیلم عامه پسند

مریم امینی نیز اینگونه به فیلم نگاه کرده است:

مگر می‌شود فیلمی که درباره‌ی موضوع زنان است و این‌قدر واضح به آن پرداخته‌ است مورد توجه قرار نگیرد؟! آیا واقعاً این زنان، مشکلات و مسائل مربوط به زن بودنشان را در جامعه ندیده‌اند و لمس نکرده‌اند؟! یا چنان این موضوع دردناک و رنج‌آور است که می‌خواهند از آن فرار کنند و حتی به آن فکر نکنند؟! مگر می‌شود زن بود و به قوانین ظالمانه بر ضد زنان و به تبعیض‌هایی که بین زن و مرد وجود دارد، برنخورد؟! من که بعید می‌دانم زنی در جامعه‌ی ما به بزرگسالی رسیده باشد و مشکلات مربوط به جنسیت را تجربه نکرده‌‎‌باشد. شاید چنان به عامه‌پسند بودن عادت کرده‌ایم که هر چیزی بر ضد آن به مذاقمان خوش نمی‎‌‌آید یا ترجیح می‎‌دهیم چشم‏‎‌هایمان را به روی این درد ببندیم و خودمان را گول بزنیم که ما در شرایط مشابه فهیمه قرار نمی‌گیریم.

فهیمه با بازی فاطمه معتمدآریا بیست و هشت سال از بهترین سال‌های زندگی خود را صرف همسر و فرزندش کرده و الان در موقعیتی قرار گرفته است که باید بین یک زندگی آرام همراه با خفت و یک زندگی سخت و دردآور ولی با غرور و عزت‌نفس یکی را انتخاب کند. شاید بسیاری از زنان گزینه‏‌ی اول را انتخاب کنند. حتی اگر انتخاب خودشان هم نباشد، شرایط و انتظارات سایرین آنها را مجبور می‎‌کند به گزینه‎‌‌ی اول تن دهند و چشمشان را بر روی بسیاری از چیزها ببندند. فهیمه اما گزینه‌ی دوم را انتخاب می‌کند و ترجیح می‌‏دهد غرورش را حفظ کند نه یک زندگی راحت را. قصه از همین‌جا شروع می‌شود؛ جایی که زن به جای راحتی و ماندن در منطقه‎‌ی امن، تصمیم می‌گیرد در سن بالای ۵۰ سالگی، به یک زندگی جدید روی بیاورد. اگر کسی جدایی را تجربه کرده باشد خوب می‌داند که درد و فشار روحی ناشی از خیانت، شکست عاطفی و… بسیار زیاد است و شرایط بد مالی و کاری و اجتماعی نیز این فشار را مضاعف می‌‏کند. اما فهیمه قصد دارد بدون اینکه پس‎‌‎انداز و پشتوانه‌ای داشته‌ باشد یک زندگی جدید را برای خود بسازد. او برای ساخت این زندگی جدید به زادگاهش برمی‌گردد؛ جایی که شاید در ذهنش آنجا را پناهگاه می‎‌داند. اما از همان اول محاسباتش اشتباه از آب در می‎‌آید. به زن مجرد خانه نمی‌‏دهند، بیمه‌ی او قطع می‌شود و نمی‌‏تواند بخاطر سنش خودش را بیمه کند و همین‌طور سیل مشکلات است که سرازیر می‌شود و دارد او را با خود می‌برد. هیچ‎‌‌کس از او حمایت نمی‌کند. حتی پسری که تمام جوانی‎‎‌اش را برایش گذاشته‌‏است، مدام او را مورد سرزنش و شماتت قرار می‌دهد و همسرش نیز انتظار دارد او زندگیش را ادامه دهد و به رابطه‌ی جدید او کاری نداشته باشد. عامه‌ پسند به مشکلات مختلف زنان مانند مسئله‌ی طلاق، کار، مهریه، بیمه‌‏ی مستقل از همسر و غیره می‌پردازد اما متأسفانه در بعضی از قسمت‌‏های فیلم شعارزدگی حس می‌شود که ممکن است از تأثیرگذاری فیلم بکاهد.

اگرچه در بسیاری از مواقع، عدم تجربه و جسارت بیش از اندازه‌‏ی فهیمه باعث شکست او می‌شود اما چیزی که بیشتر از همه باید مورد توجه قرار بگیرد این است که جامعه‌ی ما فردی مثل فهیمه را پس می‌زند. زن باید در چارچوب‌ها قرار بگیرد و هرگونه رفتار خارج از آن برای او دردسرساز می‌شود. در جامعه‌ی ما زنی اجازه دارد در کارهایش موفق ‌شود که عامه‌پسند است. افسانه با بازی باران کوثری نمونه‌ی بارز چنین زن‌هایی است. او نیز یک زن و دارای کار و اعتبار است اما تفاوت او با فهیمه این است که به خواسته‌‏های جامعه‎‌ی کوچکش تن می‎‌دهد و طبق انتظارات عمل می‎‌کند. همان‏‌طور که در صحنه‌‏ای از فیلم می‎‌بینیم او کافی‌‏شاپ مدرن و جوان‌پسند فهیمه را به شکل سنتی باز می‌گرداند. او آنجا را تبدیل به قهوه‎‌خانه می‌کند و زن‌هایی که جلوی چشم همه کار می‎‌کردند را به داخل آشپزخانه می‌فرستد؛ همان‌جایی که جامعه از زن انتظار دارد باشد. در واقع افسانه برای خواسته‌هایش تن به قوانین نانوشته‌ی جامعه‎‌ی سنتی می‌دهد. زنی خودخواه و جاه‌طلب که فقط رگ خواب مردم را بلد است. با شوهر بیکارش می‌سازد، به مردم باج می‌دهد ولی خواسته‌هایش را در قالب خواسته‌های آنها عملی می‌کند. در اول فیلم افسانه تلاش می‌کند به فهیمه کمک کند ولی وقتی می‌بیند او متفاوت عمل می‌‏کند و ممکن است از خودش پیشی بگیرد، وقتی حس می‌‏کند به حرف‌‎ها و نصیحت‌هایش گوش نمی‌دهد، به جای کمک کردن به او، جلوی پایش سنگ می‌اندازد. هیچ دردی بزرگتر از درد آزار رساندن یک زن به زن دیگر نیست و می‌بینیم که اوج غم و اندوه فهیمه زمانی است که از افسانه دل شکسته می‌‏شود. او هزار و یک مشکل را پشت سر گذاشته‌‏است ولی لحظه‌‏ای که شکست‌خورده روبروی افسانه که همراهی مردم را دارد، می‌‏ایستد، اوج غم و ناراحتی او است. عامه پسند درد زن‌ها را فریاد می‌زند؛ دردهایی که با آنها بزرگ شده‌اند و در بسیاری از مواقع خودشان نیز نمی‌فهمند چطور آنها را پذیرفتند، چون چیزی که از اول از آنها خواسته شده‌است عامه‎‌پسند بودن است. گاهی وقت‌ها این عامه‌پسند بودن در چیزهای خیلی شخصی مانند پوست و ظاهر و آرایش زنان نیز تجلی پیدا می‌کند. فهیمه در تلاش است که چروک‌های پوستش را برطرف کند ولی بعد از طی کردن مسیر آگاهی و درک و فهمیدن خودش، دیگر تن به این کار نمی‌دهد.

یکی از نکات بارز فیلم عدم حضور مردهای زندگی فهیمه است. ما هیچ‌وقت در فیلم پدر و پسر و همسر فهیمه را نمی‌بینیم ولی همه جا او را با نام آن‌ها می‌شناسند و اگر رابطه و عزت و احترامی داشته باشد، فقط متعلق به آن‌ها است. انگار که خودش به تنهایی هویتی ندارد و برای کسی مهم نیست. عدم حضور این مردها تأکید بیشتری بر سایه‏‌ی آن‌ها بر روی فهیمه می‌کند. تنها مردی که در این قصه حضور دارد میلاد (با بازی هوتن شکیبا) است که به نوعی زندگی نزیسته‌‏ی فهیمه را زندگی می‎‌کند و همین موضوع باعث ایجاد ارتباط بین آن‌ها می‎‌شود ولی در نهایت باز هم تنها می‌‏ماند. این تنهایی می‌‏خواهد که به زنان تلنگر بزند. فیلم به طور غیرمستقیم زنان را دعوت می‎‌کند به خودبودن. به اینکه در کنار نقش‎‌هایی مثل مادری و همسری، به خواسته‏‌ها و رویاهای خود بها دهند و در جامعه‌ی زن‏‌ستیز و مردسالار، به فکر خود باشند. اگر فهیمه تمام عمر خود را صرف کارهای خانه و فرزندپروری که حالا سالی یک میلیون ارزش‎‌گذاری می‎‌شود نکرده بود، قطعاً شرایط راحت‎‌تری پس از جدایی داشت.

ساده‎‌گرایی از ویژگی‎‌های بارز فیلم‌های بیرقی است و به جای استفاده از هر چیز اضافی تلاش می‌کند مخاطب را به دنیای کاراکترهایش نزدیک کند. اگرچه او یک کارگردان مرد است اما بهتر از بسیاری از زنان به دنیای زنانه راه پیدا می‌کند. فهیمه زنی است با هزار کار نکرده و حسرت‌هایی که بر دلش مانده‌است ولی قصد ندارد ضعیف باشد و فقط این حسرت‌ها را فریاد بزند یا به دیگران گلایه کند. او روی پاهای خودش می‌ایستد و بدون اینکه ناله کند و غر بزند، می‎‌خواهد خودش را نجات دهد و زندگی کند. او دوست دارد به دانشگاه برود، شغل داشته‌باشد، بیمه شود ولی به هر دری که می‌زند نمی‌شود. یکی دیگر از نکات جذاب فیلم پرداختن بیرقی به زنان میانسال است. زنانی که کمتر آن‌ها را در فیلم‌ها دیده‌ایم و حتی در زندگی نیز ساکت و مظلوم در گوشه‎‌ی خانه نفس می‎‌کشند و جامعه فقط از آنها انتظار ایثار و از خودگذشتگی دارد. اگرچه فهیمه نیز مانند سایر شخصیت‎‌های اصلی فیلم‎‌های بیرقی می‌جنگد و به هدفش نمی‌‏رسد اما جایی که او با چهره‌‏اش به آشتی می‏‌رسد و خودش را می‎‌پذیرد، به موفقیت رسیده‏‌است. این یعنی یک گام به جلو حرکت کرده‎‌است و زنی که گامی به جلو بردارد دیگر به عقب برنمی‌گردد.

نقد فیلم ایرانی عامه پسند

کورش جاهد کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم «عامه‌پسند» معتقدست: اگر این فیلم را به عنوان یک اثر آموزنده در نظر بگیریم، این نکته را برای ما دارد که بدانیم باید در برخوردها با آدم‌ها پیشینه و مشکلات زندگی‌شان را در نظر بگیریم. در تاریخ سینما برخی فیلم‌های زنانه را داشته‌ایم که می‌توان به آثاری مانند «شب‌های کابیریا» اثر فلینی اشاره کرد که مناسبات جهان مردانه را به چالش می‌کشند. پرداختن به مسائل زنان، حدود ۲۰ سال است که خیلی جدی‌تر و پررنگ‌تر از گذشته در سینما دیده می‌شود و چگونگی پرداختن به این موضوع نیز اهمیت دارد. یکی از نکات فیلم «عامه‌پسند» این است که تمام مردهایی که می‌بینیم، جزئی از نهاد قدرت و جامعه زن‌ستیز هستند که نمی‌خواهند به این زن فرصت پیشرفت دهند. تنها کسی که به نوعی این کار را می‌کند و در مناسبات قدرت نیست، شخصیت هوتن شکیباست که از مسائل مدرن مانند یوگا و… حرف می‌زند.

آنتونیا شرکا منتقد سینما فیلم «عامه‌پسند» سومین فیلم بیرقی را اینگونه نقد کرده است: یکی از ویژگی‌های آثار بیرقی، جسارت نمایش دادن شخصیت‌های متفاوت است. شخصیت باران کوثری در فیلم «عرق سرد» یکی از این شخصیت‌های خاص است یا شخصیت لیلا حاتمی در فیلم «من» که یک گانگستر و کارچاق‌کن است و چنین کاراکتری را در کمتر فیلمی از سینمای ایران می‌بینیم. در «عامه‌پسند» هم یک زن با بازی فاطمه معتمدآریا را داریم که با علم به اینکه شکست می‌خورد، ولی حداقل با خودش به نوعی یگانگی می‌رسد و در سکانس آخر تصمیم می‌گیرد خودش را بپذیرد. اینکه این زن حداقل برای مدتی تصمیم می‌گیرد آزادانه زندگی کند، از او یک شخصیت متفاوت می‌سازد.

زهرا اردکانی‌فرد تحلیلگر سینما و زنان نیز درباره فیلم «عامه‌پسند» گفته است: فیلم وضعیت زنی را به نمایش می‌گذارد که شکست خورده و می‌خواهد زندگی‌اش را دوباره بسازد و تغییری ایجاد کند. چیزی که فیلم به ما نشان می‌دهد این است که همه علیه او هستند. مردانی که در فیلم می‌بینیم، در مقابل او ایستاده‌اند و زنان اطرافش هم در نهایت از پشت خنجر می‌زنند. سومین عاملی که در مقابل او قرار دارد جامعه است. تا اینجا مشکلی نیست و ما می‌دانیم زنان مستقل چنین مشکلاتی را دارند، ولی در فیلم‌های زنانه جهان در نهایت روزنه‌ای برای غلبه شخصیت زن بر مشکلاتش باز می‌گذارند. در حالی که در «عامه‌پسند» شخصیت زن می‌پذیرد که شکست خورده و به نظرم این الگوی خوبی برای فیلم زنانه نیست. شاید بهتر بود شخصیت فهیمه (فاطمه معتمدآریا) در پایان فیلم به عنوان مثال در دانشگاه ثبت نام کند و مثلا دنبال تحصیل در رشته هتلداری برود تا یک پایان امیدبخش شکل بگیرد.

برچسب‌ها: اکران آنلاین،سهیل بیرقی،سینما آنلاین،عامه پسند
نظرات

۸ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

  • احمددانشفر
    ۱۴۰۳/۰۳/۰۳

    با سلام میخواهم بگویم آنچه از نقدها متوجه شدم باز هم فکر میکنم که مرد فیلم تا حدودی بی گناهست چرآ که زنی دیگر مسبب این خیانت شد و باز خود این زنان هستن که فلسفه گناه را بستر سازی میکنند

    پاسخ
    • یاسی. ر
      ۱۴۰۳/۰۳/۲۳

      گرچه آن زن قطعا شرافت را در رابطه با همجنس خود زیر پا گذاشته ولی مرد هم به عنوان شریکی که همسر،جوانی اش را در زندگی با او از دست داده به قدر زن تازه وارد مقصر است و از میزان تقصیرش کم نمی کند هیچ زن میانسالی از لحاظ طراوت توان رقابت با دختر جوان را ندارد و اگر مردی توان تحمل پیری همسرش را ندارد قطعا باید از ابتدا همسری بسیار کوچکتر انتخاب میکرد.

      پاسخ
  • مهدی رعیت
    ۱۴۰۳/۰۳/۰۳

    خوب است

    پاسخ
  • فیلم خیلی خیلی خوبی بود

    پاسخ
  • ملیحه شاملو
    ۱۴۰۳/۰۳/۲۶

    با نظر خانم زهرا اردکانی فرد کاملا موافق هستم و همیشه پیگیر نقد فیلم هایی که تماشا میکنم هستم به نظرم کسیکه وقت میگذارد و فیلمی را میبیند باید بداند هدف کارگردان چه بوده قصدداشته چه موضوعی رابه تصویر بکشد وآن را بزرگ جلوه دهد تاآن موضوع دیده شود یا برای حل ان درجامعه راهی پیداشود من بیننده در ابتدای فیلم و حتی دراواخر فیلم هنوز به فهیمه به عنوان زن قدرتمندی نگاه میکردم که بالاخره راهی پیدا خواهدکردتامثل زندگی گذشته اش یک زن شکست خورده نباشد اما درپایان حتی از شوهرسابق خوددرخواست کمک میکند ودر پایان هم نتیجه این میشود که یک زن در جامعه ما با شرایط فهیمه با وجودتمام تلاش هایش برای ساختن یک زندگی سالم وایده آل شکست خواهد خورد …….

    پاسخ
  • ناشناس
    ۱۴۰۳/۰۴/۰۷

    فیلم ساده و روان پیش می‌رود و مخاطب را تا انتهای کار همراه و علاقه مند به دیدن سرنوشت این زنکمی سرسخت ، با خود نگه می‌دارد. سرسختی برای ایجادتغییرات منطقی در زندگی ولو مخالف رنگ و لعاب ظرف عمومی جامعه. او در عمل مقید به فرهنگ عمومی جامعه ، اعتقادات و شعار دینی و قوانین است اما فهم عمومی اغلب مردم و اطرافیان اش را از این چارچوب ها متفاوت از خود می‌بیند و مطمئن است که مسیر و فهم او از این ضوابط درست تر از آنهاست. اما مسیر سخت است و همراهی با او کم است. آنچه برای اغلب بینندگان قابل فهم است.

    پاسخ
  • انتخاب های هوتن شکیبا عالیه

    پاسخ
  • انتخاب های هوتن شکیبا عالیه من خیلی دوسش دارم

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها