«نوسفراتو» و چالش‌های رابرت اگرز در بازسازی یک شاهکار کلاسیک

- 13 دقیقه مطالعه
رابرت اگرز در «نوسفراتو» تازه‌ترین ساخته‌اش چالش‌های بزرگی را در راه بازسازی یکی از مهم‌ترین آثار تاریخ سینمای وحشت پیشِ رو داشته است و می‌توان گفت در مجموع با موفقیت از پس اکثر آن‌ها برآمده است.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، هر چند داستان «نوسفراتو» در واقع برداشتی از ماجرای دراکولا است اما به‌مرور زمان به شاخه مجزایی از کهن‌الگوی مشهور خون‌آشام تبدیل شده است و خیلی وقت‌ها به‌عنوان مجموعه‌ای مجزا از آثار پرتعداد «دراکولا» مورد بررسی قرار می‌گیرد.

فیلم «نوسفراتو» به کارگردانی رابرت اگرز نه‌تنها یکی از فیلم‌های مهم ۲۰۲۴، بلکه نسخه جدید مجموعه ذکرشده قلمداد می‌شود. اگرز برای ساخت اثری آبرومند کار سختی پیشِ رو داشت. مجموعه‌ای از موانع، از جایگاه بالای نسخه اصلی « نوسفراتو» در تاریخ سینما گرفته تا خطر تبدیل‌شدن فیلم به یک اثر از مُد افتاده، پیش روی اگرز قرار داشتند و او باید برای ساخت نسخه شخصی‌اش از یک هیولای مشهور تاریخ سینما بر تمام این چالش‌ها غلبه می‌کرد.


فیلم «نوسفراتو» داستان زن جوانی به‌نام اِلِن هاتر (لیلی رز دپ) را روایت می‌کند که خواب‌هایی هولناک می‌بیند؛ خواب‌هایی که به گذشته او ارتباط دارند. در همین حال، همسرش توماس هاتر (نیکلاس هولت) برای انجام یک معامله ملکی به قصر فرد مرموزی به نام کنت اورلاک (بیل اسکارشگورد) می‌رود. کنت اورلاک که همان نوسفراتوی خون‌آشام است، نقشه‌ای برای نقل مکان به مجاورت محل زندگی توماس و اِلِن دارد. این آشنایی، بحران‌هایی هولناک را نه‌تنها برای الن و توماس بلکه برای تمام اهالی منطقه ایجاد می‌کند. آرون تیلور-جوهنسون و ویلم دفو از دیگر ستارگانی هستند که در «نوسفراتو» نقش‌آفرینی کرده‌اند.

در ادامه به برخی از چالش‌های مهمی می‌پردازیم که اگرز باید برای ساخت «نوسفراتو» با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کرده است.

شما می‌توانید فیلم نوسفراتو را با دوبله اختصاصی یا زیرنویس فارسی در فیلم‌نت تماشا کنید

۱. میراث سنگین نوسفراتو

چه چالشی وجود داشت؟ فیلم صامت «نوسفراتو» به کارگردانی فردریش ویلهلم مورنائو (محصول سال ۱۹۲۲) یکی از ستون‌های اساسی تاریخ سینما و از جمله تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ ژانر ترسناک محسوب می‌شود. علاوه بر آن، ورنر هرتسوگ هم در سال ۱۹۷۹ به‌سراغ بازسازی فیلم مورنائو رفت و نسخه شخصی خودش را از آن داستان عرضه کرد. خوانش هرتسوگ شاعرانه و رمانتیک بود و (شاید جز لحظاتی) ربط چندانی به یک فیلم ترسناک کلاسیک نداشت. با این وجود آن نسخه هم در گذر زمان به‌عنوان یک اثر کلاسیک مورد ستایش و احترام منتقدان و تاریخ‌نگاران سینمایی واقع شده است. در چنین شرایطی رفتن رابرت اگرز به‌سراغ نسخه جدیدی از «نوسفراتو» یک چالش بزرگ محسوب می‌شد. او هم باید به میراث دو نسخه قبلی احترام می‌گذاشت و هم خوانشی تازه و منحصربه‌فرد ارائه می‌کرد تا هم از زیر سایه آن دو نسخه بیرون بیاید و هم بتواند بازسازی چنین اثر تثبیت‌شده‌ای را توجیه کند.

آیا نتیجه موفقیت‌آمیز بود؟ بله! در تیتراژ فیلم از فیلمنامه هنریک گالین برای «نوسفراتو»ی اصلی و رمان برام استوکر به‌عنوان منابع اصلی نام برده شده است. با این وجود، «نوسفراتو»ی اگرز نه‌تنها از این دو منبع الهام گرفته است بلکه در لحظاتی (از جمله خوابگردی‌های الن) یادآور فیلم هرتسوگ هم به‌نظر می‌رسد. هر چند محصول نهایی معجونی متفاوت با تمام نسخه‌های دیگر است و می‌توان آن را دستپخت شخصی اگرز دانست.


۲. هیولایی مخوف یا موجودی رقت‌انگیز؟

چه چالشی وجود داشت؟ شخصیت نوسفراتو در نسخه صامت این فیلم هم موجودی شیطانی بود که مرگ را برای دیگران به همراه می‌آورد و هم همچون انسانی مغموم و منزوی به تصویر کشیده می‌شد که حتی می‌توانست حس دلسوزی را در تماشاگر برانگیزد. ورنر هرتسوگ در نسخه‌ خودش به‌شکلی افراطی روی جنبه دوم مانور داد تا جایی که نوسفراتو تا حدی از جنبه هیولاییش خالی می‌شد. یکی دیگر از چالش‌های پیش روی رابرت اگرز، پردازش شخصیت اصلی فیلم بود.

آیا نتیجه موفقیت آمیز بود؟ تا حدی! اگرز ترجیح داده تا درست در مسیری خلاف هرتسوگ حرکت کند. نوسفراتوی مخلوق رابرت اگرز هیولایی مخوف است که رفتاری ارباب‌منشانه و تحکم‌آمیز دارد و انگار خود را از دیگران طلبکار می‌داند. اگرز در پرورش جنبه هیولایی نوسفراتو موفق عمل کرده است اما این تمهید باعث شده است تا شخصیت اصلی فاقد پیچیدگی و چندبُعدی‌بودنِ کاراکتر اصلی نسخه اریجینال باشد. «نوسفراتو»ی اگرز در مجموع به‌عنوان یک فیلم ترسناک متعارف‌تر از هر دو نسخه قبلی است و این هم می‌تواند نقطه قوت فیلم تلقی شود و هم نقطه ضعف آن.


۳. وحشت مدرن یا وحشت کلاسیک؟

چه چالشی وجود داشت؟ «نوسفراتو»ی مورنائو یکی از تثبیت‌کنندگان الگوهای سینمای وحشت کلاسیک بود. در دوره کلاسیک، وحشت معمولا ناشی از مواجهه با یک عنصر بیرونی ناشناخته بود و فیلمسازان معمولا با تقسیم‌بندی شخصیت‌ها به دو دسته «خود» و «دیگری»، شخصیت هیولا را به‌عنوان دیگری طرد کرده و طرف خودی‌ها را می‌گرفتند. با این وجود شرایط (به‌خصوص از دهه ۱۹۶۰) تغییر کرد. فیلم‌های وحشت مدرن عموما جنبه‌ای روان‌شناسانه دارند و بخش عمده‌ای از وحشت از درون انسان نشأت می‌گیرد. همچنین مرز میان خودی و دیگری مخدوش می‌شود. علاوه بر این، طبیعی است که سطح خشونت گرافیکی فیلم‌های امروزی با شکل نمایش خشونت در آثار قدیمی (که امروزه ممکن است معصومانه به‌نظر برسد) قابل مقایسه نباشد. یکی از پیچیدگی‌های ساخت نسخه جدید «نوسفراتو» این بود که اگرز باید ضمن حفظ حس‌وحال قدیمی ماجرا، جنبه‌ای مدرن به فیلم خود می‌بخشید تا «نوسفراتو» بتواند با مخاطبان جوان و نوجوان هم ارتباط برقرار کند.

آیا نتیجه موفقیت‌آمیز بود؟ تا حدی! می‌توان رویکرد اگرز را در «نوسفراتو» ترکیبی دانست. فیلم در بسیاری از دقایق حال‌وهوای فیلم‌های کلاسیک خون‌آشامی را زنده می‌کند اما محدود به آن نمی‌ماند. تغییر مقدمه‌چینی ماجرا به احیا شدن نوسفراتو توسط اِلِن با افزایش نقش شخصیت‌های اصلی در وقوع بحران، درونمایه اصلی نسخه مورنائو (ناتوانی در مقابله با عنصر ماورایی ناشناخته) را گسترش می‌دهد و بخش مهمی از شرّ آزادشده را ناشی از رفتارهای خود شخصیت‌های «مثبت» می‌داند. در ضمن، فیلم در لحظاتی تغییر مسیر می‌دهد. سکانس آیینی ترسناکی که توماس در مسیر رسیدن به قصر کنت اورلاک/ نوسفراتو در آن شاهد چگونگی مواجهه روستاییان با جنازه یک خون‌آشام است، موج فیلم‌های ترسناک موسوم به فولکلور را به یاد می‌آورد: آثار ترسناکی که عموما در محیطی روستایی روایت می‌شوند و به خرافات، بت‌پرستی و جنبه‌های تاریک طبیعت می‌پردازند. این دسته از فیلم‌ها، علی‌رغم پرداختن به مسائل گاه فراطبیعی، بیشتر به باورهای خرافی مردم و تبعات هولناک‌شان توجه می‌کنند. این زیرژانرِ ترسناک در دهه ۱۹۷۰ میلادی رونق داشت اما در سال‌های اخیر با فیلم‌هایی همچون «جادوگر» (اولین فیلم رابرت اگرز، ۲۰۱۵) و «میدسامر» (اری استر، ۲۰۱۵) احیا شده است. همچنین در سکانسی از فیلم شاهد تلاش برای بیرون‌راندن اهریمنِ لانه‌کرده در وجود شخصیت زن هستیم که آشکارا یادآور فیلم «جن‌گیر» (ویلیام فریدکین، ۱۹۷۳) است. بنابراین اگرز تلاش کرده تا حال‌وهوای فیلم‌های خون‌آشامی را با زیرژانرهای دیگری از ژانر ترسناک ادغام کند. با این وجود این سکانس‌ها (گرچه اجرای خوب و تاثیرگذاری دارند) کمی تحمیلی به‌نظر می‌رسند و شاید اگر حذف می‌شدند هم ضربه‌ای جدی به فیلم وارد نمی‌شد. این تمهیدات بیش از این‌که لحن و اتمسفر کلّی فیلم را تحت تاثیر قرار دهند، صرفا برای لحظه‌ای تماشاگر را یاد شکل‌های دیگری از فیلم‌های ترسناک می‌اندازند. در مجموع، هر چند فضاسازی عمومی «نوسفراتو»ی اگرز را می‌توان یکی از نقاط قوت فیلم دانست، اما تلاش فیلمساز برای اضافه‌کردن جنبه‌ای ترکیبی به اثر نتیجه چندان درخشانی به بار نیاورده است.


۴. به‌روزرسانی مضمونی

چه چالشی وجود داشت؟ در تحلیل‌های فراوانی که در طول بیش از یک قرن بر «نوسفراتو»ی مورنائو نوشته شده به لایه‌های مضمونی پرتعدادی اشاره شده است: از بازتاب وحشت آلمانی‌ها در دوران پس از جنگ جهانی اول و برخی فشارهای اجتماعی و فکری در محیط فرهنگی آلمانِ اوایل دهه ۱۹۲۰ گرفته تا استعاره‌های یهودستیزانه‌ای که البته به‌نظر نمی‌رسد به‌شکل تعمدی در فیلم قرار گرفته باشند و احتمالا ناشی از تفسیرهای گروهی از مخاطبان فیلم هستند. با این وجود، هیچ‌کدام از این مضامین برای جهان سال ۲۰۲۴ مناسب نیستند. اگرز باید راهی پیدا می‌کرد تا بدون نیاز به دگرگون‌ساختن جهان «نوسفراتو»ی اصلی، ایده‌هایی به‌روز از دل آن بیرون بکشد.

آیا نتیجه موفقیت‌آمیز بود؟ بدون شک! به‌روز شدن مضمونی «نوسفراتو»ی اگرز را به‌خصوص می‌توان در تغییر نقطه‌ثقل عاطفی آن مشاهده کرد. شخصیت زن در فیلمِ مورنائو در طول فیلم شخصیتی منفعل در دل جهانی بود که مناسبات آن توسط مردان تعیین شده بود. با این وجود، در انتها این او بود که باید خود را در راه نابودی خون‌آشام قربانی می‌کرد. با چنین نگاهی و با کمی سختگیری، حتی می‌شود فیلم مورنائو را واجد نوعی نگاه ضدّ زن دانست. با این وجود در نسخه اگرز عاملیت شخصیت زن برجسته‌تر شده است. درست است که این خودِ اِلِن است که هیولا را بیدار می‌کند اما در طول فیلم او از نظر اهمیت و میزان توجه فیلمساز جایگاهی لااقل در حد دو شخصیت مرد قصه دارد و آن‌چه در پایان از خود نشان می‌دهد نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری‌اش است که می‌تواند اِلِن را، از نظر میزان جلب همدلی تماشاگر، حتی از کنت اورلاک و توماس هم بالاتر قرار دهد. از این دید، می‌توان گفت که قهرمان اصلی نسخه جدید «نوسفراتو» اِلِن است و بنابراین فیلم اگرز واجد جنبه‌ای فمینیستی است که هم، در ادامه مسیری که فیلم‌های ترسناک در سال‌های اخیر پیموده‌اند، بازتابی از تحولات جنسیتی در سینمای وحشت است و هم پیوند مستحکمی با شرایط اجتماعی روز پیدا می‌کند.


نتیجه

نسخه رابرت اگرز از «نوسفراتو» محصولی دیدنی و باب میل بسیاری از طرفداران ژانر ترسناک از کار درآمده است. هر چند فیلم اگرز از نظر عمق عاطفی، نحوه ترسیم شخصیت ویژه‌ای همچون نوسفراتو و پیچیدگی روابط میان شخصیت‌ها کمی عقب‌تر از نسخه مورنائو می‌ایستد اما مواردی چون موفقیت فیلمساز در به‌روز کردن مضامین، طراحی صحنه درخشان، پردازش تاثیرگذار شخصیت محوری زن و لحظات ترسناک دیدنی، «نوسفراتو» را به یکی از آثار موفق سال ۲۰۲۴ تبدیل کرده‌اند.


آریا قریشی

برچسب‌ها: رابرت اگرز،فیلم‌های روز،لیلی رز دپ،نوسفراتو
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها